کد خبر: 947733
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۳:۲۲
گذر از دین و روی آوردن به علم و خرد خودبنیاد در عصر رنسانس غرب شاید تلنگری در بین علمای دین اسلام فرض شود؛ چراکه بسیاری از شبهات مطرح کنونی در جامعه علمی و آکادمیک، نشانه‌هایی از همان عصر و به نوعی برآمده از دیدگاه الحادی و علم‌زده آن زمان است.
دكتر حسين‏على رمضانى
سرویس اندیشه جوان آنلاین:
 
ویژگی‌های روحانیت انقلابی
این یک امر بدیهی و غیرقابل انکار است که انقلاب ایران، دینی و ایدئولوژیک و بازیگران اصلی آن، طیف و قشر روحانیت و سرسلسله‌جنبان آن، حضرت امام خمینی (ره) بوده است. این طیف پیشقراولان انقلاب و جزو پرچمداران اصلی آن محسوب می‌شوند. افرادی که به عنوان فرزندان انقلاب نقش‌آفرینی کرده‌اند و باید تا انتهای مسیر، انقلابی باقی مانده و اگر چنانچه این جمع حتی به تعداد انگشت دستان، از مسیر انقلاب و اسلام خارج شده و به بیراهه روند به نظر سیر انقلاب نیز به ناکجاآباد خواهد رفت. اگر این افراد با اندیشه‌های دینی سر ستیز در پیش گیرند یا در لایه‌های زیرین معرفتی دچار تزلزل شده، به باور‌های غیردینی مایل شوند با توجه به اینکه ملبس به لباس دین هستند دچار نفاق شده و این امر درخت تنومند انقلاب را به مرور زمان از درون پوسانده و از بین خواهد برد. وجود این دست افراد و مصادیقی از این جنس را شاید در سیر پس از انقلاب تا کنون در مسند‌های خاص نظام دیده یا قابل تشخیص هستند. از زاویه دیگر این واقعیت را نباید از نظر دور داشت که دین با روحانیت و روحانیت با دین گره خورده است؛ مبنی بر اینکه لباس روحانیت لباس دین است و آحاد و توده جامعه این لباس را مساوی با دین اسلام تعریف می‌کنند. چنانچه یکی از روحانیون که کنشگر اصلی از ظنّ آحاد جامعه در ساحت دین و دینداری است، از صراط مستقیم و اعتدال خارج شود و چه بسا طیف عظیمی از اجتماع را نیز با خود به انحراف کشاند! که إذا فسدالعالِم فسدالعالَم در این خصوص مصداق می‌یابد.

در این میان موضوع جدا انگاشتن دین از ساحت‌ها و سطوح مختلف به دست جامعه روحانیت، آسیب‌های جبران‌ناپذیری به دین اسلام خواهد زد؛ بنابراین حفظ دین و صیانت از هویت این جایگاه، شأن و قداست آن در هر سبک و سیاق و در هر جایگاه و مقامی که باشد امری ضروری و واجب است.

نفوذ اندیشه سکولار در حوزه

امام راحل (ره) در بخش بخش وصیتنامه سیاسی- الهی خود خطاب‌های تندی به جامعه دینی و علمای دین وارد نموده‌اند که جای بسی تأمل دارد. وصیتنامه امام منعکس‌کننده نگرانی امام از آینده جامعه اسلامی پس از رحلت خود خاصه با وجود نفوذ برخی اندیشه‌های غیردینی در میان جامعه دیندار و در رأس آن روحانیت است. این نگرانی نه فقط حاصل مشاهده جامعه پیرامونی، بلکه ماحصل تدقیق ایشان بر تاریخ اسلام و علم به شرایطی است که بر جامعه بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) از سوی علما و شیوخ بر دین وارد شد. تاریخ اسلام پس از پیامبر (ص) حاوی مسائل اسف‌انگیزی که به‌راستی باید برای آن خون گریه کرد. جامعه‌ای انقلابی که پس از پیامبر و خاصه پس از شهادت امیرالمؤمنین (ع)، گروهی با خودخواهی و سکنات طاغوتی، قرآن کریم را وسیله‌ای کردند برای حکومت‌های ضد قرآنی؛ و مفسران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم (ص) دریافت کرده بودند و ندای اِنّی تارک فیکمُ الثقلان در گوششان بود با بهانه‌های مختلف و توطئه‌های از پیش تهیه شده، آنان را عقب زده و با قرآن، در حقیقت قرآن را -که برای بشریت تا ورود به حوض بزرگ‌ترین دستور زندگانی مادی و معنوی بود و است- از صحنه خارج کردند؛ و برحکومت عدل الهی -که یکی از آرمان‌های این کتاب مقدس بوده و هست- خط بطلان کشیدند و انحراف از دین خدا و کتاب و سنت الهی را پایه‌گذاری کردند، تا کار به جایی رسید که قلم از شرح آن شرمسار است. هرچه این بنیان کج به جلو آمد کجی‌ها و انحراف‌ها افزون شد تا آنجا که قرآن کریم را که برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلکه عائله بشری، از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی (ص) تنزّل کرد که بشریت را به آنچه باید برسد، برساند و این ولیده «علم الاسماء» را از شرّ شیاطین و طاغوت‌ها رها سازد و جهان را به قسط و عدل رساند و حکومت را به دست اولیاء الله، معصومین علیهم صلوات الاولین والآخرین بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارند، چنان از صحنه خارج نمودند که گویی نقشی برای هدایت ندارد و کار به جایی رسید که نقش قرآن به دست حکومت‌های جائر و آخوند‌های خبیثِ بدتر از طاغوتیان وسیله‌ای برای اقامه جور و فساد و توجیه ستمگران و معاندان حق تعالی شد و مع‌الأسف به دست دشمنان توطئه‌گر و دوستان جاهل، قرآن این کتاب سرنوشت‌ساز، نقشی جز در گورستان‌ها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آنکه باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگی آنان باشد، وسیله تفرقه و اختلاف گردید یا به‌کلی از صحنه خارج شد، که دیدیم اگر کسی دم از حکومت اسلامی برمی‌آورد و از سیاست، که نقش بزرگ اسلام و رسول بزرگوار (ص) و قرآن و سنت مشحون آن است، سخن می‌گفت: گویی بزرگ‌ترین معصیت را مرتکب شده؛ و کلمه «آخوند سیاسی» موازن با آخوند بی‌دین شده بود و اکنون نیز هست؛ و اخیراً قدرت‌های شیطانی بزرگ به وسیله حکومت‌های منحرفِ خارج از تعلیمات اسلامی، که خود را به دروغ به اسلام بسته‌اند، برای محو قرآن و تثبیت مقاصد شیطانی ابرقدرت‌ها قرآن را با خط زیبا طبع می‌کنند و به اطراف می‌فرستند و با این حیله شیطانی قرآن را از صحنه خارج می‌کنند. ما همه دیدیم قرآنی را که محمدرضاخان پهلوی طبع کرد و عده‌ای را اغفال کرد و بعض آخوند‌های بی‌خبر از مقاصد اسلامی هم مداح او بودند؛ و می‌بینیم که ملک فهد هر سال مقدار زیادی از ثروت‌های بی‌پایان مردم را صرف طبع قرآن کریم و محالّ تبلیغاتِ مذهبِ ضد قرآنی می‌کند و وهابیت، این مذهب سراپا بی‌اساس و خرافاتی را ترویج می‌کند؛ و مردم و ملت‌های غافل را سوق به سوی ابرقدرت‌ها می‌دهد و از اسلام عزیز و قرآن کریم برای هدم اسلام و قرآن بهره‌برداری می‌کند.

