سرویس بینالملل جوان آنلاین: پس از جنگ دوم جهانی که محبوبیت احزاب تندرو و راست افراطی اروپا رنگ باخت و فعالیت بسیاری از احزاب مذکور غیرقانونی اعلام شد تا کنون تغییر و تحولات عمدهای در این زمینه صورت گرفته است.
در سالهای اخیر با وجود اینکه طیف گستردهای از احزاب و جناحهای سیاسی از جمله احزاب کمونیستی، سوسیالیستی، سبزها، لیبرالیسم، دموکرات مسیحی، محافظهکار و ... در اروپا فعال بودهاند، اما نظارهگر تقویت پایگاه اجتماعی احزاب راست افراطی و قدرتیابی سیاسی روزافزون آنها بودهایم.
در چرایی افزایش محبوبیت و استقبال عمومی از احزاب دست راستی پوپولیستی در اروپا میتوان به چند عامل مهم اشاره کرد که بحران اقتصادی، بحران مهاجرت و پدیده تروریسم از آن جمله به شمار میروند.
از سال ۲۰۰۸ که بحران اقتصادی امریکا و اروپا را درنوردید و تبعات آن هنوز نیز مشهود است، فرصتی برای عرض اندام عوامگرایان دست راستی فراهم شد تا سیاستهای اقتصادی حاکمان را به نقد بکشند.
بحرانهای خاورمیانه و سرازیر شدن سیل مهاجران، آوارگان و پناهجویان به قاره سبز که عمدتاً از بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ آغاز شد، مزید بر علت بود تا تندروهای اروپایی مهاجران را یکی از دلایل اصلی مشکلات کشورهای خود معرفی کنند. به ویژه پس از وقوع اقدامات تروریستی در کشورهای مختلف قاره اروپا بهانه کافی برای احزاب پوپولیست فراهم شد تا با ابزار مهاجرستیزی بر مقبولیت و محبوبیت خود بیفزایند.
در این برهه شاهد قدرت نمایی عوامگرایان دست راستی اروپا بودیم که در کشورهای مختلف همچون بلژیک، اتریش، نروژ، هلند، مجارستان، فرانسه، آلمان و ... هر روز با استقبال بیشتری مواجه میشوند که نشانههای آن را میتوان در انتخابات این کشورها مشاهده کرد.
سال گذشته در مجارستان حزب راست افراطی «جوبیک» بعد از حزب «ویکتور اوربان» نخستوزیر مجارستان با کسب حدود ۲۰ درصد آرا، در جایگاه دوم قرار گرفت. در انتخابات پارلمانی همان سال ایتالیا نیز ائتلاف دو حزب راستگرای افراطی «لیگ شمال» و حزب پوپولیستی «جنبش پنج ستاره» با کسب حدود ۳۷ درصد آرا پیروز انتخابات شدند.
چنین موفقیتهایی حتی بیشتر از ایتالیا و مجارستان که به آنها اشاره شد، آذرماه امسال در اسپانیا صورت گرفت که برای نخستین بار پس از دیکتاتوری فرانکو، یک حزب دست راستی افراطی (واکس) در انتخابات منطقهای در منطقه اندلس ۱۲ کرسی به دست آورد. اسپانیا از جمله کشورهای اروپایی بود که پیش از انتخابات اخیر، از نگاه ناظران بینالمللی امکانی برای ظهور و قدرتنمایی احزاب دست راستی و تندرو در این کشور وجود نداشت؛ دیدگاهی که با این انتخابات به کلی زیر سؤال رفت. در دیگر کشورهای اروپایی به ویژه فرانسه و آلمان نیز خطر رشد احزاب افراطی همچنان جدی است. حزب مهاجرستیز «جبهه ملی» فرانسه در انتخابات ریاست جمهوری این کشور که در نهایت به پیروزی «امانوئل مکرون» انجامید، تا مرحله نهایی پیش رفت و «مارین لوپن» رهبر این حزب در مرحله دوم نیز نزدیک به ۳۴ درصد آرا را کسب کرد.
بسیاری از کارشناسان شکست جبهه ملی را نیز نوعی پیروزی برای این حزب ملیگرای تندرو تلقی میکنند چراکه برخلاف نقش و جایگاه کمرنگ این حزب در رقابتهای سیاسی- انتخاباتی گذشته، یک سوم از افراد رأیدهنده با رأی خود از برنامههای این حزب استقبال کردهاند. سیاستهای پوپولیستی و عوامگرایی در آلمان نیز بیشتر از سوی حزب راست افراطی «ایافدی» (آلترناتیو برای آلمان) پیگیری میشود؛ حزبی که در انتخابات سال ۲۰۱۷ نسبت به ۲۰۱۳ توانست طرفداران خود را به سه برابر افزایش دهد و از ۷ /۴ درصد به ۶/ ۱۲ درصد برساند. از آنجا که راست افراطی در آلمان به دلیل مسائل تاریخی این کشور گرایش شدیدی به نئونازیسم دارد، لذا کنترل آن اهمیتی دوچندان مییابد. از این رو دی ماه امسال سازمان اطلاعات داخلی آلمان اعلام کرد قصد تشدید نظارت بر حزب راست افراطیایافدی را دارد. از نگاه کارشناسان حوزه اروپا، یکی از مهمترین چالشهای کنونی این قاره علاوه بر قدرتیابی احزاب راست مهاجرستیز و ضداتحادیه، حضور آنان در پارلمان ۷۰۵ نفره اتحادیه و اثرگذاری مستقیم بر سیاستهای قاره سبز است.
به تازگی نیز روزنامه آلمانی «بیلد» گزارشی از یک نظرسنجی انتشار داده که برگرفته از نظرات مردم شش کشور عضو اتحادیه اروپا شامل آلمان، اتریش، ایتالیا، لهستان، اسپانیا و فرانسه است. بر مبنای این افکارسنجی به احتمال قوی نمایندگان راست افراطی در پارلمان آینده اروپا دو برابر خواهند شد.
بنابراین، این گمانه زنی وجود دارد که در انتخابات روزهای ۲۳ تا ۲۶ ماه می (دوم و پنجم خرداد ۹۸) شمار نمایندگان فراکسیون متشکل از احزاب راستگرا موسوم به «اروپای ملتها و آزادی» (ENF) از ۳۷ نفر به ۶۷ نفر افزایش یابد؛ رخدادی که در صورت وقوع، چالشهایی جدی در مقابل پیشبرد سیاستهای اروپای واحد در دو حوزه داخلی و خارجی ایجاد خواهد کرد.