سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، آموزش برای کسب مهار خشم و چگونگی رفتار مقابل افراد خشمگین از مهارتهایی است که نداشتن آن هر لحظه ممکن است انسان را در آستانه حادثهای خونین قرار دهد. بررسی پروندههایی که مدام به علت نداشتن این مهارت مهم در کلانتریها تشکیل میشود حکایت از ضرورت توجه ساختارهای فرهنگی به این مهم دارد. در تازهترین حادثه مرد خشمگینی راننده تاکسی را به خاطر سوار کردن مسافر در درگیری وحشتناکی مقابل چشمان رهگذران و دیگر رانندههای تاکسی به کام مرگ کشاند.
ساعت ۱۶ عصر روز یکشنبه ۱۸ فروردینماه قاضی رضوانی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری ۱۱۱ هفتچنار از قتل مرد میانسالی در حوالی سه راه آذری در جنوب تهران با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شدند. تیم جنایی در ایستگاه تاکسی که در ضلع شمالغربی سه راه آذری واقع است با جسد خونین مرد ۵۰سالهای به نام حبیب روبهرو شدند که با ضربات چاقو به قتل رسیده بود. نخستین بررسیها حکایت از این داشت مقتول که از رانندههای خطی این ایستگاه است لحظاتی قبل با راننده خودروی عبوری به خاطر سوار کردن مسافر درگیری مرگباری را رقم زده است. همچنین مشخص شد در این درگیری راننده عبوری با چاقو مرد میانسال را هدف قرار داده و از محل گریخته است. یکی از شاهدان عینی گفت: حبیب چندین سال است که در این خط کار میکند و یکی از همکاران ما بود. لحظاتی قبل مردی با خودرواش برای سوار کردن مسافر به ایستگاه آمد. نوبت حبیب بود که مسافر سوار کند، اما راننده غریبه قصد داشت مسافران حبیب را سوار کند که همین موضوع باعث مشاجره آنها شد. وقتی درگیری آنها بالا گرفت ناگهان آن مرد چاقویی از خودرواش برداشت و به حبیب حمله کرد. او چند ضربه به همکار ما زد و وقتی حبیب غرق در خون نقش بر زمین شد به سرعت سوار خودرواش شد و از محل فرار کرد. همزمان با ادامه تحقیقات جسد برای انجام آزمایشهای لازم به پزشکی قانونی فرستاده شد. مأموران به دستور قاضی رضوانی در تلاشند تا قاتل فراری ناشناس را شناسایی و دستگیر کنند تا زوایای پنهان حادثه بر ملا شود.
حرفهای شاهدان عینی
محل حادثه ایستگاه تاکسی چند خط بیرون شهری در ضلع شمال غربی سه راه آذری در نزدیکی خیابان جرجانی و در ۵۰۰ متری دادسرای امور جنایی تهران است. هنوز لکههای خون مقتول روی زمین و ستون آهنی ایستگاه سرپوشیده تاکسیها به چشم میخورد. همکاران مقتول همگی در غم از دست دادن حبیب عزاداران و هول و هراس هنوز در چشم برخی از آنها که از نزدیک شاهد حادثه مرگبار بودهاند دیده میشود. به سراغ تعدادی از آنها رفتم تا درباره حادثه با هم حرف بزنیم، اما آنها سکوت کردند و از حادثه دیروز در شوک بودند و به قول بعضی از آنها حرفی برای گفتن نداشتند جز ابراز همدردی با خانواده همکارشان. در نهایت یکی از راننده تاکسیها شروع به صحبت کرد و ماجرا را اینگونه توضیح داد. وی گفت: ساعت حدود ۴بعد ازظهر بود. نوبت حبیب بود که مسافران شهر قدس را سوار کند. چند مسافر سوار شده بودند و حبیب منتظر چند مسافر دیگر بود تا ظرفیت خودرواش تکمیل شود و به طرف مقصد به راه افتد. در همین لحظه مردی با خودرواش در نزدیکی ایستگاه توقف کرد. او مسافران اسلامشهر را سوار کرد که حبیب به او اعتراض کرد و این آغاز درگیری لفظی آنها بود که دقایقی بعد به درگیری خونین رسید. مرد خشمگین با چاقو ضربهای به حبیب زد و حبیب هم از ترس فرار کرد که قاتل او را تعقیب کرد و چند متر آنطرفتر او را گرفت. قاتل بیرحم با چاقو چند ضربه دیگر به حبیب زد که همین ضربات همکار ما را به کام مرگ کشاند. حبیب به ستون آهنی ایستگاه تکیه زد و خون از بدنش جاری شد و فوت کرد. در حالی که همه شوکه شده بودیم قاتل سوار خودرواش شد و از محل گریخت. ما دنبالش کردیم، اما او فرار کرد و حتی در این تعقیب و گریز با خودرویی هم تصادف کرد و در نهایت از محل گریخت. یکی دیگر از شاهدان گفت: قاتل مرد ناشناسی است که به گفته بعضیها خانه و زندگی ندارد. او گاهی برای سوار کردن مسافر به ایستگاه میآمد، اما کسی او را نمیشناسد.