از توطئه‌های مهمی که در قرن اخیر، خصوصاً در دهه‌های معاصر، و به‌ویژه پس از پیروزی انقلاب آشکارا به چشم می‌خورد، تبلیغات دامنه‌دار با ابعاد مختلف برای مأیوس نمودن ملت‌ها و خصوصاً ملت فداکار ایران از اسلام است. گاهی ناشیانه و با صراحت به اینکه احکام اسلام که ۱۴۰۰ سال قبل وضع شده است نمی‌تواند در عصر حاضر کشور‌ها را اداره کند، یا آنکه اسلام یک دین ارتجاعی است و با هر نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است، و در عصر حاضر نمی‌شود کشور‌ها از تمدن جهانی و مظاهر آن کناره گیرند، و امثال این تبلیغات ابلهانه و گاهی موذیانه و شیطنت‌آمیز به گونه طرفداری از قداست اسلام که اسلام و دیگر ادیان الهی سر و کار دارند با معنویات و تهذیب نفوس و تحذیر از مقامات دنیایی و دعوت به ترک دنیا و اشتغال به عبادات و اذکار و ادعیه که انسان را به خدای تعالی نزدیک و از دنیا دور می‌کند، و حکومت و سیاست و سررشته‌داری بر خلاف آن مقصد و مقصود بزرگ و معنوی است، چه این‌ها تمام برای تعمیر دنیا است و آن مخالف مسلک انبیای عظام است! و مع‌الأسف تبلیغ به وجه دوم در بعض از روحانیان و متدینان بی‌خبر از اسلام تأثیر گذاشته که حتی دخالت در حکومت و سیاست را به مثابه یک گناه و فسق می‌دانستند و شاید بعضی بدانند! و این فاجعه بزرگی است که اسلام مبتلای به آن بود... و، اما طایفه دوم که نقشه موذیانه دارند و اسلام را از حکومت و سیاست جدا می‌دانند. باید به این نادانان گفت که قرآن کریم و سنّت رسول (ص) آنقدر که در حکومت و سیاست احکام دارند در سایر چیز‌ها ندارند؛ بلکه بسیار از احکام عبادی اسلام، عبادی- سیاسی است که غفلت از آن‌ها این مصیبت‌ها را به بار آورده است. پیغمبر اسلام (ص) تشکیل حکومت داد مثل سایر حکومت‌های جهان لکن با انگیزه بسط عدالت اجتماعی؛ و خلفای اول اسلامی حکومت‌های وسیع داشته‌اند و حکومت علی‌بن ابیطالب (ع) نیز با همان انگیزه، به طور وسیع‌تر و گسترده‌تر از واضحات تاریخ است؛ و پس از آن به‌تدریج حکومت به اسم اسلام بوده است؛ و اکنون نیز مدعیان حکومت اسلامی به پیروی از اسلام و رسول اکرم (ص). (بخشی از وصیتنامه سیاسی- الهی حضرت امام خمینی (ره))
 
خطر نفوذ اندیشه عرف‌گرایی در حوزه روحانیت
در توصیف وضع موجود فرآیند سکولاریزه شدن طیف جامعه روحانیت، می‌توان در سه محور نشانه‌ها، آسیب‌ها که معطوف به درون جامعه روحانیت است و تهدیدات را که عمدتاً خارج از این طیف و قابل کنترل نیست، مورد بحث و بررسی قرار داد.

۱- نشانه‌ها
مصادیق مختلفی را می‌توان در مسیر انقلاب تا کنون در جریان‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی یافت و برشمرد که نشان از نفوذ این جریان در لایه‌های مختلف نظام به‌ویژه برخی از روحانیون دارد. روحانیونی که در سطوح عامه و به عنوان یک واعظ عمل می‌کنند تا افرادی که ملبس به لباس پیغمبری در مناصب مهم سیاسی مشغول می‌باشند، شاهد برخی افکار سکولار بوده که در گفتار، نوشتار یا رفتار آن‌ها نشان داده می‌شود.

۲- آسیب‌ها
ازجمله آسیب‌های مترتب بر نفوذ اندیشه سکولار در روحانیت می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:
- عدم احاطه به مبانی فکری و اندیشه‌ای مادی غرب
- عدم پاسخ‌گویی به شبهات مختلف علمی- دینی
- دنیاطلبی و زراندوزی
- قدرت‌طلبی بی‌پروا
- انحصار و دپوی دین و هویت دینی
- جدایی این طیف از توده و آحاد جامعه
- ایجاد حس تبعیض در بین طبقات مختلف اجتماع
- خطای این دید و انحراف در برداشت که واسط بین خلق با خدا هستند.
- سست شدن اعتقادات بنیادی دینی
- جدا انگاری مبادی دینی با مبانی عقل و علم
- عدم توجه به شبهات مختلف در سطوح و لایه‌های فکری و اعتقادی
- جدایی حوزه از دانشگاه
- تعارض بین شعار و عمل
- دوگانگی رفتار در خلوت و جلوت

۳- تهدیدات
تهدیداتی که رسوخ سکولاریسم در قشر روحانیت در برمی‌گیرد عبارتند از:
- تولید و انتشار اندیشه‌های سکولار
- دسترسی آسان به رسانه‌های جمعی توسط افراد و بالتبع مطالب ضد دینی
- شبهات گسترده دینی و عدم پاسخ‌گویی جامعه علمی
- تعارض در رفتار و گفتار مسئولان به‌ویژه ملبسین
- القای این دیدگاه «علم‌ستیزی یا علم‌گریزی گزاره‌های دینی»
- نگاه التقاطی به دین با رویکرد امضایی یا تفسیر به رأی
- ایجاد شکاف بین مردم و روحانیت توسط شبکه گسترده اپوزیسیون نظام
- وجود جریان موازی روحانیت در کشور‌های استعماری معروف به روحانیت لندنی
- خدشه وارد کردن به ساحت ولایت توسط مدعیان چندصدایی در سیستم نظام
- شکاف در بین طیف مختلف روحانیت

تحلیل علل نفوذ اندیشه سکولار در حوزه علمیه

اینکه پرسش از چرایی یک پدیده مطرح می‌شود منظور نه این است که به دنبال غایت آن باشیم بلکه باید علل مختلف پدیدار شدن، گسترش در سطح و عمق و تثبیت آن پدیده مورد بررسی قرار گیرد. نقطه کانونی بسیاری از انحرافات فکری و اعتقادی به سست بودن قوه استدلالی و قدرت تحلیل فرد برمی‌گردد. حال باید پرسید پس از ایجاد یک دیدگاه چه عواملی باعث تثبیت و در ادامه گسترش در سطوح مخاطبین و تعمیق در لایه‌های درونی و مبادی فکری افراد شده و به عنوان یک اصل یا یک پیش‌فرض غیر قابل انکار تلقی می‌شود؟

۱- علل ایجادی
چه علت‌هایی باعث شده تا اندیشه سکولار در طیف روحانیت ایجاد شود؟ باید اذعان داشت که جنس روحانیت جنس دینی و فکری بوده و بسیاری از گزاره‌های دینی بار فکری و استدلالی دارد. درگیری با مبادی فکری اسلام و مبادی فکری مادی و غیردینی امری طبیعی در بین مباحث مطروحه علمای دین است. گذر از دین و روی آوردن به علم و خرد خودبنیاد در عصر رنسانس غرب شاید تلنگری در بین علمای دین اسلام فرض شود؛ چراکه بسیاری از شبهات مطرح کنونی در جامعه علمی و آکادمیک، نشانه‌هایی از همان عصر و به نوعی برآمده از دیدگاه الحادی و علم‌زده آن زمان است. سکوت و گاه عدم پاسخ بسیاری از سؤالات مطرح شده در عرصه علمی، توسط علمای دینی عامل اساسی و ایجادی سکولاریسم محسوب شود. پاسخ‌های ناقصی که در برابر شبهات علمی با مصادیق دقیق مشهود با نگاه درون‌دینی بیان می‌شود نمی‌تواند مخاطب تشنه حقیقت را سیرآب نماید. اقناع فکری و استدلالی زمانی است که طیف پاسخ با نوع سؤال هم‌سنخ یا نزدیک به آن باشد.

اجتهاد دینی و احکام عملی در آیات و روایات توسط بسیاری از علما و مجتهدین صورت پذیرفته است، اما اجتهاد علمی آن چنان که باید مورد توجه قرار نگرفته و بسیاری از سؤالات مطرح شده در حوزه رابطه علم و دین در هاله‌ای از ابهام به باقی مانده است. استخراج حقایق علمی از آیات قرآنی و نیز بیان فلسفه احکام می‌تواند در برابر جریان در حال رشد سکولاریسم ایستاده و موجب اعتلای گزاره‌های دین اسلام در این دنیای علم‌زده شود.

۲- علل تثبیتی
عواملی، چون ترجمه بی‌بند و بار دیدگاه‌های سکولار، از زبان‌های مختلف و برگرداندن آن به زبان فارسی و انتشار آن در بین آحاد جامعه و نیز پرداختن مکرر به این موضوع توسط بسیاری از افراد مطرح و شاخص علمی و بی‌پاسخ گذاشتن بسیاری از سؤالات مشهور در این جریان باعث شده تا این تفکر با روندی منطقی ثبات یابد. پایه‌های استدلالی و مقدمات این تفکر به‌خوبی مورد تجزیه و تحلیل قرار نگرفته و در نتیجه در سیکل نقد آن چنان که باید مورد نظر قرار نگرفته است. درگیر شدن جامعه علم دینی به مباحث روبنایی و نپرداختن به مسائل و تفکرات و جریانات بنیادی عاملی اساسی در تثبیت این اندیشه بوده و به طور خزنده در بین افکار توده و در نتیجه طیف روحانیت قرار گیرد.

