اخیراً کلیپی در اینستاگرام پخششده که به شوخی سه جوان با تشابهسازی یک سریال به شکل طنز، جوانی در خواب میبیند ۸ انگور در دهان میگذارد و در خواب دیگری میبیند که ۸ برگ خشک در دهان میگذارد و جوان دیگری در تعبیر خواب چنین القا میکند که در ۸ سال احمدی نژاد فراوانی بوده و در ۸ سال روحانی مردم برگ خشک میخورند. این کلیپ توسط بیش از ۱۳۰هزار بار در اینستاگرام دیده شدهاست. به تناسب همین تولیدات کاملاً اتفاقی (!) همچنین احمدینژاد با استفاده از حرفهای پر ابهام، متناقض و دوپهلو جریان رسانه های چپ و راست را به کار گرفته و از یک سو سعی در سفیدسازی پرونده خود و یارانش دارد و از سوی دیگر سعی دارد با وعدههای مشابه دروغهای گوبلزی که آخرین آنها مصاحبه با شرق است به تطهیر خود بپردازد.
باید اعتراف کرد که جریان رسانهای احمدی نژاد و شخص خود «محمود» کاملاً بر عملیات روانی مسلط هستند و خوب میدانند در شرایط مشکلات معیشتی چه حرفهایی بزنند که خوشایند مردم باشد، اما اگر عملیات روانی - انتخاباتی تیم احمدینژاد با دروغهای گوبلزی موفق شود حتماً باید علت این موفقیت را نه در میان مردم که عملکرد دیگران و بیپاسخ گذاشتن ادعای بیپشتوانه و ادعای بزرگ دانست. او خود را در مصاحبه اخیرش از یک سو «سوپرمن» نه فقط ایران که جهان معرفی میکند و مدعی شقالقمر کردن در بازار نفت میداند و مدعی نفت ۱۰۰ دلاری است، از سوی دیگر خود را در حدی ذلیل و خوار میداند که ناتوان از تعیین وزرای خود و ناتوان در قبول نکردن مرتضوی عنوان و اعتراف میکند که «حتی با یک تلفن تصمیمات را بالا و پایین یا متوقف میکنند و در کنار هر وزیری یک نفر دیگر تصمیم میگیرد.»
همچنین سعی کرده در مقابل مسئولیت تمام مشکلات مدیریتی دوران خودش در حوزه اقتصاد اعم از مهرهچینیهایی مانند خاوری، تبعات پایینآوردن نرخ سود بانکها، مراودات مرتضوی با بابک زنجانی، افزایش نرخ ارز و تصمیمات شورای پول و اعتبار، جا خالی کند و با به هم بافتن آسمان و ریسمان، تقصیر را بر گردن رکود جهانی، قوه مقننه و قضائیه بیندازد و در عین حال رئیس قوه مجریه را از مسئولیتپذیری درباره اشتباهات مبرا و هر آنچه در خوبی حوزه اقتصاد داخلی و حتی جهانی رخ داده کار خود بداند! معلوم نیست چنین فردی اگر واقعاً ضریب نفوذش تا این حد در دستگاههای زیر مجموعه قوه مجریه را محدود و بیاطلاع میدانسته، چه اصراری برای بازگشت به این منصب را داشت و هنوز در حسرت بازگشت دوبارهاش به قدرت، میخواهد با «فوت کوزهگری» قیمت نفت را به ۱۰۰ دلار برساند و مدعی میشود: «همین امروز دولت را دست من بدهند، در شش ماه قیمت نفت برمیگردد به همان قیمت بالای ۱۰۰ دلار.»
البته منظور از این یادداشت دفاع از عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم نیست؛ چراکه کمکاریهای محرز به خصوص در سال جاری و تمرکز بیش از حد این دولت بر حوزه تعاملات خارجی در حل مسائل اقتصادی همواره مورد نقد نگارنده بوده و هست، اما ادعای مطرح شده در حوزه افزایش قیمت نفت شاید بزرگترین بلوفی باشد که حتماً باید کارشناسان در این باره توضیح لازم را برای افکار عمومی بدهند.
صرفنظر از اینکه احمدینژاد در سال ۸۷ گفته بود «نفت دیگر به پایینتر از۱۰۰ دلار نخواهد رسید»، اما قیمت هر بشکه نفت به حدود ۲۵ دلار هم نزدیک شد، باید این مقام اسبق بداند که اساساً بازار فعلی نفت با مازاد بیش از یک تا ۲ میلیون بشکه مواجه است و عوامل بنیادین هیچ نشانهای از افزایش قیمت در این حد و اندازه را نشان نمیدهد. بازار جهانی در چنین سطحی با بلوف و عملیات روانی حداکثر چند دلار قیمت را بالا و پایین خواهد کرد که اثر این افزایش نیز با نوع شناختی که از ایشان سراغ داریم بیشک عاید ایران و ایرانیها نخواهد شد. از یاد نبریم که وعدههای پوچ و هزینهزا در چنین شرایطی بازی در زمین دشمنانی است که این روزها برخی در آن به دنبال بازی قدرت میگردند.