سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: حسینعلی قبادی استاد دانشگاه در نشست بازاندیشی ۴۰ سال تعامل ادبیات فارسی و انقلاب اسلامی با بیان این مطلب و با اشاره به اینکه چگونه باید دفاع علمیتر و ارزشمندتری از ادبیات انقلاب اسلامی کنیم، گفت: باید چالش پنهان فراروی ادبیات را بازاندیشی کنیم و به این موضوع برسیم که با آثار ادبیات اسلامی در جهان فاصله داریم. بنیادیترین پرسش میتواند این باشد که نسبتی بین انقلاب اسلامی با مجموعه ادبیات فارسی برقرار است.
به گفته وی اگر فلسفه واقعی زیباشناسانه ادامه پیدا کند باید نگاه کلی داشته باشیم و به این موضوع برسیم که ادبیات انقلاب اسلامی در کشور داشته باشیم. ما نباید نگران باشیم چراکه ادبیات انقلاب اسلامی آنقدر پایهدار است که یک ادبیات را رقم میزند، ما نباید هراس داشته باشیم و بگوییم این ادبیات باید یک گوشهای باشد و باید معرفتگرایی کنیم.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در حوزه ترجمه بیش از ۵۰۰ اثر تالیفی و بیش از هزار ترجمه در حوزه نقد ادبی در دوران انقلاب اسلامی منتشر شد، عنوان کرد: انقلاب اسلامی پدیده مدرن است که اتصال با جهان مدرن دارد. ادبیات در زمینههای تکنگاری، خاطرهنویسی ادبیات کودک و نوجوان و ادبیات عامه رشد کرده و انقلاب اسلامی فوقالعاده به ادبیات فارسی کمک کرده است.
در این مراسم، غلامحسین غلامحسینزاده رئیس دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به اینکه این نشستی تخصصی در خصوص انقلاب اسلامی و از زمره نشستهای ۴۰ ساله انقلاب اسلامی است، گفت: عنوان نشست بازاندیشی تعامل ادبیات فارسی و انقلاب اسلامی این معنا را القا میکند که ادبیات نیاز به یک بازنگری مجدد در ۴۰ سالگی انقلاب دارد تا دوستان ببینند ادبیات و انقلاب چه تاثیری بر یکدیگر داشتهاند چراکه ادبیات و جامعه ارتباط تنگاتنگی با هم دارند.
وی افزود: اجتماع و جریانهای فرهنگی و سیاسی بر این تحولات عظیمی که در ادبیات داشتیم، تشخیصی به ادبیات بخشیده است که باید دقیقتر به آن نگاه کنیم. امروز زمان ۴۰ سالهای در پشت سرمان داریم که میتوانیم نگاهی به آینده داشته باشیم.
محمدرضا ترکی استاد دانشگاه نیز در بخشی از این مراسم با اشاره به اینکه اول باید از مفهوم گستردهتر به نام ادبیات پایداری صحبت کنیم، گفت: این نوع ادبیات هم مانند ادبیات انقلاب اسلامی درست تعریف نشد. ادبیات پایداری ادبیاتی است که در جهت اهداف و آرمانهای یک هویت ملی، فرهنگی یا هر چیز دیگری آفریده شده است.
وی با بیان اینکه وقتی یک هویت در معرض خطر قرار بگیرد، ادبیاتی را برای حفظ این هویت میآفریند، گفت: باید یک هویت مشروع و قانونی باشد.
ترکی با اشاره به اینکه ادبیات پایداری در سراسر جهان اتفاق نمیافتد یا اگر اتفاق بیفتد ادبیات مشروع و مقدس است، اظهار داشت: ادبیات پایداری در بسیاری از موارد ممکن است ادبیات صلح باشد. هرجا اعتراض بود، الزاماً ادبیات پایداری و انقلاب رخ نداده است. ادبیات پایداری و انقلاب، ادبیات غنایی است، چون از اخلاق در آن صحبت میکنیم. تا قبل از انقلاب اسلامی، ادبیات پایداری، اعتراض، مبارزه، جنگ، فتح نامهها و از اینگونه چیزها نداشتیم. وی با بیان اینکه ادبیات ما هزاران سال یا ادبیات درباری یا ادبیات صوفیانه بود، گفت: در دوران مشروطیت، چیزی به اسم ادبیات پایداری نداریم بلکه ادبیات اعتراضی یا تسلیم در آن دوران بود، اما بعد از ظهور انقلاب اسلامی شاهد ادبیاتی هستیم که در برابر فرهنگ غرب میایستد. از اوایل دهه ۴۰ شاهد ادبیات انقلاب اسلامی هستیم که این ادبیات مبتنی بر هویت دینی و ملی است و هر جا که در آن مؤلفههای انقلاب رخ دهد، ادبیات انقلاب است.
قاسمعلی فراست، نویسنده و پژوهشگر ادبی هم با اشاره به اینکه ادبیات پایداری و مقاومت پا به پای انقلاب ایجاد شد، گفت: اگر یک مقدار به ادبیات جدیتر نگاه کنیم، از یک طرف انقلاب در ادبیات اثر میگذارد و از طرف دیگر ادبیات در انقلاب تاثیر میگذارد.