مسئولان اقتصادی کشور و شخص رئیس جمهور و بسیاری از ائمه جمعه را هیچگاه در «بازار» ندیدهایم. برخی از آنها ۴۰ سال است که شخصاً چیزی از بازار نخریدهاند. آفتهای دور بودن مسئولان اصلی و اقتصادی و اجرایی از ماهیت بازار، قابل شمارش نیست. شاید اگر واقعاً در دعای تحویل سال، «حول حالنا» یی میطلبند، بهتر است دعا کنند خدا آنها را به صفت پیامبران که «یمشون فی الاسواق» بودند، متصف کند. سال جدید برای ایران سال بازار است، چون سال جنگ اقتصادی است. آن مسئولی که خود را سرباز نظام در جنگ اقتصادی و نوکر مردم میداند، آن وقت خریدهای شخصیاش را نوکرهایش برایش انجام میدهند، هیچگاه از «فقر نظارت»، «انحصار»، «دلالی» و «گرانفروشی لحظه به لحظه» درک درستی ندارد و تصمیم درستی هم نخواهد گرفت.
به نظر میرسد نظام بازار کشور در ماههای آخر سال ۹۷ پیرو قانون «هرکی به هرکی» شد. البته نه اینکه قبل از آن چنین نبود! اگر بخواهیم قضاوت درستی داشته باشیم، باید بگوییم گویی دستهایی به عمد بازار را برای عموم مردم غیرقابل تحمل و آشفتهتر کردند.
در دوران وفور ارز، بازارهای کشور نمایشگاه کالاهای غیرضروری و لوکس شده بود که واردکننده، دلار ارزان دولتی را صرف واردات متنوع که مشابه داخلی هم دارد میکرد و کالا را با چند صد درصد سود به دست مشتری میرساند. حالا که ظاهراً ارزهای ارزان دولتی به هر کالایی نمیرسد، فروشندهها گویی
میخواهند ضرر سودهای از دست رفته روزگار دلار ارزان دولتی را هر طور شده از جیب مردم جبران کنند! و در این میان، جز برخی عتاب و خطابهای مسئولان قضایی، حرکتی بازدارنده یا اقدامی ایجابی برای توزیع و فروش عادلانه کالا دیده نمیشود.
وقتی در خبرها میآید که قیمت پارچه رومبلی در هفت ماه اخیر از متری ۵ هزار تومان به متری ۶۰ هزار تومان یعنی ۱۲ برابر رسیده است! و یا بیشتر فرنگیجات در بازار میوه و ترهبار نسبت به پارسال هفت یا هشت برابر قیمت فروخته میشود (مثلاً فلفل دلمه که سال ۹۶ در میادین شهرداری ۱۵۰۰ تومان قیمت داشت، حالا در همانجا ۹۵۰۰ تومان فروخته میشود!) یا شکر را برای چندمین بار یک شبه ۳۰ درصد گران کردند، معلوم میشود که بازار به حال خود رها شده است و کسی در این بازار از عاقبت کار خود نمیترسد و هر چه هست نوعی ساخت و پاخت پشت صحنه برای تقسیم سودهای یک شبه رانت و انحصار است.
اگر در بازارها راه نمیروید، سری به گروهها و کانالهای خبری اقتصادی بزنید. بی شرمانه به یکدیگر پیشنهاد میدهند که شکر بخرید و تبدیل به نبات کنید زیرا نبات تا دو سال ماندگاری دارد و آن وقت نبات در پایان این دو سال چندین برابر قیمت میشود! آن دیگری میگوید مغازهاش به دلیلی شش ماه پلمب بوده و حالا پس از این مدت با طیب خاطر ۲۰۰ میلیون باج داده است تا فک پلمب شود، زیرا قیمت اجناس داخل مغازه که یک و نیم میلیارد بوده حالا به ۸ میلیارد تومان رسیده است! چینی فروش معرکه میگوید با دلار ۳۶۰۰ تومانی، سرویس چینی را وارد میکرده و یک و نیم میلیون تومان میفروخته است، در حالی که هر سرویس چینی با آن دلار برای او فقط ۲۰۰ هزار تومان تمام شده است و حالا بهترین کار احتکار باقیمانده کالاهای وارداتی است!
وصف حقیقت بازار این روزهای کشور دشوار است. بازاری که هیچ پیامبری در آن قدم نمیزند و هیچ کس از عاقبت گرانفروشی و کم فروشی خود نمیترسد. بازاری که گویی به عمد به حال خود رها گشته، آن هم در جنگی اقتصادی که سنگرهایش رو به دشمن حفر شده است!