کد خبر: 944775
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۳۹۷ - ۲۱:۱۶
نگاهی به سه فیلم اکران شده در جشنواره (۴)
سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر که مهم‌ترین رویداد هنری کشور است در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب در حال برگزاری است. در ذیل نگاهی کوتاه به سه فیلم اکران شده در روز چهارم جشنواره خواهیم داشت.
ايزد مهرافرين
سرویس فرهنگی جوان آنلاین:سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر که مهم‌ترین رویداد هنری کشور است در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب در حال برگزاری است.
در ذیل نگاهی کوتاه به سه فیلم اکران شده در روز چهارم جشنواره خواهیم داشت.

مسخره باز (همایون غنی زاده)
 
عشق‌بازی آقای فیلمساز با سینما!
«همایون غنی زاده» کارگردان و نامی شناخته شده در تئاتر کشور است. از اولین تجربه تئاتری اش «آگاممنون» تا همین آخری‌اش «می‌سی‌سی‌پی نشسته می‌میرد» همیشه کارهایش سرشار از نوآوری خلاقیت و پر از ایده‌های بکر و ترو تازه بوده است. «غنی زاده» در اولین تجربه سینمای‌اش (مسخره باز) هم پر از ایده و خلاقیت فرمی و تکنیکی است.
اگر مخاطبی نمایش‌های «غنی زاده» را در این سال‌ها دنبال کرده باشد کلی ارجاعات، نشانه‌ها و اندیشه‌های ذهنی و فکری که در کارهایش بوده را می‌تواند در این فیلم هم ببیند. درواقع فیلمساز در اولین تجربه فیلمسازی خودش خواسته تمام تجربه‌ها و خلاقیتش را در یک فیلم فرمالییستی به رخ اهالی سینما بکشاند.
«مسخره باز» با اینکه ادای دین و نوعی عشق‌بازی آقای فیلمساز با سینما است، ولی خود فیلم کمترین بهره‌ای از سینما به معنی مفهوم عامش نبرده است. فیلمساز همه‌چیز را در فرم و تکنیک خلاصه کرده است. غنی‌زاده در «مسخره باز» به مثابه تکنسینی می‌ماند که می‌خواهد مهارت خود را به رخ دیگران بکشاند و دغده‌ای جز فانتزی‌بازی ندارد.
همین سرخوش‌بازی فیلمساز، فیلم را عاری از هرگونه محتوا و معانی کرده است. شاید فیلمساز در پس همه شلنگ تخته انداختن و بازی‌های فرمی معانی و جهان ذهنی برای خودش داشته باشد، اما این جهان ذهنی کوچکترین ربطی به مخاطب ندارد و مخاطب در هیچ کجای این اثر جایی ندارد. فاصله مخاطب با اثر فاصله عمیقی است.
غنی‌زاده از نمایش «ددالوس و ایکاروس» گرفته تا «می‌سی‌سی‌پی» و «مرغ دریایی» و «در انتظار گودو» با کلی فیلم‌های تاریخ سینما همه و همه را در یک آرایشگاه یا به قول علی نصیریان (صاحب مغازه) «سلمونی» ریخته که برای خودش فانتزی بازی کند.
آیا واقعا فیلم هیچ پیام و مفهومی را نمی‌خواهد برای مخاطبش داشته باشد؟ چرا دارد به نظر می‌رسد غنی‌زاده جدا از پس همه این شلوغ کاری‌ها می‌خواهد یک مفهوم را برای مخاطب امروزش منتقل کند و آن چیزی نیست جز اینکه ملت بیدار است! غنی زاده در سکانس آخر «علی نصیریان» را در قالب «ابولفتح صحاف» سریال هزار دستان وارد کار می‌کند و دیالوگ‌های در باره بیداری ملت و پایان استبداد و ظلم را نوید می‌دهد. اما فیلم آنقدر درگیر فرم بازی است که حرف فیلمساز هم در آن شلوغ پلوغی گم می‌شود. در نهایت «مسخره باز» دستاوردی برای مخاطب ندارد، ولی احتمالا برای غنی‌زاده یک دست‌گرمی خوب فرمی برای ورود جدی به سینما خواهد بود.

روز‌های نارنجی (آرش لاهوتی)

پرتقال فروش
سینمای داستانی قواعد ساختار و روایت خودش را دارد همانگونه که سینمای مستند ساختار و قواعد مشخصی برالی خود دارد. نمی‌شود از سینمای مستند وارد سینمای داستانی شد، ولی با همان قواعد فیلم ساخت در سینمای داستانی همانگونه که از اسمش پیداست داستان قصه و شخصیت و دارم حرف اول را می‌زند. «آرش لاهوتی» که تا پیش از ساخت این فیلم در سینمای مستند چندین تجربه داشته در اولین فیلم سینمای‌اش نشان می‌دهد همچنان درگیر فضای سینمای مستند. یعنی در اینجا هم خبری از قصه نیست.
«روز‌های نارنجی» درباره کشمکش‌ها و درگیری یک خانم پرتقال فروش (هدیه تهرانی) با همکارانش بر سر برداشت و فروش پرتقال است. واقعا چرا مخاطب بییچاره باید پول بدهد و به سینما برود و دوساعت شاهد مجادله بر سر فروش پرتقال باشد.
فیلمساز باید برود فیلم «دربارنداز» ساخته «الیا کازان» را ببنید و یاد بگیرید که چطور از یک درگیری صنفی می‌شود قصه و درامی جهانی ساخت.
فیلمساز ناتوان در قصه گویی و حتی ایجاد صحنه‌ای تاثیر گذار در فیلم است. فیلم در سطح می‌ماند و در سطح هم تمام می‌شود. قصه تکراری زن خود ساخته و پرتلاش و شوهر بی‌عار و خیانت. فیلم مورد پسند جشنواره‌های دست چندمی اروپایی که تصورشان از زن ایرانی چیزی بیش از این نیست، قرار خواهد گرفت. بعید است فیلم راهی به اکران عمومی پیدا کند.

زهرمار (جواد رضویان)

دیدن این فیلم جرم است
تا کی قرار است مخاطب به کلیشه شخصیت مذهبی دو رو و ریاکار در سینما بخندد؟ بس نیست! فیلم قرار است مثلا کمدی باشد، ولی به شدت اخته و ناتوان در ایجاد حتی یک موقعیت کمدی است. فیلم کپی و گرته‌برداری بسیار ضعیفی از فیلم‌های «ده نمکی» مخصوصا «رسوایی» است. فیلم آمیزه‌ای از شوخی‌های جنسی و هرزه گویی‌ها بی‌ربط است.
صحنه مداحی قبرستان فیلم «گشت ارشاد» اینجا هم بازسازی شده است، ولی دریغ از اینکه لبخند کوچکی که بر لب مخاطب بنشاند. فیلم با اینکه در تبلیغات فیلمی کمدی معرفی شده است از فیلم‌های شونه تخمه مرغی خود رضویان در شبکه نمایش خانگی هم ضعيف تر است. شاید بشود تنها کمدی است که توفیقی در اکران هم نخواهد داشت. از اینکه این فیلم در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر وجود دارد باید تعجب کرد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار