سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، گاهی افراد برای حل مشکلات خود، به جای درخواست کمک از قانون مرتکب اعمال خودسرانهای میشوند که منجر به تشکیل پروندههای جنایی در دستگاه قضایی میشود. در پروندهای که خردادسال۹۵، با مرگ مشکوک مرد جوانی در یکی از بیمارستانهای شهر تشکیل شد، بعد از حضور مأموران در محل مشخص شد فؤاد ۳۰ساله با علائم سوختگی به بیمارستان منتقل شد، اما به خاطر شدت جراحات فوت کرده است. با انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات در این زمینه آغاز شد تا اینکه مأموران در بررسی فهرست مکالمات تلفن همراه فؤاد به مرد ۲۵ ساله به نام برکت مظنون شدند و وی را تحت تعقیب قرار دادند. به این ترتیب مرد جوان مدتی بعد از حادثه شناسایی و بازداشت شد. برکت به پلیس آگاهی منتقل شد و در روند بازجوییها بالاخره به قتل فؤاد با همدستی همسرش اعتراف کرد و گفت: «چند سال قبل با همسرم به نام آوا ازدواج کردم. در مراسم خواستگاری از آنجائیکه هر دو اهل افغانستان بودیم پدر آوا ۲۵میلیون تومان شیربها تعیین کرد. قبول کردم، اما تنها ۵میلیون تومان از آن مبلغ را توانستم بپردازم. مدتی از زندگی ما گذشت تا اینکه پدرزنم مابقی شیربها را درخواست کرد که من توان پرداخت آن را نداشتم. از آنجائیکه به آوا علاقهمند بودم به فکر کلاهبرداری افتادم و قرار شد آوا مرا در انجام نقشه کمک کند.» متهم ادامه داد: «با فؤاد از قبل دوست بودم. او قصد ازدواج داشت به همین خاطر همسرم را به عنوان خواهرم به او معرفی کردم. فؤاد به خواستگاری آمد و من هم برای او ۲۰ میلیون تومان شیربها تعیین کردم و او بعد از چند ماه پول شیربها را به حسابم ریخت. سپس اصرار داشت تا آوا را به خانهاش ببرد.» متهم در خصوص قتل گفت: «من هر بار بهانه میگرفتم تا اینکه فؤاد به ماجرا مشکوک شد و بعد از آن پیگیر بود تا با پدر آوا صحبت کند. از آنجائیکه نگران بودم آبرویم نرود در کهریزک با مقتول قرار گذاشتم تا با هم صحبت کنیم. آن روز من و آوا با موتور رفتیم. وقتی مقتول با خودرویاش آمد یک بطری بنزین که همراهمان بود را روی ماشینش ریختیم. قصد داشتیم او را بترسانیم به همین دلیل فندک را روشن کردم و نزدیک ماشین بردم که ناخواسته آتش به سمت ماشین رفت و بعد از آتش گرفتن خودرو من و مقتول هر دو به عقب پرت شدیم. شعلههای آتش زیاد بود به همین دلیل فؤاد در آتش سوخت، اما من توانستم از آتش فرار کنم.» بعد از این توضیحات، برکت به اتهام قتل عمد و کلاهبرداری، همسرش به اتهام معاونت در قتل روانه زندان شدند و پرونده بعد از صدور کیفرخواست به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در اولین جلسه محاکمه، اولیایدم درخواست قصاص کردند سپس دو متهم با انکار جرمشان قتل را انکار کردند و گفتند قصد کشتن مقتول را نداشتند. در پایان هیئت قضایی برکت را از قتل عمد تبرئه و او را به دیه و هفتسال حبس محکوم کرد. همچنین همسر برکت نیز از معاونت در قتل نیز تبرئه شد. این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد که با اعتراض اولیایدم رأی صادره نقض و پرونده این بار روی میز هیئت قضایی شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی عبداللهی قرار گرفت. در دومین جلسه رسیدگی به پرونده، برکت بار دیگر جرمش را انکار کرد و گفت: «باور کنید قصد کشتن مقتول را نداشتم و فقط میخواستم با سوزاندن خودرویاش او را بترسانم تا از صحبت با پدر آوا منصرف شود.» سپس آوا در جایگاه قرار گرفت و با انکار معاونت در قتل گفت: «به اصرار شوهرم وارد این ماجرا شدم و قصد کشتن مقتول را نداشتیم.» در پایان بعد از آخرین دفاع متهم هیئت قضایی بار دیگر زوج جوان را از قتل عمد تبرئه و برکت را به دیه و هفتسال حبس محکوم کرد. این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد و این بار از سوی قضات یکی از شعبات آن تأیید شد.