سرویس سبک زندگی جوان آنلاین- ماهان بادپا: نوجوانی برای رسیدن به خواستههایش از فروشگاه داییاش سرقت میلیونی میکند و خیلی زود از سوی پلیس بازداشت میشود. او تنها ۱۶ سال دارد و سال دوم دبیرستان است. زمانی که مادر و پدرش برای دیدنش میروند، او در حالی که سرش را پایین انداخته و گریه میکند، میگوید: من نمیخواستم از مغازه دایی سرقت کنم، اما مجبور شدم! چون بیشتر همکلاسیهایم لباسهای مارکدار میپوشند. حتی بعضیها با خودرویی که پدرشان خریداری کرده، به کلاس درس میآیند. زمانی که آنها را در مقابل خودم میدیدم، احساس حقارت میکردم و برای اینکه جلوی دوستانم کم نیاورم! دست به این کار زدم تا من هم با لباسهایم توجه آنان را به خود جلب کنم و خودم را نوجوانی خوشتیپ معرفی کنم، ولی وضعیت مالی پدرم این اجازه را به من نمیداد. در نهایت من هم مجبور به این کار شدم.
نوع پوشش و نوع خرج کردن دوستان این نوجوان باعث شده بود خود را خیلی کوچک و حقیر بداند و از هدف اصلی مدرسه که تحصیل علم است دور شود. اگر تجملگرایی اینقدر مورد اهمیت خانوادهها نبود، این وضع پیش نمیآمد... اگر سری به دادگاههای خانواده و دادسراهای عمومی بزنیم، میبینیم که برخی جداییها به خاطر تجملگرایی و چشم و همچشمی یا جرمی که به خاطر این موضوع اتفاق افتاده، است.
تب تجملگرایی در دو دهه اخیر بالا رفته و بیشک این نوع سبک زندگی از محصولات سرمایهداری غرب است. تجملگرایی به دو اقتصاد ضرر جدی وارد میکند: اقتصاد سالم خانواده و اقتصاد جامعه. ضرر به اقتصاد سالم خانواده باعث میشود کانون گرم خانواده و صفا و صمیمیت آن از بین برود و ضرر به اقتصاد جامعه نیز باعث میشود بحران اقتصادی در بلندمدت پیش آید. بیتردید تجملگرایی آفت صرفهجویی است و کسانی که در این آفت بزرگ غرق شدهاند، ثروت و سرمایه بلکه تولید جامعه را به تباهی میکشند. نقطه مقابل تجملگرایی و تباهی تولیدات جامعه، اقتصاد مقاومتی است. از منظر رهبری صرفهجویی به معنای درست مصرف کردن، بجا مصرف کردن و ضایع نکردن مال است.
انسان ذاتاً حریص است و به داشتههای خودش راضی نیست. حال اگر این انسان که حریص است، غرق در تجملگرایی شود، دیگر تمام میشود و به عبارت دیگر، این امر نابودگر زندگی است. قرآن کریم زندگی مؤمن را ساده و به دور از اسراف میداند. در قرآن کریم آمده مؤمن آن است که زندگی تجملگرا و مسرفانه نداشته باشد. تردیدی نیست که تجملگرایی باعث یک سری آسیب و بیماری نیز در جامعه میشود. این آسیبها عبارتند از: بیماریهای روحی و روانی، افسردگی، حسادت و چشم و همچشمی، اختلافات خانوادگی و به مرور زمان افزایش طلاق، رواج فساد اخلاقی و... این در حالی است که امروزه در کشور ما دیگر خبری از سنتهای گذشته و ساده نیست. امروزه شرایط ازدواج بیشتر به سوی خرجهای کلان رفته است. برخی دخترها از خود میپرسند: آیا جوانی که به خواستگاری من آمده، دارای فلان ماشین است؟ در فلان منطقه خانه و ویلا دارد؟ جهیزیه من باید فلان مارک باشد و از بهمان کشور اروپایی آمده باشد! مسلماً جوانی که تازه قصد دارد طعم زندگی متأهلی را بچشد، با این گونه شرایط دیگر میل به ازدواج ندارد و همین امر رفته رفته آمار ازدواج را کاهش میدهد. اگر گاهی عاقلانه و ساده فکر کنیم و شروط ازدواج خود را کمتر کنیم، قطعاً از زندگی خوب و صمیمی برخوردار میشویم.
