سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، خیلی از درگیریهای ساده به جنایتهای بزرگی ختم میشود که باورش برای عامل آن هم سخت است. این درگیریها عمدتاً بین اعضای خانواده یا افرادی آشنا رقم میخورد که پس از حادثه چیزی جز پشیمانی بهدنبال ندارد. در یکی از تازهترین پروندههایی که در پلیس تهران تشکیل شده است دختر جوانی که به خاطر سه دانگ خانهای با مادرش درگیری سادهای را رقم زده بود هرگز فکر نمیکرد این درگیری به مرگ مادرش پایان یابد.
ساعت ۱۲ شامگاه سهشنبه ۶ فروردینماه بود که مأموران کلانتری ۱۵۲ خانی آباد با تماس دختر جوانی در جریان مرگ مشکوک زن میانسالی در خانهاش قرار گرفتند. پس از این مأموران در محل حادثه که ساختمان چهار طبقه مسکونی در حوالی خانیآباد است حاضر شدند. مأموران در پاگرد راه پله طبقه دوم با جسد زن ۴۵سالهای به نام هما روبهرو شدند که احتمال میرفت بر اثر سقوط از پله و ضربه به سر فوت کرده است، اما این فرضیه با آمدن بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم رنگ باخت و پس از بررسیهای فنی فرضیه قتل زن میانسال قوت گرفت. در حالی که دختر زن فوت شده در تحقیقات مدعی بود که هنگام حادثه در خانه نبوده است و برای خرید به بیرون رفته است مأموران در بررسی محل حادثه با آثار لکههای خون داخل خانه روبهرو شدند که حکایت از این داشت مقتول با فرد یا افرادی درگیر شده و پس از زخمی شدن برای درخواست کمک به داخل پلهها آمده، اما به خاطر خونریزی شدید بیهوش و در ادامه به کام مرگ رفته است.
بنابراین مأموران برای مشخص شدن علت حادثه دست به تحقیق از همسایهها زدند. همسایههای اطراف ساختمان مسکونی در تحقیقات پلیسی اعلام کردند که ساعتی قبل صدای درگیری مقتول و دخترش را از خانهشان شنیدهاند و همچنین متوجه شدهاند که دختر جوان پس از درگیری از خانه خارج شده است. بدین ترتیب تیم جنایی به دختر ۲۵ساله مقتول مشکوک شدند و وی را به عنوان مظنون حادثه دستگیر کردند و مورد بازجویی قرار دادند.
وی ابتدا در بازجوییها منکر قتل مادرش شد و در ادعایی گفت: وقتی از خرید به خانه برگشتم کلید نداشتم و همسایهها هم همه در مسافرت بودند که زنگ خانهمان را زدم، اما وقتی مادرم در را باز نکرد نگران شدم واز پلیس و آتش نشانی درخواست کمک کردم که پس از تخریب قفل در ورودی ساختمان با جسد نیمه جان مادرم در پلهها روبهرو شدیم.
متهم در ادامه وقتی با مدارک و شواهد روبهرو شد با ابراز پشیمانی به درگیری با مادرش اعتراف کرد و مدعی شد قصد قتل مادرش را نداشته است. وی در توضیح ماجرا گفت: پدر و مادرم سال هاست با هم اختلاف دارند و هر چند از هم طلاق نگرفتهاند، اما هفتسال است از هم جدا زندگی میکنند. چند سال قبل در رشته حقوق در دانشگاه قبول شدم و قرار شد پدرم هزینه تحصیل مرا بدهد، اما او یک سال بیشتر هزینه تحصیل به من نداد که مجبور شدم ترک تحصیل کنم. پدرم آپارتمانی که من و مادرم در آن زندگی میکردیم به من و مادرم داد در ابتدا سند را به نام مادرم زد که قرار شد مادرم سه دانگ آن را به نام من بزند، اما هر وقت از مادرم میخواستم سه دانگ آپارتمان را به نام من بزند بهانه میآورد و همین موضوع باعث اختلاف من و مادر شده بود که گاهی با هم مشاجره میکردیم. شب حادثه ساعت ۹:۳۰ به خاطر همین موضوع با مادرم مشاجره کردم. وقتی مشاجره ما بالا گرفت یکدیگر را کتک زدیم که موهای سر مادرم را گرفتم و هلش دادم که ناگهان سرش به لبه میز آرایش برخورد کرد و خونین روی زمین افتاد. پس از این حادثه خیلی عصبانی شدم و بیرون رفتم تا زغال و تبناکو برای قلیان بخرم. من هرگز فکر نمیکردم با این ضربه مادرم فوت کند، اما وقتی در خانه را باز نکرد خیلی نگران شدم و از آتش نشانی درخواست کمک کردم که پس از باز کردن در با جسد مادرم روبهرو شدم. وی در پایان گفت: من قصد قتل مادرم را نداشتم و فکر نمیکردم این اتفاق رخ بدهد و الان هم پشیمان هستم. متهم به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.