محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی سفر دورهای خود به کشورهای آسیایی را از روز یکشنبه و با سفر به پاکستان شروع کرد و در ایستگاه چین متوقف شد. قرار بود دورهگردی بن سلمان که این روزها کپیبرداری از سفرهای ضد ایرانی مقامات امریکایی همچون «پمپئو» وزیر خارجه امریکاست، از پاکستان شروع و به هند، چین، اندونزی و مالزی ختم شود، اما بنابر دلایلی که بخشی از آن به اعتراضات گسترده مردمی در کشورهای اندونزی و مالزی نسبت به رفتارهای جنایتکارانه بن سلمان برمیگردد، این سفر در ایستگاه چین متوقف و قطار سفرهای بن سلمان هیچگاه به این دو کشور جنوب شرق آسیا نرسید و لغو سفر به این کشورها رسماً اعلام شد. آنچه روشن است این است که عمده دلیل این مسئله را باید در هراس بن سلمان از تظاهرات مردمی در اندونزی و مالزی عنوان کرد. این مسئله را میتوان از سازماندهی ۱۲ هزار نیروی امنیتی برای تأمین امنیت کاروان ولیعهد سعودی و همراهانش در مدت دو روز اقامت بن سلمان در پاکستان توسط دولت این کشور کاملاً درک کرد. همزمان با حضور ولیعهد سعودی در اسلامآباد، خدمات تلفن همراه و اینترنت در بیشتر بخشهای پایتخت پاکستان قطع شد. شدت اعتراضات مردمی در پاکستان علیه بن سلمان به گونهای بود که دولت مجبور شد روز دوشنبه را در پایتخت تعطیل رسمی اعلام کند. آنچه مسلم است این است که محمد بن سلمان ولیعهد سعودی که رؤیای رسیدن به تخت پادشاهی را دارد پس از قتل جمال خاشقجی روزنامهنگار منتقد سعودی در انزوای شدید بینالمللی بهویژه در میان کشورهای اسلامی قرار گرفته است. این مسئله برای بن سلمان بسیار گران آمده است. چند ماه پیش سعی کرد با سفر به کشورهای آفریقایی، این انزوا را پایان دهد، اما اعتراض گسترده مردم به ویژه در تونس و مصر باعث شکست اهداف او شد. اکنون او سعی دارد با سفر به پاکستان، هند و چین بار دیگر برای رهایی از این انزوا تلاش کند. البته شدت اعتراضات مردمی در پاکستان باعث شد که بسیاری از کارشناسان این سفر را شکست خورده اعلام کنند. بسیاری از ناظران سیاسی معتقدند بن سلمان در کنار خروج از انزوای سیاسی خود، با چند هدف دیگر در این مقطع زمانی بهویژه پس از شکست و شرمساری امریکا و متحدین نوچه عربی او همچون رژیم سعودی و صهیونیستی در نشست ورشو چنین سفر منطقهای را تدارک دیده است. ظاهر سفر بن سلمان به پاکستان، انعقاد قرارداد سرمایهگذاری ۲۰ میلیارد دلاری بود. آنهم برای کشوری که در شرایط فعلی ذخائر ارزی آن تنها ۸ میلیارد دلار است. ولی در پس این قرارداد، یکی از اهداف سعودیها با سفر به پاکستان، تلاش برای مجاب کردن این کشور به مشارکت فعال در ائتلاف ضد یمنی بود. کاری که در طول چهار سال جنگ یمن، نشان از عدم توفیق آنها در همراهی پاکستان با ائتلاف سعودیها دارد و این بار نیز محکوم به شکست خواهد بود. دلیل دیگر این سفر را باید تلاش برای ضدیت با جمهوری اسلامی و دور کردن این همسایه از ایران اسلامی دانست چیزی که در امتداد سفر بن سلمان به هند به عنوان کشوری که تقریباً تبادل تجاری خوبی در این شرایط تحریم با ایران دارد، بهوضوح میتوان آن را دید.
نگاهی به مقصدهای سفرهای بن سلمان یعنی پاکستان، چین و هند حاکی از آن است که ولیعهد سعودی، به صورت مستقیم، نگاه ویژهای به تسخیر بازارهای اقتصادی شرکای تجاری ایران دارد و همچنین در تلاش برای ناامن کردن مرزهای ایران دارد. هر چند نیم نگاهی هم به میانجیگری برای رفع اختلافات میان پاکستان با هند داشت که بلافاصله با خروج بن سلمان از هند به مقصد چین و صفآرایی نظامیان هندی و پاکستانی در مرزها در مقابل هم، کاملاً عیان شد که نه عربستان متجاوز به حریم مردم مظلوم یمن ظرفیت میانجیگری و برقراری یک صلح پایدار بین کشورها را دارد و نه بن سلمانی که دستش به خون قاشقجی روزنامهنگار و دهها هزار کودک بی گناه شیعه یمنی و عربستانی آلوده است، میتواند ندای صلحطلبی در جغرافیای جهان اسلام و دنیا را سر دهد.
