سرویس ایران جوان آنلاین: سالهاست که ریزگردها مشکلات زیادی برای ساکنان و موجودات زنده مناطق مختلف کشور ایجاد کردهاند. به خصوص استانهای جنوبی که زمستانهایشان هم با گرد و غبار پیوند خورده و اگر گروهی از هموطنان با سپیدی برف به تعطیلی میروند، آنها با رنگ خاکستری گرد و غبار در خانه میمانند. در این میان اقداماتی مانند مالچ پاشی در دستور کار مسئولان قرار گرفته که به شدت اشتباه بوده و عوارض بدتری در مقایسه با خود ریزگردها دارند. البته این مالچ پاشیها در حالی صورت میگیرد که میشود با ریگ هم مناطق و منشأ بروز این پدیده را تثبیت کرد. متأسفانه حالا و به بهانه مقابله با ریزگردها یکی از زیباترین زیست بومهای شنزاری در جنوب غرب در حال نابود شدن بوسیله مالچهای مرگبار نفتی است. براساس یک تفکر غلط و غیر علمی که منشأ ریزگردها و خاک معلق را شنزارها میدانند مالچ پاشیها انجام میشوند و در حالی است که در هیچ جای دنیا شنزار منشأ ریزگرد نبوده و به شمار هم نمیآید. شنزارهای کویرلوت، مرنجاب و رفسنجان با وسعت زیادشان که فلات مرکزی ایران را فرا گرفتهاند هرگز منشأ ریزگرد نبودهاند، اما مسئولان فکر میکنند شنزارهای خوزستان که وسعت چندانی هم ندارند به منشأ ریزگردها تبدیل شدهاند!
شنزارهای خوزستان با داشتن تنوع زیستی بینظیر مانند آهوی شنی بینالنهرین، جربیل پاسفید، افعی شاخدار عربی، آگامای سروزغی عربی، بوای شنی عربی، سوسمار انگشت شانهای اشمیت، زیرگونه خاص ماهی شنزار معمولی، مارمولک کرمی شکل چذابه، گکوی انگشت کوتاه خاورمیانه و گکوی انگشت کوتاه ایرانی فقط به خاطر عوارض شیمیایی ناشی از مالچهای نفتی در حال نابودی قرار دارند. جالب است بدانیم پوشش گیاهی این زیست بوم شنزاری بسیار غنی است که بیشتر از گیاهانی مانند اسکنبیل و گزشاهی تشکیل شده است و به هیچ عنوان اجازه فرسایش بادی و پیشروی این شنزارها را نمیدهند. هزاران سال است که این شنزارها وجود داشتهاند در حالی که ریزگردها در خوزستان از ۲۰ سال پیش پدید آمده و بر سرزبانها افتادهاند. امروز تشخیص داده شده که صد در صد منشأ ریزگردها بستر خشک تالابهای بینالنهرین و آبگیرهای داخلی خوزستان است که با احیای این تالابها به راحتی مشکل ریزگردها هم حل میشود. با این تفاسیر و در کمال تأسف چند سالی است به دلیل بیاطلاعی برخی از مسئولان از منشأ به وجود آمدن ریزگردها، مالچهای نفتی را بر روی شنزارها میپاشند و به تأیید کارشناسان امر تاکنون حتی روی یک وجب از کانونهای ریزگرد در استان خوزستان مالچ پاشی نشده و دلیل این ادعا هم افزایش روز افزون ریزگردها هر سال نسبت به سال قبل است. در همین رابطه دانشمندانی مثل پروفسور کردوانی، دکتر آخانی، دکتر کهرم و بسیاری دیگر از متخصصان محیطزیست در مورد استفاده از مالچ نفتی، پیامدهای خطرناک آن برای محیطزیست و بکارگیری نابجای آن در شنزارهای خوزستان به بهانه مقابله با ریزگردها هشدار دادهاند و خواستار توقف سریع این کار در خوزستان شدند، اما گویی مسئولان نه تخصص کار را دارند و نه گوشی که در مورد عوارض اقداماتشان هشدار میدهد! اگر مالچها نتوانستهاند ریزگردها را کاهش دهند، ولی به جای آن تاکنون هزاران موجود زنده در زیست بوم شنزاری فکه تا بستان را از بین برده و باعث مهاجرت و آوارگی گونههای بزرگتری مثل آهو، گرگ، کفتار و... شدهاند!
وقتی میشود تپههای ماسهای خوزستان را به جای درختانی که به دلیل عمق زیاد آبهای زیرزمینی خشک میشوند، با گیاهان علفی تثبیت و ماسههای روان سایر نقاط کشور را با بتن رسی- ماسهای حفظ کرد، چرا باید به سراغ مالچهایی رفت که خودشان عامل اصلی بسیاری از سرطانها شناخته شدهاند. فراموش نکنیم که حضور یکی از دلایل عمده ایجاد کانونهای ریزگرد در داخل کشور، این است که تالابها و باتلاقها در جهت توسعه صنعت و کشاورزی، با احداث سدها خشک شدند. البته تالابها و باتلاقهای خشک شده اگر به حال خود رها شوند به هیچ عنوان جزو کانون ریزگردها به شمار نمیآیند و زمانی ریزگردها تولید میشوند که به محل رفتوآمد وسایل نقلیه تبدیل میشوند. از آن طرف، آبهای کشاورزی هم کم و به تبع آن این زمینها پس از خشک شدن به کانونهای ریزگرد تبدیل شدند و روستاها را احاطه کردند. البته افراط در حفر چاههای عمیق را هم نباید فراموش کنیم و مجموع اینها موجب شد تا حالا تصمیم بدتری گرفته شود و آن هم اینکه مالچهای سرطانزا را برای کاهش ریزگردها در دستور کار قرار دهند. یعنی عذری بدتر از گناه!