سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: سرنوشت او که به نوعی با سریال محبوب نوروزی «پایتخت» در هم آمیخته بود باعث شد تا امسال «پایتخت» در سردرگمی تولید نشود و این برای علاقهمندان این مجموعه که در این چند سال به پایتختیها در نوروز عادت کرده بودند، سخت بود تا سریال دیگری را به عنوان جایگزین قبول کنند چراکه مهمتر از کاراکترها و طنازیهای آنها، متن و محتوای داستان بود که «پایتخت» را محبوب کرده بود و برخلاف اغلب سریالهای تلویزیونی، رنگ و بوی مردمی داشت، اما امسال سعید آقاخانی با سریال «نون خ» این بار را به دوش کشید و نشان داد نوروز بدون «پایتخت» هم میتواند خاطرهساز باشد.
آقاخانی پیش از این آثار طنازانه و زیبایی را به قاب تلویزیون آورده بود که بیانگر توانایی و تجربه خوب او در این حوزه است.
سریال «نون خ» او هم با ژانر اجتماعی و محتوای خانوادگی تا حدی به روزهای اولیه «پایتخت» شبیه است مانند همان سریال که در ابتدا ناپختگیهایی داشت، «نون خ» هم با وجود داستان تازه و جذاب، ناپختگیهایی دارد، اما ظرفیت بالای عوامل تولید به خصوص داستان مجموعه میتواند نوید چندگانه شدنش را بدهد، زیرا آن هم مانند «پایتخت» نه در تهران بلکه در یکی از شهرهای با فرهنگ ایرانی و آداب و سنن خاص به خود شکل گرفته است؛ منطقهای که تاکنون از این زاویه کمتر به آن پرداخته شده و مردم شناخت کمی نسبت به آن دارند. کردستان مانند علیآباد در شمال کشور نیست که پاتوق اغلب تهرانیها و سایر هموطنان باشد و این معرفی در مجموعه «نون خ» اتفاق خوب و بهجتزایی است. آقاخانی تصویری خوب از مردمانی مهربان و باصفای کردستان ارائه کرده است و سعی دارد تا این مردمان مهماننواز و خونگرم را در قالب مجموعهای تلویزیونی معرفی کند.
پایان این مجموعه به گونهای طراحی شده تا دست نویسنده و عوامل آن برای ادامه دادن سناریو باز باشد که حساسیت کار را بیشتر میکند، به همین خاطر «نون خ» اگر بتواند برخی نقاط ضعف و اشکالات خود از جمله شخصیتها را پردازش کند با توجه به ملموس بودن بعضی کاراکترها، قابلیت چندگانه شدن را دارد، لذا نیاز به اصلاح و ترمیم دارد والا در همین اوج سری اول تمام شود، بهتر است تا ادامهای کلیشهای و سطحی داشته باشد.
یکی از این کاراکترها سیروس با بازی علی صادقی است که متأسفانه در نقشی تکراری همراه با لودگیهای تکراری به جای بانمک بودن شخصیتی بیادب و لوس است، او گاه حضوری نامربوط و بیاثر داشت مانند زمانی که برای بچهدار نشدن از اصطلاحاتی نادرست استفاده کرد و برخی حرکات و حرفهایش در یک مجموعه تلویزیونی شایسته نماینده نسل جوانی نبود که بتواند جریانساز و تاثیرگذار باشد، البته علی صادقی مدتهاست به دلیل ویژگیهای خاصی که در بازیگری دارد قابل پیشبینی و خستهکننده شده است، هرچند بازی او در سریالهای گذشته، چون «سه در چهار» نسبت به شخصیتهایی که بازی میکرد باورپذیرتر بود، اما افتادن او در یک سیکل تکراری و کلیشهای آن هم در مجموعه «نون خ» از نقاط ضعف این سریال است.
داماد دیگر نورالدین خانزاده یا همان نون خ، یعنی مهیار هم بیش از اندازه احمق و بچه نشان داده شده است، در هر حال اگر این مجموعه در برخی مسیرها از لودگیها دور شود، ظرفیت ادامه پیدا کردن و چندگانه شدن را دارد.
«پایتخت» هم در بسیاری موارد آموخته بود مردمی زندگی کند و با استفاده از طنز موقعیت درست و بجا با مردم سخن بگوید و ارتباط برقرار کند چراکه لودگی و تمسخر و حماقت بیش از اندازه نه تنها جواب نمیدهد بلکه باعث میشود تا سطح کیفی سریال و پیامی که در آن نهفته است هم کاهش پیدا کند. سعید آقاخانی توانایی آن را دارد که یک مجموعه خوب چندگانه به یاد ماندنی را روی آنتن ببرد، اما «نون خ» هنوز خام است و باید به پختگیهای لازم برسد و این پختگی به دست نمیآید مگر با حذف یا اصلاح برخی کاراکترها و تأمل بیشتری برای ابداع طنز موقعیت تا «نون خ» را قوت بیشتری برای تداوم بدهد.