۳- علل گسترش
ترویج این اندیشه در فضا‌های مختلفی، چون میز‌های مناظره‌ای، آزاداندیشی، دگراندیشی‌ها و نظریه‌پردازی در بستر رسانه‌های مختلف اعم از شبکه‌ها و کانال‌های رسمی و غیررسمی و اینترنت به‌راحتی سطوح مختلف اقشار را مخاطب قرار داده است. به دلیل گفتمان غالب در بین بسیاری از افرادی که وجهه علمی- دینی دارند عاملی اساسی در گسترش سطوح مخاطبان محسوب می‌شود. البته علل مختلف دیگری نیز می‌توان برای گسترش در سطوح و مخاطبین فرض نمود که در این مقال نمی‌گنجد.

آینده نفوذ اندیشه سکولار در حوزه

مشهور است علم هویتی سه وجهی دارد که در راستای پیش‌بینی توصیف و تحلیل می‌کند. در این نوشتار هم برای درک صحیحی از جریان سکولاریسم در طیفی از مخاطبین این سه وجه را رعایت کنیم. توصیف به دنبال پاسخ به چیستی یک پدیده و تحلیل به دنبال پاسخ به چرایی و پیش‌بینی نهایتاً نشانی از تکرارپذیری و روایتگری یک قاعده است و این سه با هم هویت علم را بنا می‌نهند؛ بنابراین اگر علمی همراه با پیش‌بینی نباشد علم نیست. حال باید دید با توصیف و تحلیلی که نسبت به پدیده سکولاریسم بیان شده است در ادامه چه فرآیندی را طی خواهد نمود. برای این منظور از سه روش مرسوم در آینده‌پژوهی مانند روندها، تصویر ذهنی و درنهایت آینده‌های محتمل بهره خواهیم جُست.

۱- روند‌ها

طبق بررسی‌های علمی و میدانی صورت گرفته با نگاه به روند این جریان در کشور و به‌ویژه در بین روحانیون باید منتظر گسترش این دیدگاه و در ادامه مقاومت در برابر جریان اسلام سیاسی به‌ویژه قرار گرفتن در برابر سامانه عظیم ولایت باشیم؛ چراکه ولایت اساسی‌ترین اصل از اصول دین اسلام محسوب شده و زیر سؤال رفتن ماهیت دین یا کارآمدی قواعد دینی در ساحت اجتماع یا سیاست، درنهایت منجر به تضعیف این جایگاه در نزد آحاد جامعه و کنشگران نظام خواهد شد. با توجه به روندی که این جریان در پیش گرفته است دو یا چند قطبی شدن طیف روحانیت را در برابر دین اسلام شاهد خواهیم بود. نشانه‌های این موضوع را در رفتار و گفتار برخی از اندیشمندان دگراندیش و مسئولان در سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌ها می‌توان مشاهده کرد.

۲- تصاویر ذهنی

تصویر ذهنی آینده‌ای را تصویر می‌کند که برآمده از ذهن آزاد است. تصویر ذهنی گویای این موضوع است که در بسیاری از موارد طیف سکولار روحانیت با گسترش این جریان فکری ضمن باور و اعتقاد فکری و قلبی در رفتار نسبت به بیان حقایق دین امتناع کرده یا با نگاهی معارض به انکار حقایق دین اقدام خواهند نمود. رفتار‌های پوششی این طیف نیز بیانگر اکراه از پوشیدن لباس روحانیت در بین اجتماع خواهد بود. میل به همرنگ شدن با جامعه برای رسوا نشدن و عرفی شدن این طیف را می‌توان تصویر کرد. در کنش و واکنش‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی سعی در عرفی شدن خواهند داشت.

