سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، سرقت یکی از اعمال مجرمانهای است که در برخی از پروندهها به جرائم دیگری مثل قتل منجر میشود. در این پرونده که سی و یکم فروردین سال۹۵ تشکیل شد، زن جوانی مأموران پلیس را از قتل شوهرش باخبر کرد. مأموران در محل با جسد مرد ۳۲ساله به نام یونس روبهرو شدند که بر اثر اصابت ضربه چاقو به قتل رسیده بود. بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی، همسر مقتول مورد تحقیق قرار گرفت و در توضیح به مأموران گفت: «نیمههای شب خواب بودم که با فریادهای شوهرم بیدار شدم. دیدم او با مردی سارق گلاویز است و آن مرد تلاش میکرد فرار کند، اما شوهرم سد راهش بود. این کشمکش ادامه داشت تا اینکه آن مرد با چاقو چند ضربه به شوهرم زد و فرار کرد.» آن زن در ادامه گفت: «مرد غریبه صورتش را پوشانده بود. اما وقتی با شوهرم درگیر شد پوشش صورتش افتاد و آنجا بود که او را که در همسایگیمان زندگی میکند، شناختم.» بعد از این توضیحات، عامل قتل به نام احمد ۳۰ساله که اهل افغانستان بود تحت تعقیب قرار گرفت و سههفته بعد از حادثه شناسایی و دستگیر شد. احمد به پلیس آگاهی منتقل شد و به جرمش اقرار کرد و گفت: به انگیزه سرقت مرتکب قتل شده است. او در شرح ماجرا گفت: «من و یونس همسایه دیوار به دیوار بودیم به همین دلیل از زندگی او خبر داشتم و میدانستم در خانه طلا و پول نقد دارد. همین باعث شد وسوسه شوم تا از خانه او سرقت کنم. از آنجائیکه دسترسی به خانه او برایم آسان بود شب حادثه نقشه سرقت به سرم زد، اما قبل از آن صورتم را پوشاندم تا شناسایی نشوم. سپس یک چاقو برداشتم و از دیوار حیاط وارد حیاط خانه یونس شدم. به طرف اتاق خواب رفتم. یک لحظه وسوسه شیطان شدم تا نزدیک زن یونس شوم و بعد از آن طلاهای او را سرقت کنم که ناگهان یونس از خواب پرید و مرا دید. با بیدار شدن یونس دستپاچه شدم و از ترس قصد فرار داشتم، اما او سد راهم شد. او را هل دادم و خواستم از در دیگری فرار کنم که دوباره سد راهم شد. چارهای نداشتم تا اینکه دست به چاقو شدم و چند ضربه به او زدم و فرار کردم.» بعد از اقرارهای متهم، مرد جوان بعد از بازسازی صحنه جرم روانه زندان شد و پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در اولین جلسه رسیدگی به پرونده به ریاست قاضی قربانزاده، بعد از اعلام رسمیت جلسه، از آنجائیکه اولیایدم طفل صغیر مقتول بود رئیس قوهقضائیه برای متهم درخواست قصاص کرد. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و خلاف اظهارات در دادسرا جرمش را انکار کرد و گفت: نمیدانم چه کسی یونس را کشتهاست و مرا قاتل معرفی کرده است. او در جواب پرسش ریاست دادگاه مبنی بر اینکه شما در اظهارات اولیه به قتل اعتراف کردهاید و حتی به نوع و رنگ لباس مقتول و همسرش نیز اشاره کرده بودید [سکوت کرد!]در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.