سرویس سبک زندگی جوان آنلاین- هما ایرانی: ما آدمها اغلب غر میزنیم و از وجود سختیها و ناملایمات در زندگیمان گلایه داریم. شکوه میکنیم که چرا وضعیت اقتصادی چنان است و چرا چیزها آنگونه که میخواهیم نیست. چرا بچه نداریم، چرا پول نداریم، چرا همسایهمان خوب نیست، چرا دزدها در کمین خانه و کاشانه ما هستند و چرا... و خلاصه دائم از چیزهایی که دوست داریم وجود داشته باشد و وجود ندارد، یا میخواهیم وجود نداشته باشد، ولی وجود دارد، شکوه میکنیم و غر میزنیم. بیشتر ما به جای اینکه از خود بپرسیم که با آنها چه کار باید بکنیم مرتب میپرسیم، چرا اینها وجود دارند؟ شاید یکی از چیزهایی که کار ما را سخت میکند همین باشد. چون در این طرز فکر به نظر میرسد ما در جایی که باید بایستیم، نایستادهایم. از منظری که باید به زندگی نگاه کنیم، نگاه نمیکنیم و در جایگاه درستی نیستیم. مانند کسی هستیم که راه را گم کرده و تنها از اینکه راه بسیار دور است غر میزند، در حالی که اگر این شخص از راه درست حرکت میکرد حتماً زودتر به مقصد میرسید و فکر نمیکرد که راه دور است. توجه به نشانهها و تابلوها مسیر را برای ما مشخص میکند. در راه صبوری هم به نظر میرسد که همین باشد، یعنی برای کوتاه کردن مسیرهای صبر در زندگی لازم است به آنچه کوتاهشان میکند، توجه کنیم.
میگویند میوه صبر شیرین است. داستانها، روایتها و سخنهای زیادی درباره صبر گفته شده است. شعرها و پندهای حکیمانه بسیاری دربارهاش گفتهاند. شاید نه تنها آدمها که تمام خلایق و تمام هستی به نوعی صبر را تجربه میکنند. غورهای که قرار است به گفته شاعر، با صبر به حلوا تبدیل شود، مجموعهای از باکتریها، موجودات زنده و ملکولهای مختلف است که قرار است با صبر ماده تازهای خلق کند؛ بنابراین صبر در تمام هستی جاری است؛ گاهی آگاهانه و گاهی ناآگاهانه. این جاری بودن شاید پیام بزرگی برای ما داشته باشد؛ اینکه: صبر با ماست، در زندگی ما وجود دارد، پس بهتر است آن را پذیرفته و با احترام با آن برخورد کنیم. صبر حتماً برای این هستی لازم بوده که خداوند هم آن را آفریده است. پس بهتر است بیشتر به آن فکر کنیم تا ببینیم صبر در زندگی ما به راستی چه جایگاهی دارد و برخورد ما با آن چگونه است. بالاخره هر چیزی که در زندگی ما وجود دارد جایی هم در زندگی ما دارد؛ چه بخواهیم و چه نخواهیم این جایگاه در زندگی ما به وجود میآید. صبر کردن برای ما سخت است. صبور بودن و نشستن و برای به دست آوردن و یا از دست دادن چیزی و کاری صبر کردن سخت است، برای همین شاید دلمان نخواهد به صبر فکر کنیم. دلمان نخواهد جایگاهی برای آن درنظر بگیریم تا بلکه زیاد هم سر و کلهاش در زندگی ما پیدا نشود. انگار بیشتر ما دلمان میخواهد با انکار وجود صبر در زندگی به نوعی از زندگیمان بیرونش کنیم یا به زندگیمان راهش ندهیم. انگار خیلی از ما حتی به طور ناخودآگاه در حال مبارزه با صبر هستیم. انگار به دنبال راهی هستیم تا آن را از زندگیمان بیرون کنیم.
خیلی وقتها مستقیم یا غیرمستقیم صبر را چیز پلید و اضافهای میدانیم که میآید و گریبان ما را میگیرد، و ما هم چارهای نداریم جز کنار آمدن با آن. دلمان نمیخواهد دربرابر صبر تسلیم شویم، ولی انگار چارهای جز این نداریم و بیآنکه آن را بپذیریم در برابرش شکست میخوریم. این شکست و تسلیم، بارها در زندگی ما تکرار میشود. ممکن است هربار پس از مبارزه نفسی از سر آسودگی بکشیم و شاید هنوز نفس راحتمان تمام نشده، دوباره به شکلی دیگر و در جایی دیگر خودش را به ما نشان بدهد. چون به نظر میرسد این صبر وظیفه دارد در زندگی ما باشد. اینکه چرا پروردگار این وظیفه را در قالب سختی برای ما درنظر میگیرد را نمیدانم، ولی میدانم که حتماً به این شکل لازم بوده است. پس حتماً بهتر است آن را بپذیریم؛ هرچند پذیرفتن آن کار سختی است. هرچه باشد قرار است چیزی را بپذیریم که دلمان میخواهد عاملی برای به وجود آمدن آن در زندگی ما شکل نگیرد، مجبور نباشیم آن را تحمل کنیم و پا به پایش حرکت کنیم. اگر هم عامل خوشایند برای وجود صبر داریم دلمان میخواهد زود به نتیجه برسد. زنی که باردار است و قرار است پایان صبرش نوزادی سالم و زیبا باشد، دوست دارد زودتر نتیجه صبرش را ببیند، جوانی که در انتظار نتیجه آزمون کنکور نشسته است دوست دارد هرچه زودتر نام خود را در بین پذیرفتهشدگان کنکور ببیند و صبرش به خوبی پایان گیرد. پس صبر ممکن است نتیجه خوبی در پی داشته باشد، که تحمل آن را آسانتر میکند. برای اینکه بتوانیم به درستی صبر را بپذیریم شاید باید برویم به سراغ راهکارهایی که به ما کمک کند. مثلاً همین فکر کردن به نتیجه، کار ما را راحتتر و آسانتر خواهد کرد. همین آسانی به تحمل شرایط کمک میکند و چه بسا که شرایط را آسانتر هم کند. پس با آسانتر گرفتن شرایط، صبوری هم برای ما آسانتر خواهد شد.
فکر کردن به اینکه این صبر در حال حاضر با تمام سختیهایش یکی از موهبتهای زندگیمان به شمار میرود میتواند یکی از راهکارهای دیگر تحمل مشکلات باشد. اگر این توانایی در ما ایجاد شود که از بودن صبر سپاسگزار باشیم، کمک بزرگی به خودمان میکنیم. به راستی پذیرفتن این مقوله و انجام خالصانه آن کار هر کسی نیست. شاید عده معدودی از آدمها به این درجه از وارستگی رسیده باشند که بتوانند صبر را به دید موهبت الهی در نظر بگیرند و به راستی سپاسگزار وجود آن در زندگیشان باشند.