سرویس جامعه جوان آنلاین: این برنامه که همان زمان هم کلی بودن و در نظر نگرفتن الزامات اجرا در آن مورد انتقاد بود، پیشبینی منتقدان را دستکم در ۵/ ۱ سال گذشته محقق کرده است. به طوری که بسیاری از ایدهآلهای آن بر زمین مانده است؛ از جمله اجرای رتبهبندی فرهنگیان که این روزها به واسطه نداشتن مصوبه پشتیبان ردیف در نظر گرفته شده در لایحه بودجه، محل مناقشه میان دولت و مجلس است.
به هر رو بسیاری از بندهای برنامه وزیر آموزش و پرورش در حال حاضر اجرا نشده و اجرای آن به سال آینده موکول شده و این خلف وعدهها البته چند بار کار را به جمعآوری امضا توسط نمایندگان مجلس برای استیضاح وی رسانده است، با این وجود لابیگری قوی تیم پارلمانی بطحایی و ملاحظات اجتماعی و سیاسی مانع از انجام آن شده است.
از سوی دیگر در عملکرد و برنامههای کنونی وزیر آموزش و پرورش نه تنها نشانهای از عزم برای اجرای این وعدهها دیده نمیشود بلکه برخی اظهارات که به نظر میرسد فانتزیهای ذهنی برخی مدیران آموزش و پرورش است به واقعیات اجرا ترجیح داده شدهاند.
به عنوان مثال، در شرایطی که آموزش و پرورش بسیاری از برنامههای خود از جمله توزیع شیر و ارتقای استانداردهای ایمنی و نوسازی را به دلیل بیپولی درز گرفته، وزیر از ایجاد نشاط در مدارس سخن میگوید. در این بین هیچ پاسخی نمیدهد که چطور مدرسهای که حداقلهای سختافزاری را دارد و نرمافزار آن که بر محوریت معلم قرار دارد، همواره زیر سایه تهدید کاهش جذب و رقابت نابرابری با غیردولتیها و خرید خدمات و حقالتدریسیهاست، میشود مدرسه با نشاط را رقم زد.
در شرایطی که بسیاری از مدارس دولتی با واگذاری هزینههای خود را تأمین میکنند و دست به جیب والدین بردهاند و به خاطر اینکه نمایش تبلیغاتی شما را برای معلم داشتن تمام کلاسهای درس کامل کنند، کلاسها را در هم ادغام میکنند، چطور میشود از چیدمان نیم دایره نیمکتهای کلاس درس و اضافه شدن ساعت بازی به برنامه درسی سخن گفت. آیا ساعت بازی به معلمی که الزامات و ملاحظات تربیتی و روانشناسانه را فراگرفته باشد به عنوان راهبر و ناظر نیاز ندارد؟
آیا این مسئله با کاهش ظرفیت پذیرش دانشجو در دانشگاه فرهنگیان تطابق دارد؟
حالا اگر قرار بر این شود که بطحایی نیز تا ۱۴۰۰ همراه روحانی در کابینه بماند، باید دستکم خود بار دیگر برنامهاش را مرور کند و وعدههایش را لباس تحقق بپوشاند.