کد خبر: 945117
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۰:۲۶
جرائم علیه اطفال عمدتاً به علت بی‌احتیاطی خانواده‌ها رقم می‌خورد. پرونده‌هایی نظیر مرگ بنیتا، قتل ستایش، ربودن نیما و پرونده‌های مشابه ریشه در بی‌توجهی خانواده‌ها نسبت به مراقبت از فرزندان خود دارند. در تازه‌ترین پرونده‌ای که در پلیس آگاهی تهران بزرگ تشکیل شده است بی‌احتیاطی یک مادر سبب شد تا زن فریبکار، باران دختربچه سه‌ساله او را ربوده و ناپدید شود.
غلامرضا مسکنی
جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، ۱۱‌روز از ربودن باران سه‌ساله در مغازه مانتو‌فروشی حوالی میدان خراسان در جنوب تهران می‌گذرد. پدر و مادر باران پس از این حادثه به هر دری می‌زنند تا خبری از باران بیابند. از سوی دیگر مأموران پلیس هم در این مدت سه‌مرد جوان را به عنوان مظنون بازداشت کرده‌اند، اما همچنان ردی از باران پیدا نکرده‌اند. صبح دیروز پدر و مادر باران برای پیگیری پرونده به دادسرای امور جنایی تهران آمدند. وقتی خبرنگار ما از آن‌ها درباره روز حادثه سؤال کرد اشک پهنای صورتشان را پوشاند و لحظاتی سر به گریبان بردند و گریستند. مادرش می‌گفت: دختر چشم آبی‌ام خیلی زیبا بود، او را دزدیدند تا بفروشند. وی درباره حادثه گفت: روز سه‌شنبه دوم بهمن‌ماه زنگ خانه‌ام به صدا در آمد. وقتی در را باز کردم زن میانسالی مدعی شد که کارمند خیریه‌ای است و برای کمک به خانه ما آمده است. به او گفتم شوهرم کارگر است، اما دستمان به دهانمان می‌رسد و بهتر است به سراغ افراد فقیر‌تر برود، اما او اصرار داشت که به خانواده ما کمک کند. در نهایت ما را راضی کرد تا اینکه روز شنبه ۶ بهمن‌ماه دوباره به خانه ما آمد و خواست من و دو دخترم همراه او به بازار برویم تا برای فرزندانم لباس و کفش بخرد. آن روز باران خانه خواهرم بود که اصرار کرد باران را هم با خودمان به بازار ببرم. هر چقدر اصرار کردم سایز او را دارم زن میانسال قبول نکرد و گفت: فقط تصمیم دارد برای باران و دختر دیگرم لباس بخرد وحتماً باید دو دخترم همراه ما باشند. زنگ زدم خواهرم، باران را آورد که پسر ۹‌ساله‌ام از راه رسید. او هم همراه ما شد، اما زن ناشناس گفت که بازار شلوغ است و بهتر است او در خانه بماند، اما پسرم اصرار می‌کرد و زن میانسال درنهایت او را همراه دختر هفت‌ساله‌ام به بهانه اینکه شلوار و لباسشان را عوض کنند به خانه‌مان فرستاد و بعد از آن بلافاصله تاکسی گرفت و مرا سوار کرد و به راه افتادیم. داخل تاکسی از او خواستم تلفن همراهش را در اختیار من قرار دهد تا با پدرم تماس بگیرم و در این چند ساعتی که بازار هستم مواظب بچه‌هایم باشد، اما گفت: تلفنش شارژ ندارد. بهر حال به میدان خراسان رسیدیم و او از دستفروشی یک جفت کفش به مبلغ ۱۲‌هزار تومان برای باران خرید و بعد مرا به داخل مغازه مانتو فروشی برد تا برای من مانتو بخرد. مانتویی او انتخاب کرد و من به داخل اتاق پرو رفتم و شاید ۳۰‌ثانیه بعد در اتاق را باز کردم و از فروشنده خواستم دخترم را صدا بزند تا به داخل اتاق پرو بیاید که به من گفت: زنی که همراه من بوده با دخترم از مغازه بیرون رفته‌اند. سراسیمه به داخل خیابان آمدم، اما به هر طرف که رفتم خبری از زن ناشناس و دخترم نبود.
پدر باران هم به خبرنگار ما گفت: وقتی به من خبر دارند که باران را زن ناشناس دزدیده است، دنیا برای من تیر و تار شد. آنقدر عصبانی شدم که خودم را زدم به طوریکه تعدادی از دندان‌هایم شکست. باران همه زندگی‌ام بود و خیلی به من وابسته است و نمی‌دانم دراین چند روز چه به او گذشته است، اما از همه مردم درخواست دارم کمک کنند تا دختر سه‌ساله‌ام دوباره به آغوش ما باز گردد. وی ادامه داد: پس از حادثه عکس‌های باران را روی در و دیوار چسباندیم تا اینکه چند روز بعد مرد ناشناسی با من تماس گرفت و گفت: باران پیش او است و باید ۷ میلیون تومان به او بدهم تا دخترم را به من برگرداند. به او گفتم اگر با دخترم حرف بزنم بدون اینکه با پلیس تماس بگیرم به شما پول می‌دهم، اما او قبول نکرد و فقط شماره کارت داد که من هم به پلیس خبر دادم و مأموران هم سه‌مرد جوان را بازداشت کردند. صبح دیروز سه‌متهم مورد بازجویی قرار گرفتند. سردسته باند که سابقه بچه دزدی دارد در ادعایی گفت: وقتی در سایت‌ها عکس باران را دیدم طمع کردم و با پدرش تماس گرفتم به دروغ گفتم که بچه‌اش پیش من است. من قصد اخاذی داشتم، اما گرفتار شدم. دو متهم دیگر هم حرف‌های همدستشان را تأیید کردند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار