سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: درباره عصر جدید واقعیت این است که این برنامه نزدیک به یک دهه است در جهان آزمون خود را پس داده و توانسته در رقابت با سایر برنامههای تلویزیونی ضریب جذب مخاطب بالایی را به خود اختصاص دهد. در نمونه ایرانی این برنامه که با عنوان عصر جدید از شبکه ۳ در حال پخش است نیز این اتفاق رقم خورده است، اما عصر جدید میتواند با ایجاد برخی تغییرات شکلی و محتوایی جنبههای بیشتری از فرهنگ ایرانی را بازتاب دهد.
تقویت دکور و طراحی صحنه
در این باره شرکت کنندهای که اقدام به اجرای نمایش پانتومیم در عصر جدید کرده بود در گفتوگو با مهر به یکی از این جنبهها اشاره کرده است: «پانتومیم من به یک اجرای غربی متهم شد، ولی تصور من بر این است که اتفاقاً من در یک برنامه غربی شرکت کردم زیرا هیچ نشانی از موسیقی ایرانی، آوا و دستگاههای ایرانی در موسیقی برنامه، نشانی از معماری ایرانی در طراحی صحنه و همچنین بخشهای دیگر برنامه «عصر جدید» وجود ندارد، در حالی که پانتومیم مرز نمیشناسد و نشانی از هیچ ملیت و کشور خاصی ندارد.»
پیش از این احسان علیخانی در برنامه ماه عسل نیز تجربه استفاده از دکورهای متفاوت را از سرگذرانده بود و البته به دلیل ناهمخوان بودن اغلب دکورها با فرهنگ ایرانی- اسلامی از جمله غلبه رنگ مشکی مورد انتقاد واقع شده بود، برای مثال استفاده از رنگ برای طراحی صحنه و دکور در برنامه عصر جدید بهتر بود به رنگبندی ایرانی- اسلامی نزدیک شود و بینندگان شاهد استفاده از رنگ آمیزیها و المانهایی باشند که اتفاقا در فرهنگ ایرانی به وفور یافت میشوند، برای مثال رنگبندی فیروزهای، سبز و آبی میتواند به لحاظ روانی تاثیرگذاری زیادی داشته باشد یا در نمای بصری و دکور نقشهای اسلیمی که به عنوان یکی از هفت نقش اصلی در نگارگری سنتی ایران است میتوانست اثرگذار باشد.
این جنبهها میتواند درباره پوشش داوران نیز اعمال شود، البته این ایراد را میتوان به اغلب برنامههای سیما وارد کرد، اما عصر جدید از آنجا که از نسخهای کاملاً غربی کپی برداری شده بهتر بود به لحاظ بصری تفاوتهایی با مشابههای خارجی داشته باشد.
نکته دیگری که اصلاح آن میتواند به تقویت برنامه کمک کند این مسئله است که برخی از شرکتکنندگان به دلیل ضعف اجرا اساساً یا از ابتدا نباید اجازه اجرا پیدا کنند یا در صورتی که قرار است فیلتری وجود نداشته باشد و همه قادر باشند دستکم یک بار شانس خود را مقابل داوران امتحان کنند زمان مساوی در اختیار همه قرار داده نشود چراکه ضعف خلاقیت برخی شرکتکنندهها و طولانیشدن اجرای آنها کیفیت برنامه و سرگرم کنندگی آن را با چالش جدی مواجه میکند و معمولا همین وقتها هم است که غلبه احساساتگرایی علیخانی خودش را به برنامه تحمیل میکند.
شرکتکننده استندآپ کمدی که قادر نیست حتی یک خنده از حضار بگیرد مناسب است که اجرای او در ابتدا یا میانههای آن متوقف شود. همین زمانهای طولانی که به شرکت کنندههای ضعیف اختصاص داده میشود باعث شده تا تعداد شرکت کنندهها در هر برنامه در مقایسه با نمونههای خارجی آن کم باشد و این به شدت به ریتم برنامه لطمه وارد میکند.
