سرويس تاريخ جوان آنلاين: در سالهای حضور استعمارگران در ایران، بهویژه از دوره سلطه انگلیس بر ایران که از اواسط دوره قاجار شکل گرفت و در دوره استبدادی خشن پهلوی به اوج خود رسید و سپس با شکلگیری کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ امریکا نیز با تمام توان دنبال منافع نامشروع خود در ایران برآمد و مسئله تحریف تاریخ به صورت جدی در دستور کار وابستگان به سیاستهای بیگانه قرار گرفت. مستشرقین غربی نیز با ارائه متنهای تحریفی از تاریخ و استعدادها و سرزمین ایران استنادها و دستمایههای این تحریف را فراهم ساختند. تحریف با چند هدف خاص دنبال میشود. یکی از مهمترین آنها هویتزدایی مثبت و انگیزشزا از ملت است تا بتوانند ظرف تهی از هویت آنان را با فرهنگ خود و هویت جعلی و غیرمتجانس با سوابق تاریخی آنان پر کنند. در این صورت این ملت همانگونه فکر میکنند که آنان میخواهند و همانطور حرف میزنند، میزیند و برنامهریزی میکنند که فرهنگ بیگانه اقتضا دارد.
تلاش این روزهای ضدانقلاب که قطعاً با صلاحدید و حمایت نهادهای امنیتی و اندیشکدههای وابسته به آنها این برنامهها پیشبینی و تدارک شده است، برای احیای ایران باستان و طرح مجدد رژیم فاسد پهلوی و مخصوصاً چهره مستبد و خونخوار رضاخان از امیدهای روشنفکران بیهویت و اربابان آنها برای استحاله نظام و قطع ریشهها و بار و برهای مستحکم و هویتبخش آسمانی آن دارد. اگر رهبری فرزانه و هوشیار ملت ایران از دغدغه کمبود مطالعات تاریخی ملت، مسئولان و جوانان میگویند به خاطر اهمیت فهم درست تاریخ و خاطره تاریخی ملت در حفظ دستاوردهای حرکت و پیشرفت انقلاب اسلامی است: «نمیدانم آیا جوانان نسل ما و نسل انقلابی تاریخچه این ۱۵۰، ۲۰۰ سال را درست خواندهاند یا نه؟ همه دغدغهام این است که جوان انقلابی امروز نداند ما بعد از چه دورانی امروز در ایران مشغول چنین حرکت عظیمی هستیم. تاریخچه این ۱۵۰، ۲۰۰ سال اخیر از دوران اواسط قاجار به این طرف از دوران جنگهای ایران و روس به این طرف را بخوانید و ببینید چه حوادثی بر این کشور گذشته است.» یکی از کسانی که بهواسطه عمر طولانی خود از ابتدای به اصطلاح نهضت مشروطیت تا بعد از حوادث ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ در صحنه تاریخ ملت ایران حضور داشت و از نزدیک شاهد حوادث بود و خود در بسیاری از جریانها، وقایع و سیاستها از عناصر تأثیرگذار و تصمیمساز بود و به واسطه قلم به دست بودن و نگاشتن بسیاری از حوادث و خاطرات خود به ماندگاری فراز و نشیبهای تاریخ ۱۵۰، ۲۰۰ سال اخیر کمک کرده سیدحسن تقیزاده است. او در جوانی سر پرشوری داشت و بهتدریج پختهتر شد و در سنین پیری به اعترافاتی در زمینه حوادث عمر طولانی خود دست زد. اگر او که تا سال ۱۳۴۸ زنده بود، تا انقلاب اسلامی زنده میماند، قطعاً اعترافات بیشتر و عمیقتری میکرد که به روشنتر شدن چهره تاریخ معاصر ایران و شخصیتهایی، چون رضاشاه و محمدرضا منجر میشد، اما همین میزان از نوشتههای او و نیز نوشتههای سایر همدورهایهای او در تاریخ معاصر مانند ناظمالاسلام کرمانی، میرزا یحیی دولتآبادی، حاج مهدیقلی هدایت (مخبرالسلطنه)، حسن اعظام قدسی (اعظامالوزاره)، احمد کسروی و مورخانی که بعضاً به اسناد متقن و قطعی دست یافتهاند، بهخوبی وضعیت این دوره تاریخی ملت را که با فراز و نشیبهای زیاد و دخالتهای پرحجم و پرتأثیر بیگانگان همراه بوده است، ترسیم میکند. استناد به خاطرهها و اعترافهای این اشخاص، بهخصوص سیدحسن تقیزاده، راه را بر تحریف مورخان مغرض و سر در آخور شرق و اکثراً غرب میبندد.
روش این کتاب مبتنی بر روایت تاریخ معاصر ایران از زبان سیدحسن تقیزاده است که در نوع خود کمنظیر، شیرین و جذاب محسوب میشود. در عین حال این روایتگری بسیار مستند است و هر گزاره آن متکی به مآخذ متعددی است که در پاورقی ذکر شده و بهطور طبیعی فعلها در روایتگری به خود سید حسن تقیزاده برمیگردد و او بهعنوان راوی تمامی حوادث این دوره پرچالش، حضور، دخالتها و تصمیمات خود و دیگران را مطرح میکند. مؤلف محترم در کنار دقت فراوان در روایتهای تقیزاده تیترهای وزین، آهنگین و پرمعنایی را انتخاب کرده است تا در رساندن مفاهیم و جهتها به خواننده کمک کند. البته این امکان بود که از تیترها کاسته شود، اما جذابیت تیترها با وجود تعدد آنها و کمک آنها به تفکیک قطعههای روایت به نسبت زمان وقوع آنها مانع از این کار شد.