اما همزمان با سفر بن سلمان به سه کشور شرق آسیا، دوشنبه هفته گذشته شاهد سفر راهبردی و مهم رئیس مجلس شورای اسلامی به چین بودیم و تقریباً آخرین روز سفر آقای لاریجانی تقارن پیدا کرده بود با ورود بن سلمان به چین.
این سفر در حالی صورت میگرفت که او هفته قبل از آن را نیز، یعنی بلافاصله بعد از مراسم ۲۲ بهمن عازم ژاپن شده بود و مسئولیت مجموعهای از مذاکرات با مقامات بلندپایه ژاپنی را برعهده داشت. سفر او به پکن، اما با تفاوت عمدهای همراه بود، چراکه همراهان او تنها از مقامات پارلمانی نبودند و تنی چند از وزرای دولت نیز او را همراهی میکردند. در سفر به چین علاوهبر محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه، زنگنه وزیر نفت، دژپسند وزیر امور اقتصادی و دارایی، رئیس کل بانک مرکزی از دولت و تاجگردون رئیس کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس و حسنوند رئیس کمیسیون انرژی از مجلس شورای اسلامی، ایشان را همراهی میکردند.
لاریجانی در این سفر حامل پیام مقام معظم رهبری نیز بود. این سفر از آنجا بسیار حائز اهمیت است که چین یکی از مهمترین شرکای اقتصادی ایران بوده و در شرایط کنونی که کشورهای غربی تحریمهای خود علیه ایران را افزایش داده و کانال مالی اروپا برای ایران هم سرابی بیش نمیتواند باشد، این سفر بسیار حائز اهمیت بود.
سفر آقای لاریجانی به چین را باید در راستای نزدیکی ایران به شرق و رهایی از فشار اقتصادی غرب دانست. استراتژی هوشمندانهای که رهبر معظم انقلاب بارها بر آن تأکید کرده بودند و همواره به جهت علاقهمندی دولت به غرب و رفع مشکلات کشور از کانال اروپا، مورد غفلت قرار گرفته بود. سفر لاریجانی را باید رویکرد گرایش به شرق در برابر تکیه بر غرب دانست. مقام معظم رهبری در دیدار بهمن ماه ۹۶ با مردم تبریز فرمودند: در «سیاست خارجی ترجیح شرق بر غرب، ترجیح همسایه بر دور» یکی از اولویتهای امروز ماست.
جمهوری اسلامی ایران به واسطه تعلق به حوزه تمدنی مشرق زمین و داشتن اشتراکات فرهنگی، تاریخی با ساکنان این حوزه، از تسهیلات زیادی جهت توسعه ارتباطات با بازیگران حوزه شرق همچون هند، روسیه و چین برخوردار است و در همین جهت میتواند با کشورهای آسیای میانه و حوزه قفقاز و همچنین سایر همسایگان خود ائتلاف و همگرایی منطقهای ایجاد کند.
صادرات ایران به چین در ۱۱ ماهه سال ۲۰۱۸ میلادی به مرز ۲۰ میلیارد دلار رسید و تراز تجاری دو کشور در این دوره به میزان ۶ میلیارد دلار به نفع ایران بوده است. بازار چین میتواند یکی از مهمترین بازارها برای کالاهای ساخت ایران باشد.
اهمیت چین برای مقابله بر تحریمها از این زاویه است که چین به تنهایی قادر و مایل است حداقل ۵۰۰ هزار بشکه نفت خام ایران را خریداری کند که این خود به معنای تأمین یکسوم رقم فروش نفت آوردهشده در بودجه سال ۹۸ است. این دو سفر، از دو جنبه کاملاً متفاوت قابل ارزیابی و تأمل است. بن سلمان با هدف ایجاد چالش در حوزه اقتصادی برای ایران و تشدید بحرانهای امنیتی منطقه و حمایت از گروههای تروریستی و ایجاد تنشهای سیاسی سفرهای دورهای خود را انجام داد. ولی در این طرف میدان، جمهوری اسلامی ایران با هدف ایجاد همگرایی و نزدیکی با کشورهای شرق آسیا به دلیل وجود اشتراکات فرهنگی و بهرهگیری از ظرفیتهای طرفینی اقدام به این سفرها میکند. بن سلمان و سعودیها دورهگردی خود را باهدف بیثباتسازی در جهان و منطقه، آنهم به دستور اربابان غربی خود انجام میدهند ولی جمهوری اسلامی سفرهای راهبردی خود را با هدف ایجاد آرامش و زندگی مسالمتآمیز همراه با احترام متقابل آنهم با استقلال رأی و بدون دستور از شیاطین غربی انجام میدهد.