سرویس سبک زندگی جوان آنلاین- فرزانه نوریان(روانشناس بالینی): یکی از اشتباهات والدین این است که فکر میکنند، چون پدر یا مادر شدهاند اجازه هر رفتاری را با فرزندشان دارند، اما باید این واقعیت را پذیرفت که ما هم میتوانیم اشتباه کنیم. هرچند فرزندپروری خصوصاً با وجود امکانات و اطلاعاتی که در حال حاضر در دسترس فرزندان است، کار سختی است، اما ما با آموزش و مطالعه صحیح میتوانیم فرزندانی موفق با آیندهای روشن پرورش دهیم. گاهی والدین ناخواسته مسائلی را برای فرزندشان به کار میبرند که ناشی از مشکلات و خلأهای درونی خودشان است و گاهی نیز محبتهای افراطی میکنند که باز از همین احساس خلأ خودشان نشئت میگیرد، اما باید پذیرفت سبک نیاز فرزندمان با نیازهای دوران کودکی ما تفاوتهای فاحشی دارد و اگر ما در زمان کودکی محرومیتی کشیدهایم و خودساخته شدهایم، با دادن آن محرومیت به فرزندمان یا برعکس و با توجه بیش از حد در آن مقوله به فرزندمان باعث موفقیت یا خودساختگی او نمیشویم و هر دو مسیر اشتباه است.
کودکان باهوش هستند. رفتاری که از شما میبینند را یاد میگیرند، نه رفتاری را که بیان میکنید. اگر دوست دارید فرزندتان منظم باشد، باید نظم را ببیند، نه اینکه صرفاً در کلام بشنود. به حرفهای فرزندتان گوش دهید. برای آموزش به فرزندان باید با آنها همراه بود. از آنجا که برخی والدین آخرین راه چاره را در تربیت فرزندان، تنبیه بدنی میدانند لازم است نکاتی نیز در رابطه با تنبیه عنوان شود.
والدین باید بدانند همواره به جای تنبیه بدنی و اعمال خشونت راه بهتری هم میتوان پیدا کرد. چون تنبیه بدنی عوارض متعددی در رفتار و روحیه فرزند شما به جای خواهد گذاشت. حتی اگر بسیار به ندرت کودک تنبیه بدنی شود، باز میتواند تأثیرات مخربی در روحیه او بر جای گذارد. بعضی از والدین از روی عمد، دست به تنبیه بدنی فرزندشان میزنند. معمولاً زمانی از تنبیه بدنی استفاده میکنند که کنترل خود را از دست دهند یا احساس ناامیدی کنند.
گاهی کودک بسیار نافرمانی و والدین را مستأصل میکند و آنها هم چارهای جز تنبیه بدنی نمیبینند و به طور ناخواسته دست به تنبیه بدنی میزنند، اما کودک این استیصال شما را در مورد کار خود درک نمیکند و خشم شما را کاملاً درک میکند و این در ذهنش میماند و تنها شاید برای بار اول کودک ترس از تنبیه داشته باشد، اما دفعات بعد این امر باعث افزایش رفتار منفی کودک میشود، چراکه تنبیه بدنی به صورت موقت فقط تأثیر گذاشته است. پس سعی کنید در رفتار و برخوردتان ملایم، آرام و مهربان باشید. وقتی تن صدایتان عادی و طبیعی باشد، کودک بهتر میتواند حرفتان را درک کند و بشنود. کمی فکر کنید. یک فاصله کوتاه همراه با مکث در کنترل خشم ما تأثیرگذار است. کمی صبر هنگام هیجان، میتواند نتیجهبخش باشد. همه چیز را به کودکتان بیاموزید. به جای مجازات و تنبیه بدنی کودک به دلیل کار اشتباهش، کار درست را به او یاد بدهید. مثلاً بگویید: «وقتی وسایلت را در اتاق رها میکنی، من این کارت را دوست ندارم و این کارت من را ناراحت میکند. دوست دارم دفعه بعد آنها را مرتب کنی و در جای خود بگذاری.»
تنبیه به خودی خود بد نیست، اما تنبیه بدنی اشتباه است و تأثیرات زیانبارش کم هم نیست، اما تنبیه در صورتی که اصولی و درست باشد میتواند کارساز باشد. مثلاً برخی والدین با شیوههایی غلط باعث افزایش رفتارهای منفی کودک میشوند.
وقتی والدین به رفتارهای مثبت کودک بیتوجهی میکنند و باعث میشوند کودک رفتار منفی را که بیشتر جلب توجه میکند، انجام دهد و وقتی والدین قوانین خاصی را در جهتی وضع میکنند، اما در مواجهه با آن نمیتوانند خودشان ثبات داشته باشند، این پیام را به کودک میدهند که کودک میتواند آن رفتار منفی را تکرار کند و خیلی برایشان جدی نیست و بیشک در این زمان کودک دچار تناقض میشود. کودکان شما بیش از اینکه بشنوند، میبینند و به سرعت از رفتار نامناسب شما الگو برداری میکنند.
فرصتها به سرعت میگذرد و زمان تأثیرات خود را میگذارد و در تربیت فرزندان هم این مسئله صدق میکند. به این صورت که از پدر و مادرهای بسیاری میشنویم: «اگر فرصت داشتم دوباره کودکم را بزرگ میکردم، به جای امر و نهی و ایرادگیری از او به فکر ایجاد ارتباط درست با او میبودم، اگر فرصت داشتم کودکم را دوباره بزرگ میکردم، بیشتر او را در آغوش میگرفتم، کمتر پرخاشگری خود را به او نشان میدادم، پرخاشگری که به دلیل مشکلات خودم بود، او فقط هیجان میخواست و بازی و اگر فرصت داشتم دوباره کودکم را بزرگ کنم، قطعاً برای تربیتش آموزش میدیدم، سبک درستی را انتخاب میکردم و بیش از بیش به حاصلی که خواهم داشت توجه میکردم، بیشتر از اینکه به ساعتم نگاه کنم به او نگاه میکردم، سعی میکردم توجه بیشتری به او کنم و...»
در پایان میتوان به پدر و مادرها گفت: فرزندانتان را تربیت کنید نه تنبیه!