سرویس سیاسی جوان آنلاین: «نسخه برجام» کسب و کار و معیشت مردم را با مشکلات بسیار گسترده روبهرو ساخته و دلار را تا مرز ۱۹ هزار تومان افزایش داد سکه را به مرز ۵ میلیون تومان رسانده و صف گوشت منجمد و بازگشت به دهه ۶۰ (با مدیریت کوپنی) را برای مردم به ارمغان آورده است. مسببان اصلی وضعیت امروز کشور بدون توجه به هزینههای ملالآور نسخه خود، با کمال وقاحت از تئوری خود دفاع کرده و راه علاج کشور را امروز تن دادن به خواستههای کشورهای غربی این بار در قالب لوایح چهارگانه FATF میدانند.
ماههاست افکار عمومی به دنبال آن هستند تا مسئول مشکلات امروز کشور، با پذیرش اشتباهات خود، زمانبندی مناسبی را برای مرتفع شدن مشکلات اعم از بیکاری، گرانی، تورم و رکود ارائه داده و آنها را از بلاتکلیفی خارج کند. اما به نظر میرسد مسئولان اصلی مشکلات کنونی نه تنها هیچ ارادهای برای آرام کردن اوضاع عمومی جامعه و کاهش مشکلات آنها ندارند بلکه به صورت قابل تاملی تلاش میکنند نگرانی و اضطراب همچنان عنصر بارز زندگی جامعه ایرانی باشد! شاید با این تلقی که افزایش فشارها میتواند منجر به شورشهای اجتماعی شود.
بر اساس دکترین فروپاشی تئوریسینهای غربی از الگوها و آیتمهایی مشخص پیروی میکنند، یکی از آیتمهای ثابت این دکترین را میتوان اینگونه سادهنویسی کرد: «چنانچه اقتصاد و معیشت تنها منجر به اردوکشی بخشهایی از جامعه شود، میتوان امیدوار بود که سایر اقشار مردمی نیز در پیروی از موج نارضایتی اقدام به تظاهرات خیابانی کرده و آرام آرام، انقلابی جدید در کشور مورد هدف شکل بگیرد؛ انقلابی که حاکمیت سیاسی قادر به کنترل و مدیریت آن نیست و ناچار است حتی نسبت به خواستههای اپوزیسیون داخلی و خارجی نیز انعطاف به خرج دهد.»
عصبانیت غرب از همراهی نکردن مردم با سیاستهای آنها
چنین توطئهای نیز برای جمهوری اسلامی ایران طی ماههای اخیر پیادهسازی شد، اما واکنش عقلانی و منحصر به فرد جامعه ایرانی نسبت به مشکلات پدید آمده تمام استراتژیستهای غربی را در خلأ تحلیل و در عجز و ناتوانی نسبت به همراهی «پایدار» و «مستمرانه» مردم از انقلاب اسلامی و مولفههای انقلاب در عرصه منطقهای و بینالمللی فرو برده است. حال در شرایطی که غربیها از تحلیلگر و تئوریسین گرفته تا مقامات رسمی و رسانهها از همراهی «پایدار» و «مستمرانه» مردم با نظام اسلامی (به رغم تمام مشکلات) عصبی و در شوک به سر میبرند، برخی از وابستگان به یک جریان سیاسی در داخل کشور تلاش میکنند با رفتار و بیان خود، مردم را عصبی کرده و در مقابل حاکمیت قرار دهند! آن هم در جایی که سخنرانیهای امیدوارکننده مسئولان اصلی وضع کنونی، میتواند تا حدودی مرحمی بر زخمهای معیشتی مردم باشد. این دسته از مسئولان نه تنها مشکلات معیشتی مردم را انکار میکنند بلکه ادبیاتی بر زبان میآورند که گویی اتفاق آنچنانی نیفتاده و اوضاع اقتصادی کشور تغییر خاصی را تجربه نمیکند! از ادبیات به کار رفته که انگار با هدف ایجاد عصبانیت در جامعه صورت میگیرد این عبارت است: «نمیشود یک شاگردی که در کلاس همه نمراتش ۲۰ است، یک روز اگر ۱۹/۵ گرفت ما همه بیستها را فراموش کنیم و از صبح تا شب بگوییم نیمنمره کم شده است. این (نقد) نه انصاف، نه مرورت، نه وطندوستی، نه عشق به انقلاب و نه اخلاق اسلامی است.»
مواضع اینچنینی نه تنها فضای ذهنی جامعه را آرام و از تنش دور نمیکند بلکه این احساس عمیق را در آن جای میدهد که مسئولان ارشد کشور اساسا با گرانی، تورم و رکود بیگانه هستند، بنابراین مشکلات امروز همچنان ادامهدار و غیرقابل کنترل است. این در حالی است که مسئولان سابق دولت دوازدهم از جمله علی ربیعی اعتراف میکنند که برجام و سیاست خارجه دولت تدبیر و امید عوامل اصلی مشکلات کنونی است. ربیعی با تأکید بر اینکه «با برجام، شدت تحریمها بیشتر شد» به روزنامه ایران میگوید: «وقتی شرایط به گونهای شود که ارز حاصل از فروش نفت و صادرات غیرنفتی به سختی وارد کشور شود یا سرمایهگذاری خارجی با مانعتراشی دشمنان ایران مواجه شود، وضعیت خاص و متفاوت خواهد شد، حتی تحریم در دوران دولت آقای احمدینژاد هم به این شدت نبود.»
