سرویس ایران جوان آنلاین: شاید اگر بخواهیم در مورد محیط زیست و اهمیت آن حرف بزنیم، میشود مثنوی ۷۰ من کاغذ. اما در میان این همه حرف و حدیث اگر قرار باشد به نقش آموزش در حوزه حفاظت از محیط زیست بپردازیم، کمترین اطلاعاتی وجود دارد که هم آموزش باشد و هم اجرایی شده باشد. امروزه مشخص شده که در بین راههای متعدد مقابله با مشکلات محیط زیستی، بنیادیترین، مؤثرترین و با صرفهترین روش برای جلوگیری از تخریب محیطزیست، آموزش و فرهنگسازی عمومی و مشارکت افراد جامعه است. با توجه به اهمیت انسان به عنوان هدف توسعه از یک سو و محیط زیست به عنوان بستر فعالیت انسانی از سوی دیگر، موضوع داشتن حق محیطزیستی سالم برای نسل فعلی و آینده موضوعیت یافته و در چنین فضایی است که نقش آموزش بهعنوان یکی از کلیدیترین ابزارها در تحقق توسعه انسانی مورد توجه قرار گرفت. آگاهی و آموزش جزو ارکان اساسی زندگی به شمار میرود و هر انسانی از بدو تولد و آشنایی با جهان بیرون ابتدا احتیاج به مراقبت و سپس نیاز به آموزش دارد. با اینکه همه معتقدند هر آموزشی از خانواده شروع میشود و اکثر والدین حداقل در زمان حال سعی میکنند فرزندانشان را تحت آموزشهای مختلف قرار دهند، اما با نگاهی به رفتار و آموزشهایشان میشود به خوبی متوجه شد که موضوع محیط زیست جزو اولویتهای آنها نبوده و برای آن وقتی را اختصاص نمیدهند یا دربارهاش حرفی زده نمیشود. والدین فکر میکنند وقتی کودکشان بزرگ شد، خودش میفهمد و یاد میگیرد که چگونه با محیط زیستش رفتار کند. موضوعی که در کشورهای پیشرفته از همان دوران ابتدایی تا دانشگاه مورد توجه و تدریس قرار دارد و اینگونه است که مسئله محیطزیست برای شهروندانشان ناشناخته و نامجهول نیست و اطلاعات خوبی در مورد آلایندههای محیطزیست دارند. اتفاقاتی که در محیط زیست کشور ما رخ میدهد نشان داده که قوانین و مالیات نمیتواند شهروندان را مجبور به حفظ و محترم شمردن محیطزیست کند مگر اینکه این احترام از طریق آموزش به آنها القا شود. شهروندان برخی از کشورها لباسهایی که از اجزای بدن جانوران کمیاب درست شده است را نمیپوشند تا به شکار و تجارت این جانوران رونق نبخشند. در این کشورها مردم به زبالههای رهاشده در طبیعت، فاضلاب، قطع بیرویه درختان، نحوه استفاده از کودها، حفظ سلامت رودها و آبهای جاری حساس هستند. در واقع آنان میدانند که دولت ممکن است در انجام وظیفه خود در برابر محیطزیست کمتوجهی کند، بنابر این شهروندان باید به حفظ محیطزیست بپردازند. طبیعی است که چنین حساسیتی نسبت به محیطزیست یکشبه به وجود نیامده است. بلکه حاصل سالها آموزش در سطح عموم و به ویژه کودکان و نوجوانان بوده است. ترافیک شهرهای بزرگ، آلودگی شدید هوای ناشی از مصرف بیرویه سوختها و بخصوص سوختهای فسیلی، تخریب بیمهابای جنگلها و آلودهسازی آبهای جاری، معضلاتی هستند که صرفاً به مسائل مدیریتی مربوط نیستند بلکه کم بودن آموزشها جهت اصلاح رفتارها، آن هم از دوران کودکی، دلیل اصلی مشکلات امروز است.
حتماً خانمها در خط مقدم هر آموزشی قرار دارند. هم اینکه خودشان آموزش ببینند و هم با آموزش فرهنگ زیستمحیطی به فرزندان خود، بر رفتار یک نسل با طبیعت تأثیر بگذارند، لذا ضرورت دارد در جهت ارائه آموزشهای رسمی و غیررسمی به زنان در راستای حفاظت از محیطزیست، اقدام شود. اما نباید فراموش کنیم که دورههای آموزشی درباره محیطزیست و تأکید بر موضوعات مربوط به محیطزیست نباید به مؤسسات آموزشی مدرن محدود شود، بلکه باید شامل مدارس سنتی نیز بشود که رهبران مذهبی آینده جامعه در آنها آموزش میبینند. این رهبران در امر توجه دادن مردم به مسائل عمومی، ایجاد آگاهی به بحران محیطزیست و راهکاری که اسلام برای آن ارائه میدهد، در قیاس با مقامات رسمی حکومتی، موفقتر و مؤثرترند. بنابراین معلمان دینی و علمای دین پیش از هر چیز باید خود با آموزش صحیح، از این مسائل آگاهی یابند. آنها باید دریابند که راهحل بحران محیطزیست، چشمپوشی از پروژههای عجیب و غریب صنعتی که تأثیرات جبرانناپذیری بر محیطزیست میگذارند، نیست.