۳- آینده‌های محتمل

با توجه به نشانه‌ها و عوارض موجود احتمال گسترش این طیف از مخاطبان که قائل به جریان فکری سکولار باشند بسیار زیاد است. در صورتی که این جریان در سطح و عمق در قشر روحانیت که بازیگران اصلی انقلاب اسلامی بوده‌اند گسترش یابد احتمال تقابل با اسلام سیاسی هست یا جریان کنار زدن دین در ساحت‌های مختلف اجتماعی در سیاست‌گذاری‌ها یا قوانین خود را نشان دهد. با توجه به این امر احتمال انتشار این اندیشه در طیف توده، بسیار بالا بوده و طرح مطالبات جدیدی از جنس عرفی‌سازی شدن دین مانند رفراندوم را گمانه می‌زنیم. امکان انقلاب درون‌دینی مانند جریان انقلاب لوتری نیز وجود دارد، مبنی بر اینکه فردی از جنس روحانیون دست به انقلاب درونی زده و سعی در تعریف جدیدی از دین و در ادامه شکل‌دهی یک سیستم، ساختار یا سازمان جدید باشد.

راهکار‌های پیشگیری

به نظر با گسترش شبکه عظیم اطلاع‌رسانی موضوع پیشگیری برای سترون کردن اذهان برای شنیده نشدن این جریان فکری کار بعیدی است، اما موضوع واکسینه کردن افکار و اندیشه‌ها امکان‌پذیر است؛ مبنی بر اینکه می‌توان با طرح سؤالات دقیق در قالب شبهات و پاسخ دادن منطقی فضای فکری را پس از مواجهه با ویروس بنیان‌افکن سکولاریسم واکسینه نمود و سیستم دفاعی فکر را در مقابل آن آماده نگه داشت. بدین منظور توصیه می‌شود ضمن دعوت از علمای مدعی اندیشه سکولار در مقابل برجستگان و علمای دینی در قالب مناظره‌های علمی- دینی به پرداختن زوایای مختلف این جریان و مستدل و اقناعی کردن اندیشه دینی اقدام نمود.

قرار دادن واحد‌های درسی خاص در حوزه‌های علمیه با عنوان فلسفه و فلسفه علم و آشنایی با اندیشه‌ها و جریانات فکری با بهره‌گیری از اساتید برجسته یکی دیگر از راه‌های پیشگیری از این تفکر در بین طیف روحانیت خواهد شد. در نهایت برای پیشگیری و درمان جریان فکری سکولاریسم می‌توان به برخی از راهکار‌های زیر اشاره کرد:
- مسلح کردن روحانیون به اصول و قواعد منطقی و استدلالی، برای مواجه شدن با مقدمات و قواعد حاکم بر اندیشه سکولار؛ شناخت نقاط آسیب‌پذیر دین و احتمال دست گذاشتن جریان سکولار بر روی آن و پاسخ دادن دقیق درون و برون دینی؛ احاطه داشتن نسبت به دیدگاه‌های علمی روز در سه رشته اصلی زیست، شیمی و فیزیک توسط علمای دینی؛ اجتهاد علمی و غور در آیات و روایات برای کشف قواعد علمی و انتشار آن در طیف حوزه و دانشگاه؛ شعار قرار دادن قاعده قرآنی در برخورد با اندیشه‌های سکولار «و جادلهم باللتی هی احسن»؛ توصیه به بهره‌گیری از قواعد جدلی و مغالطه در برابر دگراندیشان به طور گزینشی و محدود؛ بررسی و واکاوی دقیق جریان انقلاب دینی اصحاب کلیسا با رهبری مارتین لوتر و احصای علت‌ها و پیامدها؛ بهره‌گیری از روش‌ها و تکنیک‌های مرسوم عملیات روانی در برابر این اندیشه و تابعین آن از جمله بزرگ‌نمایی، کوچک‌نمایی، سیاه‌نمایی، انگ و برچسب زدن؛ تخریب، تهدید و... بر اساس شرایط و به طور خاص و محدود؛ صف‌بندی و ایجاد جبهه واحد در برای موضع‌گیری و مقابله با اندیشه‌های سکولار؛ برخورد و عکس‌العمل منطقی و به‌موقع در برابر سخنان و دیدگاه‌های افراد با دادن بیانیه و...؛ پرورش علمایی با توان علمی بالا در برابر این جریان فکری؛ ایجاد و گسترش فرهنگ نقد در برابر جریان سکولاریسم.

منابع
- قرآن کریم.
- وصیتنامه سیاسی- الهی حضرت امام (ره).
- فرهنگ حییم.
- فرهنگ فرهیخته.
- مارى بریجانیان، فرهنگ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعى، ویراسته بهاءالدین خرمشاهى.
- برایان ویلسون، عرفى شدن دین اینجا و آنجا، ترجمه مجید محمدى.
- سید محمد على داعى‌نژاد، تبیین و تحلیل سکولاریسم، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر