کد خبر: 944658
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۷ - ۲۱:۳۵
نگاهی به فیلم «قصر شیرین» ساخته رضا میرکریمی
فقط از یک فیلمساز ایرانی برمی‌آید که داستانش را از وسط ماجرا شروع کند و در همان حوالی هم آن را رها سازد. رضا میرکریمی با فیلم قصر شیرین تقریباً همین کار را با تماشاگر می‌کند. او ملغمه‌ای از حماقت، خودخواهی، بی‌مسئولیتی و جمعی از رذائل دیگر را در یک کاراکتر مرد جمع کرده و تماشاگر نگون‌بخت را به دنبال آن می‌کشد.
جواد محرمی
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین:سینمای ایران پر است از کارگردانی‌های خوبی که بر متن‌های بد سوار می‌شوند و نتیجه را به فیلمی زیر متوسط تبدیل می‌کنند. قصر شیرین هم از این قاعده مستثنی نیست.
میرکریمی در فیلمی که برای کارگردانی آن زحمت زیادی کشیده جانوری را به عنوان پدر ارائه می‌دهد که قلب زن مرگ مغزی شده‌اش را که هنوز در بیمارستان جان نداده می‌فروشد. فیلم از جایی آغاز می‌شود که درحال چانه‌زنی با یک مشتری برای فروش خودروی همان همسر است. مرد قصه میرکریمی از سویی دیگر حاضر نیست سرپرستی دو کودک خردسالش را بپذیرد و رفتارش نشان می‌دهد که می‌خواهد سر به تن آن‌ها نباشد. توجیه این همه بی‌مسئولیتی هم این است که وقتی به دلیل یک تصادف منجر به فوت متواری بوده همسرش جای او را به پلیس لو داده است. همسری که مرد قصه ما خرجی او و بچه‌هایش را هم نمی‌داده و حتی به آن‌ها سر هم نمی‌زده و به نوعی آن‌ها را انکار کرده است. حالا ما باید با این هیولای دوپا همراه شویم تا ببینیم چه سرنوشتی برای او رقم می‌خورد، اما سرنوشت خاصی انتظار او را نمی‌کشد و فیلم با صحنه تصادف او با یک سگ و درخواست پسر کوچکش برای نجات آن تمام می‌شود.
رضا میرکریمی به دنبال ناکامی‌هایی که با آثاری، چون امروز و دختر برایش رقم خورد این بار کوشیده در فضاسازی و قصه‌گویی خود را به سینمای فرهادی نزدیک کند، اما با یک فیلمنامه کاریکاتوری هر قدر هم که کارگردانی و تدوین خوبی ارائه بدهید نتیجه‌اش به طور قطع یک فیلم خوب نخواهد شد.
هر قدر کاراکتر فیلم امروز با بازی پرویز پرستویی در سکوتی بلاوجه و بی‌مورد غرق و منفعلانه نظاره‌گر جامعه بود که البته منطقی هم نداشت در فیلم قصر شیرین با کاراکتری مواجهیم که کنش‌هایی بی‌منطق از او سر می‌زند. در واقع کاراکتر‌های رضا میرکریمی به مرور خود را از تفریط فیلم امروز به افراط‌گرایی قصر شیرین رسانده‌اند و البته در هر دوی این بی‌عملی و عمل‌گرایی چیزی که بیش از همه خودش را نشان می‌دهد، پوچی است.
اساساً بخش عمده‌ای از سینمای ایران نه تنها رسالتی برای الگوسازی و فرهنگ‌سازی قائل نیست بلکه با این شعار که ما آیینه‌ای مقابل جامعه گرفته‌ایم انبوهی از کاراکتر‌های بی‌ریخت، نامتعادل و غیرعادی را به خورد تماشاگر خود می‌دهد. گویی که اصلاً در این جامعه آدم‌های خوب و مثبت وجود ندارند. جالب است که در قصرشیرین کاراکتر‌های مثبت یا اساساً در حاشیه هستند یا اصلاً جلوی دوربین نمی‌آیند. به خوب بودن همسر مرگ مغزی شده فقط از میان دیالوگ‌ها می‌توان پی برد. ظاهراً کاراکتر خوب برای فیلمسازانی، چون میرکریمی کاراکتر مرده است. آن وقت از ابتدا تا انتهای فیلم تماشاگر باید به دنبال یک بیمار روحی برود که نسبت به هیچ کس و هیچ چیز احساس مسئولیت ندارد. جالب است که این آدم بی‌قواره در سکانسی از فیلم برای همسری که مدت‌ها حتی محض دیدن اطفالش هم به او سر نزده غیرتی می‌شود و زیر گوش صاحب کار همسرش می‌کشد. وقتی این غیرتی شدن را بگذاریم کنار شخصیت ابله و بی‌مسئولیت او نتیجه‌اش می‌شود اینکه بین بی‌مسئولیتی، بلاهت و غیرت رابطه‌ای تنگاتنگ وجود دارد، اما تناقض‌های فیلم قصر شیرین به همین‌ها ختم نمی‌شود.
میرکریمی برای سرپوش گذاشتن بر ضعف قصه، بخشی از خلأ جذابیت فیلمش را به ارجاعات حاشیه‌ای از جمله شیرین‌زبانی دختربچه، تعلیق‌های بی‌ربط در خلق صحنه هایی، چون مواجهه با پلیس راه و دعوا با برادر‌های زن واگذار کرده است. همین به جاده خاکی زدن هاست که فیلم را به تعدادی کولاژ تبدیل کرده که ظاهراً فقط پرداخت تکنیکی و شهوت کارگردانی آن را ساخته و کنار هم قرار داده است. مرد قصر شیرین قرار است بچه‌ها را به خانه عمه‌شان ببرد و برای همین به جاده زده است، اما پیش از رسیدن به خانه عمه فیلم تمام بلکه رها می‌شود.
در خلال این مسیر بیهوده‌ای که فیلم قصر شیرین فراهم کرده ما به عنوان تماشاگر نه با تجربه‌ای انسانی روبه‌رو می‌شویم که از مجرای آن به دریافتی جدی از جهان نائل شویم. نه شاهد یک رویارویی جذاب از خیر و شر هستیم و نه الگوی الهام‌بخش رفتاری یا اخلاقی خاصی مشاهده می‌کنیم، فقط شاهد فروپاشی هستیم؛ فروپاشی‌ای که با رفتار‌های غیرمسئولانه پدر درباره بچه‌هایش دور از ذهن به نظر نمی‌رسد و درباره همسر دوم نیز نشانه‌های آن به وضوح دیده می‌شود. این ملغمه‌ای است که رضا میرکریمی طبخ کرده و از دل آن به طور قطع به لحاظ فرهنگی چیزی عاید تماشاگر نمی‌کند. واقعاً معلوم نیست وجه تسمیه فیلم از کجا آمده است؟ میرکریمی از کدام قصر شیرین سخن می‌گوید؟
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۱۱ - ۱۳۹۷/۱۱/۱۴
0
0
حیف پولی که دادید واس نقد این فیلمچه
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار