جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، چندی قبل نامهای از شهروندی به اداره پلیس رسید که نوشته بود مامای میانسالی در خانهای حوالی غرب تهران اقدام به فروش نوزاد و سقط غیرقانونی جنین میکند. نویسنده نامه که خواسته بود نامش فاش نشوند خودش را از دوستان ماما معرفی کرده بود و نوشته بود چندین سال است که ماما را میشناسد و به چشمان خود دیده است که او به صورت غیر قانونی اقدام به سقط جنین میکند و الان تصمیم گرفته است تا کارهای غیرقانونی او را بر ملا کند. پس از بدست آوردن این اطلاعات مأموران تحقیقات گستردهای را برای شناسایی مامای متخلف به دستور قاضی سهرابی بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران آغاز کردند. بررسیهای مأموران نشان داد متهم که زن ۴۰سالهای به نام آتوسا است از مدتی قبل خانهای در حوالی یکی از خیابانهای غربی تهران اجاره کرده و به صورت غیر قانونی اقدام به سقط جنین میکند که در نهایت او را بازداشت کردند. متهم پس از انتقال به اداره پلیس منکر جرم خود شد و ادعا کرد که ۱۰سال قبل به صورت غیرقانونی اقدام به سقط جنین میکرده، اما چند سالی است که مرتکب خلافی نشده است. در حالی که تحقیقات از متهم ادامه داشت، نامه دیگری به اداره پلیس رسید که نشان میداد وی علاوه بر سقط جنین، نوزاد زنان فقیر را به افراد پولدار فروخته است. همچنین صاحب نامه آدرس خانوادهای که چهار سال قبل نوزاد پسری را از آتوسا خریده بودند در اختیار پلیس گذاشت. بررسیهای بعدی مأموران حکایت از این داشت مامای متخلف همزمان با سقط جنین، نوزاد زنان بیسرپرست، فقیر و کارتنخواب را به افراد پولدار میفروخته است. بنابراین مأموران به دستور بازپرس به سراغ خانواده امیر رفتند و از آنها تحقیق کردند. پدر امیر در بازجوییها به خرید نوزاد از آتوسا اعتراف کرد و گفت: من و همسرم بچهدار نمیشدیم تا اینکه حدود چهارسال قبل از طریق یکی از دوستانم به آتوسا که ماما بود معرفی شدیم. دوستم گفت که او بچههای زیادی را بدنیا میآورد که خانوادههایشان قادر به نگهداری از آنها نیستند و به همین دلیل آنها را به افرادی که توانایی مالی خوبی دارند به عنوان فرزند میفروشد. پس از آشنایی با آتوسا، او نوزاد پسر سهروزهای را به من و همسرم به مبلغ کمتر از ۵میلیون تومان فروخت و ما اسم او را امیر گذاشتیم. او گفت که خانواده امیر وضع مالی خوبی ندارند و قادر به نگهداری او نیستند و نوزادشان را پس از بدنیا آوردن در مرکز درمانی رها کردهاند. ما امیر را مثل فرزند خودمان بزرگ کردیم و الان هم او فکر میکند پدر و مادر واقعیاش ما هستیم. پس از این مأموران آتوسا را مورد تحقیق فنی قرار دادند. صبح دیروز متهم برای ادامه بازجویی به دادسرای امور جنایی منتقل شد. وی وقتی با مدارک و دلایل روبهرو شد در ادعایی گفت: من لیسانس مامایی دارم و از سالها قبل در مراکز درمانی کار میکنم. به همین خاطر زنان زیادی برای زایمان به من مراجعه میکردند. چند سال قبل زنی برای زایمان به من مراجعه کرد که وضع مالی مناسبی نداشت. وقتی پسرش بدنیا آمد، ریهاش مشکل داشت و به همین سبب مادرش او را رها کرد و رفت. من چند روزی از او پرستاری کردم تا حالش خوب شد. از طرفی هم این خانواده از طریق یکی از آشناهایم به من معرفی شده بودند که بچه دار نمیشدند و دنبال این بودند که سرپرستی بچهای را قبول کنند. از آنجایی که جان این نوزاد در خطر بود برای رضای خدا پسر سه روزه را به آنها دادم و از آنها خواستم به اداره بهزیستی بروند و مراحل اداری آن را انجام دهند و پس از آن دیگر از آنها خبری نداشتم. متهم برای تحقیقات بیشتر و روشن شدن زوایایی پنهان این پرونده به دستور قاضی سهرابی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. تحقیقات برای شناسایی پدر و مادر واقعی امیر در جریان است.