سرویس سبک زندگی جوان آنلاین- میلاد صالح: «فالگیری را برای امرار معاش آغاز کردم. این کار را از یک فالگیر ماهر فراگرفتم و برای آموزش آن ۸۰۰ هزار تومان پول خرج کردم. پس از فراگرفتن توسط دوستان و خویشاوندان خود مورد تبلیغ قرار گرفتم و تا به حال مشتریان زیادی را نیز به خود جلب کردهام، به طوری که مشتریان باید برای مراجعه وقت قبلی داشته باشند. من وقتی در سن ۲۵ سالگی از شوهرم جدا شدم، به فکر امرار معاش افتادم و وقتی مشاهده کردم که مردم مخصوصاً خانمها علاقه زیادی به فال دارند، تصمیم به یادگیری آن گرفتم. من از بین فالهای رایجی که وجود دارد فال قهوه را انتخاب کردم. چون مهارتم در فال قهوه بیشتر است و ارتباط بهتری میتوانم با آن برقرار کنم. برقراری ارتباط در فال مهم است و اگر کسی نتواند هنگام فال گرفتن ارتباط خوب برقرار کند، نمیتواند فال خوبی بگیرد. البته فالهای ورق و تاروت هم میدانم، اما خب من فال قهوه را انتخاب کردهام. از کاری که انجام میدهم احساس رضایت میکنم، چون مردم را از اتفاقات خوش یا ناگواری که در آینده قرار است برایشان رغ دهد آگاه میکنم و این برای من لذتبخش است. بعضی از فالهایی که من برای مشتریانم میگیرم و پیشگوییهایی که میکنم طبیعتاً در آیندهای نه چندان دور برایشان اتفاق خواهد افتاد، ولی آن را به حساب پیشگوییهای من میگذارند؛ بنابراین تمام مشتریانم به من و حرفهایی که میزنم اعتقاد کامل دارند. مشتریانم از من رضایت دارند، چون بعضی از آنها در طول سال چندین بار به من مراجعه میکنند و افراد جدیدی را نیز همراه خود میآورند. این نشانه رضایت مشتری است. هر چند قانون این کار را کلاهبرداری میداند، اما خوشبختانه تا به حال به مشکلی برنخوردهام. البته لازم است از همسایهها تشکر کنم که باعث شدهاند تا به حال بدون هیچ دردسری به کار خود ادامه دهم!» اینها صحبتهای یک خانم ۳۵ ساله است که در خانه مادری خود به مدت پنج سال است فالگیری میکند.
رشد فالگیر با ساختن رؤیاهای شیرین!
شاید اگر از هر پدر و مادری پرسیده شود که آرزوی شما چیست؟ در جواب بگویند به سر و سامان رسیدن و ازدواج کردن فرزندانمان. در واقع هر کدام از پسران و دختران به تنهایی علاقهمند به تشکیل خانواده هستند. اما تنها دغدغه پسران برای تشکیل خانواده مسئله اقتصادی است، مسئلهای که فضای جامعه را پر کرده است. همین مسئله باعث بیکاری جوانان جامعه شده و امروز یکی از رؤیاهای جوانان این مرز و بوم خرید مسکن و تنها آرزوی دختران نیز وجود فرد مناسب برای زندگی مشترک است، اما در این بین فالگیرها میتوانند با یاد دادن رؤیاهای شیرین به جوانان رشد پیدا کنند!
سرنوشتی که با شمع و یک کاسه آب رقم میخورد
معمولاً مشتریان فالگیرها به دو دسته تقسیم میشوند: افرادی که مشتری اختصاصی فالگیر به شمار میروند و معمولاً فالگیر یک شناخت قبلی از وضعیت زندگی آن فرد دارد و افرادی که برای بار اول به فالگیر مراجعه میکنند. معمولاً فالگیر با گپ و گفتوگوی مختصر، یک شمای کلی از زندگی رجوعکننده به دست میآورد و همانها را با کمی ساماندهی تحویل مردم میدهد. همین عامل سبب میشود که فالگیر مشتریان بیشتری را به دست آورد.
