سرویس بین الملل جوان آنلاین: «مایک پامپئو»، وزیر خارجه آمریکا ساعت ۱۰:۳۰ صبح امروز به وقت واشنگتن (دوشنبه ۸ آوریل ۲۰۱۹/ ۱۹ فروردین ۱۳۹۸) علیرغم هشدارها، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به فهرست سازمانهای اصطلاحاً «تروریستی» خود اضافه کرد.
این اولین بار است که کاخ سفید نیروهای مسلح رسمی یک کشور خارجی را به عنوان «سازمان تروریستی» معرفی میکند. البته این اعلام به معنی اجرایی شدن دستور ترامپ نیست. کنگره یک هفته فرصت دارد که در برابر تصمیم دولت موضع بگیرد.
به نقل از خبرگزاری فرانسه، دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در یک اقدام غیر قانونی عصر امروز بیانیهای را در این باره امضا کرد. ترامپ در این بیانیه آورده است: امروز به طور رسمی برنامه دولتم برای تروریستی اعلام کردن نیروهای سپاه پاسداران ایران از جمله نیروهای قدس را ذیل بند ۲۱۹ قانون مهاجرت و تابعیت اعلام میکنم. این گام بیمانند نشانگر آن است که ایران نهتنها یکی از حامیان اصلی تروریسم است بلکه فعالیتهایی که سپاه پاسداران در آن دخیل است، تروریسم را ترویج و حمایت مالی میکند. سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران وسیله اصلی این کشور برای اعمال و حمایت از کمپین جهانی تروریسم است.
واکنش محمد جواد ظریف
نظر به حمایت پنهان و آشکار نیروهای نظامی آمریکا در منطقه از گروههای تروریستی و دخالت مستقیم در انجام فعالیتهای تروریستی توسط نظامیان آن کشور، دکتر محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان با ارسال نامهای خطاب به دکتر روحانی رئیس شورای عالی امنیت ملی، بر اساس "قانون مقابله با نقض حقوق بشر و اقدامات ماجراجویانه و تروریستی آمریکا در منطقه" مصوب مجلس محترم شورای اسلامی، پیشنهاد کرد شورای عالی امنیت ملی کشورمان نیروهای نظامی آمریکا در منطقه غرب آسیا موسوم به سنتکام را در فهرست گروههای تروریستی جمهوری اسلامی ایران قرار دهد.
نمایندگان مجلس آمریکا با اقدام مخالفند
دکتر عبدالله شهبازی، در تحلیل این اتفاق شوم در کانال تلگرامی خود نوشته است: «به احتمال قریب به یقین بیشتر نمایندگان مجلس آمریکا، که دموکرات هستند، با این اقدام مخالفت خواهند کرد. در سنا، سناتورهایی مانند تد کروز هوادار این تصمیم ترامپ هستند ولی سناتورهای جمهوریخواهی مانند راند پل نیز هستند که احتمالاً مخالفت خواهند کرد. نتیجه معلوم نیست.»
شهبازی همچنین نوشته است: «سخنان هنری کیسینجر در نشریه دیلی اسکوئیب لندن شاید تصویری از استراتژی جدیدی باشد که برای معماری دنیای نو ترسیم شده و «جنگ با ایران» در ایجاد این ژئوپلتیک جدید جایگاه محوری دارد. به عبارت دیگر، شاید همان راهی دنبال میشود که به دلیل سیاستهای همین کانونها در قبال انقلاب بلشویکی ۱۹۱۷ در روسیه و تداوم آن پس از جنگ جهانی دوم دوران ۴۵ ساله جنگ سرد را آفرید. برخی محققین ژرفبین بر این نظرند که اگر عملکرد این کانونها نبود شاید نظام شوروی بگونهای دیگر رقم میخورد. بعبارت دیگر، پدیدهای بنام اتحاد شوروی، با آن مختصات که دیدیم، تا حدود زیادی باید بعنوان محصول عملکرد این کانونها ارزیابی شود. کانونهای فوق پس از انحلال اتحاد شوروی در سال ۱۹۹۱ و پایان «دوران جنگ سرد»، سرانجام با حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ دوران جدیدی بنام «جنگ با تروریسم» رقم زدند که اینک به پایان راه رسیده است. شاید، شاید، اکنون در مقطعی تاریخساز قرار داریم که باید شروع دورانی جدید تلقی شود با همان مختصات. نمیدانم. ولی اگر چنین باشد، معلوم نیست این دوران جدید چه پایانی خواهد داشت؛ میتواند به دلیل غارت تهمانده ثروت ملی آمریکا سرآغاز بحرانی بزرگ باشد با همه پیامدهای عظیم آن برای جهان غرب.»