روزنامه سازندگی- روزنامه حزب کارگزاران و از حامیان متعصب دولت نیز در مطلبی مینویسد: «تصویری که امروز از توافق هستهای و تحریمها داریم آن است که ایران مو به مو تعهدات هستهای خود را اجرا میکند، اما تحریمهایی را تحمل میکند که به مراتب سختتر از دوره قبل از توافق است.»
به راستی چرا دولتمردان به این سؤال پاسخ نمیدهند که چرا به رغم اجرای تمام و کمال تعهدات برجامی از سوی دولت و بتنریزی در صنعت هستهای، هم تحریمها افزایش یافته و هم فروش نفت کاهش یافته است و هم نقل و انتقال ارز با گونی انجام میشود؟! اینکه امروز دلار تا مرزهای ۱۹ هزار تومان را رد کرده و قیمت بسیاری از کالاهای اساسی مردم به صورت روزانه افزایش پیدا میکند و در اتفاقی نادر پراید ۵۰ میلیون شده است و سکه قریب به ۵میلیونی همگی محصول برجام و نتیجه غفلت دولت از اجرای اقتصاد مقاومتی است.
ناامیدی اصلاحطلبان از دولت متبوع خود
اصلاحطلبان که تلاش فراوانی برای فرار از پاسخگویی از ناکارآمدی دولت متبوع خود دارند نیز از کارنامه دولت دوازدهم به شدت انتقاد و خروجی آن را بازگشت به دهه ۶۰ عنوان میکنند. آرمان نیز در جدیدترین شماره خود با تأکید بر اینکه «با برجام به کوپن برگشتیم»، نوشت: «ما به سرعت در حال بازگشت به دهه ۶۰ هستیم… متأسفانه ذهنیت سیاستگذار در کشور ما این است که دهه ۶۰ از نظر سیاستگذاری اقتصادی دهه خوبی بوده و در شرایط اضطرار باید به همان سیاستها بازگردیم، در حالی که اگر تعصب را کنار بگذاریم باید اعتراف کنیم که اداره اقتصاد کشور در دهه ۶۰ نتایج زیانباری داشته که اقتصاد ایران هنوز با آن درگیر است.»
روزنامه جهان صنعت نیز در مطلبی با تأکید بر اینکه «واحدهای تولیدی، تاوان سیاستهای اشتباه دولت را میپردازند»، مینویسد: «بیتفاوتی دولت و مجلس نسبت به سقوط آزاد قدرت خرید و وضعیت معیشتی کارگران به اوج رسیده است. رکود بر اقتصاد چنبره زده و تولید را تحت تأثیر قرار داده است و چرخش چرخ صنعت را کند کرده و در امتداد همه اینها گرانی بیداد میکند. مردم قدرت خریدشان را به شدت از دست دادهاند و کالای ایرانی مجال حضور در بازار را از دست داده است. عدم حمایت دولت از تولید و نرساندن مواد اولیه به کارخانهها آسیب زیادی به بخشهای مختلف تولیدی وارد کرده است. صاحبان بنگاههای صنعتی این روزها تاوان تغییر و تحولات ارزی و سیاستهای اشتباه دولت را میپردازند و به دنبال آن صدمه جدی به معیشت کارگر وارد شده است.»
در این میان غربیها به شدت از تضعیف جریان غرب زده داخلی در انتخابات آتی احساس نگرانی کرده و آن را یک تهدید علیه منافع خود در قبال جمهوری اسلامی ایران به شمار میآوردند. سیانبیسی در همین رابطه در گزارشی مینویسد: «رئیسجمهور ایران اکنون در پی فروپاشی توافق با انتقادهای گسترده مواجه شده، شاهد اعتراض فزاینده روحانیون، نیروهای اصولگرا و ناامیدی عمومی است و همه اینها موفقیت او را در رأس دولت میانهرو تهدید میکند.»
رسانهها و شخصیتهای غربی طی ماههای اخیر و با افزایش نارضایتیهای عمومی از عملکرد دولت تدبیر و امید، بارها نسبت به کاهش محبوبیت عناصر جریان غربزده در داخل کشور ابراز نگرانی کرده و اوضاع کنونی را خطری جدی برای حیات سیاسی جریان متبوع خود در داخل ایران عنوان میکنند چراکه آنها معتقدند روند «قدرتگیری» جریان غرب زده در داخل کشور مسیر استحاله نظام سیاسی در داخل ایران را هموار و امتیازگیری از ایران را بسیار سهلالوصولتر میکند.