در هر دورهای فالگیرها روشهای جدیدی از فالگیری را ابداع کرده و همچنین با به وجود آمدن این روشها، مشتریان جدیدی به سوی آنها جلب میشدند. از جمله این روشها میتوان به کفبینی، فال ورق، فال قهوه و... اشاره کرد. تمام موارد مذکور در دوره خود، حتی در همین دوره مشتریان خاص خودشان را داشته و دارند، اما یکی از روشهایی که اخیراً جای خود را بین روشهای دیگر فالگیری باز کرده، فال شمع است. البته لازم به ذکر است از این روش در دوران قدیم به نحو دیگری استفاده میشده است. وقتی کودکی از چیزی یا کسی میترسید که نمیتوانست آن را بازگو کند، معمولاً از این روش استفاده میکردند، اما روشی که امروزه از آن به عنوان فال شمع یاد میشود با روش قدیمی خود فرق زیادی دارد. روش امروزی آن به این صورت است که مشتری شمعی را در دست خود میگیرد و در حضور فالگیر نیت میکند. فالگیر از او نام، تاریخ تولد، نام مادر، نام پدر و گروه خونی را میپرسد. فالگیر در این میان یکسری نتهایی را یادداشت و از نام او اسم ابجدش را استخراج میکند. همچنین از طریق طالعبینی سنتی، با توجه به تاریخ تولد فرد، ستاره او را تشخیص میدهد. او تا به اینجا تنها یکسری اطلاعات کلی از مشتری به دست آورده است. همچنین کتابهایی هستند که با توجه به گروه خونی و تاریخ تولد میتواند یک شمای کلی از شخصیت فرد مورد نظر را در اختیار فالگیر قرار دهد. پس توجه داشته باشید که فالگیر تا به اینجا کار خاصی انجام نداده است.
سپس فالگیر شمع را از دست مشتری گرفته، کاسهای پر از آب را روی میز قرار میدهد و شمع را به وسیله کبریت روشن و کبریت را درون کاسه آب فرومیکند تا خاموش شود. شمع را در فاصله سه سانتیمتری سطح آب قرار میدهد و یک زاویه ۳۵ درجهای نیز به آن میدهد. بدین وسیله پارافین شمع ذوب شده و به درون آب میچکد. فالگیر نیز با یک حس عجیب و غریب به چکیدن پارافین نگاه میکند. او با تکان دادن دست خود به پارافینهای روی سطح آب شکل خاصی میدهد. هنگامی که یکسوم شمع آب شد، شمع را درون کاسه آب فرو و آن را خاموش میکند. پس از اینکه او تمام این مراحل را با دقت به پایان رساند، با نگاه کردن به کاسه، تمام اطلاعاتی که در صحبتهای ابتدایی خود با مشتری به دست آورده بود را به عنوان فال برای مراجعهکننده بازگو میکند. در این بین هیچ چیز اسرارآمیزی وجود ندارد نه آب، نه کاسه و نه شمع و کبریت هیچ کدامشان اسرارآمیز نیستند.
از کف دست تا ته فنجان
یکی دیگر از انواع فالها که امروزه طرفداران زیادی را به خود جلب کرده فال قهوه است. فال قهوه به این صورت است که اول مشتری قهوهای را نوشیده و سپس فنجان قهوه را درون پیشدستی برمیگرداند و آن را در زاویه ۱۵ درجه قرار میدهد. از این طریق باقیمانده قهوه بر دیواره اطراف فنجان و همچنین قسمتی از آن روی پیشدستی ماسیده میشود. سپس مشتری انگشت خود را به سطح باقیمانده قهوه زده و فالگیر با توجه به اشکالی که روی فنجان ایجاد شده، فال فرد رجوعکننده را میگیرد و درباره او قضاوت میکند. معمولاً این نوع فال و نوع دیگری که به آن تاروت گفته میشود در کافیشاپها برقرار است! یکسری از کارتهایی هستند که به آنها تاروت گفته میشود که از آن نیز برای پیشگویی استفاده میشود. این کارتها در نسخههای گوناگون با یکدیگر فرق دارند. نوع دیگری هم که در گذشتهای نه چندان دور بسیار رواج داشت، کفبینی است. کفبین بر اساس خطوط کف دست آنچه در زندگی اتفاق افتاده است را بازگو میکند.
در بازار فالگیرها دست زیاد شده است
اگر کمی با مشتریان فالگیرها گفتوگو کنید متوجه خواهید شد که آنها دستی نیز در روانشناسی و روابط عمومی دارند. فالگیرها این روزها چاقتر و مدرنتر شدهاند. آنها به مشتریان خود وعده قبولی در کنکور، آمدن خواستگار، پیدا کردن شغل پردرآمد و... میدهند، اما با وجود تحقق نیافتنشان دوباره به همان فالگیر مراجعه میکنند. باز هم وقت قبلی، باز هم حرفهای تکراری، باز هم خرافات و رؤیاهای دستنیافتنی. این تنها هدف این دسته از فالگیرها است. خیلی از ما بر این باوریم که تنها افراد کمتجربه و جوان به فالگیرها مراجعه میکنند، اما متأسفانه دیده شده که افراد بزرگسال با سطح تحصیلات بالا و همچنین با سطح روابط اجتماعی خوب نیز خام حرفهای فالگیرها میشوند.
اکثر فالگیرها بر این باورند که در فالگیری حس ششم وجود دارد که کارساز و راهگشاست نه نوع فال. در واقع آنها برای تعیین سیر کلی زندگی، کفبینی و برای بررسی پیشامدهای نزدیک، انواع فالهای شمع، تاروت و تفاله چای را مناسب میدانند. یکی از مسائلی که آنها به شدت با آن مخالف هستند چاپ و نشر کتب آموزشی فالگیری است، چون بر این باورند که شخصی این کتاب را مطالعه میکند و با خواندن آن، این احساس به او غلبه میکند که فالگیر شده است و از این طریق با حرفهای نسنجیدهای که به مردم میزند باعث میشود که زندگی مردم از هم پاشیده و چه بسا منجر به طلاق و جدایی شود. شاید فالگیرها نگران زیاد شدن دست در بازار باشند، اما با کمی تأمل درمییابیم که حرف بیجایی نمیزنند. باید از ناشران چنین کتابهایی پرسیده شود انگیزه شما از نشر چنین کتابهایی چیست؟
توانایی فالگیرها را دستکم نگیرید!
تواناییهای یک فالگیر برای از هم پاشیدن زندگیهای سالم را دستکم نگیرید. چه بسیار افرادی که خام حرفهای جذاب این افراد سودجو شدند، زندگیشان را در اختیار آنها قرار دادند و در آخر... امروزه به هر حال از فالگیری به عنوان شغل یاد میشود، اما نه به صورت رسمی و قانونی بلکه افرادی هستند که از این راه به صورت غیرقانونی پولهای کلانی به جیب میزنند و افراد زیادی را جادوی حرفها و کارهای خود میکنند. با چه شغلی؟ شغلی که بدون نیاز به سرمایه اولیه و پرداخت مالیات است!
فالگیرها افرادی هستند که بدون خدماترسانی به جامعه، دستهایشان را در جیب مردم سادهدل و سادهاندیش گرم نگه میدارند. تنها وسیله کارشان نیز رو آوردن به خرافات و پشت کردن به واقعیات است. اکثر فالگیرها را زنان تشکیل میدهند و اکثر آنان از همسران خود جدا شده و بعضاً سرپرستی خانوادهای را بر عهده گرفتهاند. در چنین شرایط دشواری شاید نبود بیمه، شغل مناسب و مشکلات اجتماعی و خانوادگی باعث شده برخی از این افراد برای کسب درآمد و امرار معاش دست به چنین کاری بزنند.
در واقع در میان فالگیرها افرادی هستند که از روی فقر و بیچارگی دست به چنین کاری میزنند. در این بین مقصر اصلی کیست؟ خانواده؟ جامعه؟ و علامت سؤالهای دیگر که هر کدام از آنها میتوانند نقش اساسی را در به وجود آمدن این پدیده ایفا کنند. شاید اگر پدر و مادرها با تربیت صحیح مانع خرافی بار آمدن فرزندانشان میشدند و از طرفی جامعه تدبیری برای این افراد بیبضاعت میاندیشید، دیگر در پارکها، خیابانها و حتی منازل شاهد چنین مناظری نبودیم.
چگونه میتوان آینده را ته یک فنجان مشاهده کرد؟
در زمانهای قدیم به فال و فالگیری تنها به عنوان تفریح نگاه میکردند، اما امروز دیگر نمیتوان گفت: اینها وسیلهای برای تفریح هستند. بلکه فال و فالگیری امروزه به عنوان یک بازار مالی سر و صدای زیادی به پا کرده است. دیگر فالگیرها الزاماً افراد بیسوادی نیستند، بلکه برخی از آنها افرادی تحصیلکرده به شمار میروند. آنها افرادی هستند که خود را با مسائل روز دنیا بهروز کردهاند و به مشتریان خود وقت قبلی میدهند. همه اینها نشاندهنده این است که فالگیرها دیگر آن فالگیرهای قدیمی نیستند. آنها پیشرفت کردهاند و مشتریهای ثروتمند و خاص خودشان را دارند. با وجود کولیهای کنار خیابان، افرادی وجود دارند که با وقت قبلی علاقهمند هستند تا فالگیرهای خصوصی فال آنها را بگیرند. سؤال اینجاست که به راستی چگونه میتوان زندگی گذشته و آینده مردم را از تهمانده قهوه مشاهده کرد؟ این سؤالی است که باید از فالگیرها، از مشتریان آنها و از برنامهریزان فرهنگی جامعه کرد که این گروه اخیر ظاهراً هیچ کاری به ماجرا ندارند.