جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، گاهی افراد برای حل اختلافات با استفاده از اعمال مجرمانه و راههای قانونگریز از جمله انتقامگیری حوادث تلخی از جمله قتل را رقم میزنند. در جریان این پرونده، پنجم خردادسال۹۶، مأموران کلانتری ۱۲۷ نارمک از یک فقره آتشسوزی در منزل قدیمی در خیابان دماوند باخبر و راهی محل شدند. بعد از مهار آتش مأموران در اولین بررسیهای خود دریافتند آتشسوزی عمدی اتفاق افتاده است و در ادامه اجساد سه مرد کشف شد. با انتقال اجساد به پزشکی قانونی پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل و در اولین گام از تحقیقات مشخص شد همزمان با وقوع آتشسوزی دختر جوانی به نام مهناز و پسری به نام یاشار از خانه فرار کردهاند. به این ترتیب دختر و پسر جوان بازداشت شدند و تحت بازجویی قرار گرفتند.
یاشار برادر یکی از آن دو مقتول بود که در اظهاراتش به مأموران گفت: «بعد از آشنایی با مهناز فهمیدم او چند ماه قبل با پسری به نام کامبیز ارتباط داشته است. از آنجا اختلاف من با کامبیز شروع شد و چند بار با هم درگیر شدیم به همین دلیل او از من کینه داشت. این گذشت تا اینکه شب حادثه من و مهناز داخل خانه بودیم و برادرم و دوستش در طبقه بالا بودند که یکباره متوجه آتشسوزی شدیم. در آن حادثه ما فرار کردیم، اما برادرم و دوستش نتوانستند فرار کنند و جان باختند.»
با ثبت این اظهارات، کامبیز بازداشت شد. او ابتدا جرمش را انکار کرد، اما در روند بازجوییهای فنی بالاخره لب به اعتراف گشود و در شرح ماجرا گفت: «شب حادثه با دوستانم به نامهای آرش و سهیل مقابل منزلمان ایستاده بودم که یاشار و دوستش سوار بر موتور نزدیک ما شدند. یاشار با من درگیر شد و در آن درگیری به صورتم اسپری فلفل پاشید. سپس با قمه ضربهای به صورت و دستم و یک ضربه به آرش زد و بعد از آن فرار کرد. بلافاصله با پلیس تماس گرفتیم و همراه مأموران مقابل خانه یاشار رفتیم، اما کسی در خانه نبود. به خانهام برگشتم و فکر انتقام به سرمان زد تا موتور یاشار را آتش بزنیم به همین دلیل کوکتل مولوتوف درست کردیم و مقابل خانه یاشار رفتیم. ابتدا سهیل فیتیله را روشن کرد بعد از آن شیشه بنزین را داخل حیاط روی موتورسیکلت یاشار انداختم. وقتی موتور آتش گرفت بلافاصله فرار کردیم.» بعد از اقرارهای متهم، دوستان او به نامهای آرش و سهیل نیز بازداشت شدند و بعد از تأیید این توضیحات پرونده بعد از صدور کیفرخواست به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. ابتدای جلسه از آنجائیکه اولیایدم یکی از سه مقتول هنوز شناسایی نشده بود، اولیای دم دو مقتول درخواست قصاص کردند. سپس کامبیز در جایگاه قرار گرفت و با قبول قتل یکی از مقتولان در آخرین دفاعش گفت: «قبول دارم مرتکب قتل شدهام، اما فقط یک قتل را قبول دارم و آن دو نفر به خاطر سرایت آتش فوت کردند. درخواست گذشت دارم، چون آن شب مشروب خورده بودیم و مواد مخدر مصرف کرده بودیم به همین دلیل در حال عادی نبودیم.»
سپس سهیل نیز در جایگاه قرار گرفت و گفت: «بعد از درگیری کامبیز خیلی عصبانی بود و تصمیم گرفت از یاشار انتقام بگیرد. سعی کردم او را آرام کند، اما بیفایده بود. شب حادثه با هم مقابل خانه یاشار رفتیم و کامبیز کوکتل مولوتوف را داخل خانه پرتاب کرد، اما، چون داخل حیاط پر از زباله، گاز فندک و کاغذ سرنگ بود آتش شعلهور شد و به داخل خانه سرایت کرد. نمیدانستیم آن شب کسی در خانه حضور دارد بعد از چند روز فهمیدیم در آن آتش سوزی برادر یاشار و دوستش و مرد همسایه کشته شدهاند.» سپس آرش نیز از خودش دفاع کرد و گفت: «آن شب همراه آنها بودم، اما بین راه از موتور پیاده شدم و به خانه برگشتم. باور کنید در آن حادثه نقشی نداشتم و بیگناهم.» در پایان هیئت قضایی کامبیز را به دو بار قصاص و سه سال حبس، سهیل را به دو سال حبس و آرش را نیز به یک سال و نیم حبس محکوم کرد. این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد و از سوی یکی از شعبات آن مهر تأیید خورد.