از سویی تجملگرایی باعث میشود فرد بیشتر از آنچه تولید کند، مصرف کند. این در حالی است که دین مبین اسلام، دین اعتدال است و نوع زندگی ما هم باید بر اساس اعتدال باشد و تلاش کنیم تا مفاهیمی چون زهد، ایثار، قناعت، انفاق و... با تجملات بیحد و حصر جایگاه خود را از دست ندهند. در تاریخ زندگانی کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع) میخوانیم که هنگام نماز بهترین لباسهایشان را میپوشیدند. در این باره از حضرت سؤال شد و ایشان پاسخ دادند: خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد. خداوند متعال میفرمایند: یا بنیآدم خذوا زینتکم عند کل مسجد و کلوا و اشربوا و لا تسرِفوا انّۀ لا یُحِب المسرفین:ای فرزندان آدم، زینت خود را هنگام رفتن به مسجد با خود بردارید و بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خداوند اسرافکنندگان را دوست ندارد.
با توجه به آیات و روایات متوجه میشویم زینت و زیبایی در حد اعتدال خوب است، اما بسیاری از مردم در جریان زندگی راه افراط یا همان اسراف را در پیش گرفتهاند. یکی از موارد آثار شوم تجملگرایی ترجیح دادن دنیا بر آخرت است. زندگی ما در این دنیا امتحان است و هرکدام از انسانها روزی به این زندگی فانی پایان میدهند. اگر کسی غرق در تجملگرایی شود، عاشق و شیفته این دنیا میشود و فراموش میکند که روزی از این دنیا میرود. سند این مدعا کاملاً روشن و آشکار است و آن قبرستانها هستند. پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: کسی که به دنیا عشق و علاقه بورزد و آرزوهای طولانی برای خود بپردازد، خدا قلب او را کور میکند، به هر اندازهای که به دنیا علاقه بورزد.
شهید چمران جزو کسانی بودند که انّا لله و انِّا الیه راجعون را درک کردند و فهمیدند دنیا زودگذر و فانی است. آنجا که میگوید: «از آن دنیای مادی و راحتطلبی گذشتم و به دنیای درد و محرومیت، رنج و شکست، اتهام و فقر و تنهایی قدم گذاشتم. با محرومین همنشین شدم و با دردمندان و شکستهدلان همآواز گشتم، از دنیای سرمایهداران و ستمگران گذشتم و به عالم محرومین و مظلومین وارد شدم و با تمام این احوال متأسف نیستم...»
تجملگرایی باعث اسراف هم میشود و این عمل قبیح از سوی امامان معصوم و خداوند متعال رد شده است. تجملگرایی غالباً از حسادت یا چشم و همچشمی نشئت میگیرد و برای اینکه این افراد زیاد در دید مردم باشند، از خرجهای کلان و بیهوده استفاده میکنند و باعث اسراف میشوند. تجملگرا نبودن خود نمونهای از جهاد با نفس است. المُجاهِدُ مَن جاهَدَ نَفسَهُ: مجاهد کسی است که با نفس خود جهاد میکند. به همین خاطر است که امیر بیان، حضرت علی (ع) شجاعترین مردم را افرادی میدانند که بر هوای نفسانی خود پیروز شوند.
روزی حضرت رسول در مجلسی نشسته بودند و اصحاب هم حاضر بودند که شخصی تهیدست با لباسان کهنه وارد جلسه شد و در جایی که خالی بود، نشست. در کنارش شخصی بود که از لحاظ مالی وضعیت خوبی داشت. زمانی که مرد فقیر نشست، آن مرد پولدار لباسهایش را جمع کرد و کنارهگیری کرد. پیامبر متوجه این صحنه شدند و به آن مرد پولدار گفتند ترسیدی از فقر او به تو چیزی بچسبد؟ گفت: نه یا رسولالله. فرمود: ترسیدی از ثروت تو چیزی به او برسد؟ گفت: نه یا رسولالله. فرمود: پس چرا خودت را کنار کشیدی؟ مرد ثروتمند با شرمندگی گفت: قبول دارم اشتباه کردهام و شرمسارم از این اخلاق ناپسندم و حاضرم نیمی از مال خود را به این مرد بدهم تا مرا ببخشد. آن مرد فقیر گفت: من مال تو را نمیخواهم. چون میترسم من هم مانند تو ثروتمند شوم و غرور مرا فراگیرد و با فقیران چنین رفتاری داشته باشم. پس با تدبیر در این مهم درمییابیم که تجمل برابر است با اسراف، تجملگرایی برابری میکند با غرور و آدم مغرور، ماحصل غرور و اسراف، گناه است و فرجام آن نیز دوری از خداوند و اهل بیت (ع).