فرصتی برای حرفهایها!
تلنت شوها در همه جای دنیا برنامههای استعدادیابی هستند و قرار است افراد گمنامی که فکر میکنند دارای خلاقیت ویژهای هستند از فرصت حضور در چنین برنامههایی برای ارائه ابداعات و خلاقیتهای خود استفاده کنند و در واقع مسئله سرگرم کننده بودن نیز مکمل آن محسوب میشود، اما در تلنت شوی ایرانی که با نام عصر جدید چند هفتهای است مخاطبان زیادی را جذب کرده به نظر میرسد برخی مواقع جنبه سرگرمکنندگی بر استعدادیابی میچربد و از افرادی دعوت میشود که حرفهای هستند.
برای مثال چند شب پیش اجرای قطعهای نمایشی از یک بانوی بازیگر نظر داوران را به خود جلب کرد، اما کمی بعد کاشف به عمل آمد که او در واقع یک بازیگر حرفهای تئاتر است که پیش از این چندین جایزه از جشنوارههای رسمی هم دشت کرده است. وی که با رأی داوران به عنوان استعداد برتر انتخاب شد، تندیس بهترین بازیگر تئاتر فجر وجشنواره مقاومت و جوایزی دیگر را کسب کرده است. سؤالی که به طور عادی پیش میآید این است که بازیگری در این سطح، چرا باید وارد رقابت با استعداهایی تازهکار شود؟! مگر رسالت این برنامه کشف استعدادهای نو نیست؟ فاطمه رادمنش دو تندیس بازیگری فجر، دو دیپلم افتخار فجر، جوایز متعدد جشنوارههای مقاومت، مریوان و خرمشهر و دیگر جوایز را کسب کرده است.
فاطمه رادمنش در گفت و گویی که با مهر انجام داده به این اشاره کرده که «تا قبل از این من هنوز برنامه «عصر جدید» را به درستی نمیشناختم و تنها بخشهایی از آن را در فضای مجازی دیده بودم و بعد از تحقیق و بررسی به چند علت تصمیم گرفتم در برنامه حضور یابم. اول اینکه تلویزیون طیف وسیعی از مخاطبان را در بر میگیرد. من یک تئاتری حرفهای هستم و روی کار خودم تسلط دارم و مخاطبان تئاتری من را میشناسند، اما بیشترین مخاطبی که ممکن است یک تئاتر داشته باشد زیر یکمیلیون نفر است، اما من دوست دارم تعداد بیشتری از مخاطبان هنر و کار من را چه در بازیگری و نگارش متن و چه در کارگردانی ببینند.»
کنترل احساسات!
نکته دیگری که میتوان به عنوان ایراد عصر جدید قلمداد کرد استفاده بیش از حد از احساسات داوران و مخاطبان است و اغلب شرکت کنندگان به خوبی از این ضعف داوران و زمینهای که برنامه برای استفاده از آن برایشان مهیا کرده آگاهی دارند و معمولا هم به خوبی از آن بهره میبرند.
این احساساتگرایی را باید ناشی از حضور احسان علیخانی بدانیم که آن را از برنامه ماه عسل با خود به عصر جدید منتقل کرده است و درباره تقریبا همه شرکت کنندهها هم ترجیح میدهد درصدی از آن را چاشنی کار کرده و حتی به داوران نیز غیرمستقیم تحمیل کند، البته با توجه به اینکه عصر جدید سری اول خود را تجربه میکند میتوان امیدوار بود تا حدودی نقصهای آن در نسخههای بعدی رفع شود، از جمله اینکه شناخت بیشتر استعدادها از سراسر ایران سبب شود مانند نمونههای خارجی، برگزارکنندگان برنامه با دست پرتری اقدام به برگزاری کنند و شاهد صفهای طویل مشتاقانی باشیم که احتمال محک خوردنشان در برنامه آنها را هیجانزده کرده است.