سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر میزبان پنج فیلم مستند است. سینمای مستند برخلاف سال گذشته که در بخش اصلی جشنواره حضور داشت، امسال باز هم به حاشیه رانده شده است. کمتوجهی دستاندرکاران جشنواره فجر به سینمای مستند، کوتاه و انیمیشن در نوع چینش و حضور آثار در جشنواره مشخص است. رضا فرهمند مستندسازی است که با مستند تحسینشده «زنانی با گوشوارههای باروتی» درباره داعش سال گذشته در جشنواره بود امسال هم با «نتهای مسی یک رؤیا» بار دیگر در جشنواره فجر حاضر است. «جوان» در گفت و گو با وی به مسئله جایگاه مستند در جشنواره فیلم فجر پرداخته است.
درباره حضور مستند در فجر دو دیدگاه وجود دارد؛ دیدگاه اول میگوید فجر جای مستند نیست و دیدگاه دوم طرفدار حضور مستند در جشنواره فیلم فجر است، به نظر شما جشنواره فیلم فجر جای مستند است یا نیست؟
جشنواره فیلم فجر ویترین فرهنگی کشور در سینماست و نمیتوان گفت که معنای درونی وبیرونی سینما فقط سینمای داستانی است و دیگران؟ از جمله انیمیشن و کوتاه و مستند را از آن حذف کرد. در فجر تلاشهای یک ساله سینمای ایران را میبینیم. نمیشود سینمای ایران را فقط سینمای داستانی منهای آثار کوتاه، مستند و انیمیشن دید. پارسال مستند «زنانی با گوشوارههای باروتی» در جشنواره لوکارنو حضور داشت؛ جشنوارهای که حداقل هشت سال است سینمای ایران به معنای سینمای داستانی در آن حضور نداشته است. اینکه فجر جایگاه دیده شدن مستند است، امر بدیهی است.
پارسال بعد از حذف مستندها از داوری بخش سودای سیمرغ نامه تندی به دبیر جشنواره نوشتید و از نگاه جشنواره به مستند شکایت کردید، امسال حتی مستندها به بخش اصلی راه پیدا نکردند!
پارسال من از دبیر جشنواره و سیاستگذاری جشنواره شاکی نبودم، چون حرکت رو به جلویی در فضای مستند در ایران انجام دادند و مستند را در سودای سیمرغ قرار دادند. اینکه مستند در سودای سیمرغ باشد و با آثار بیگ پروداکشن سینما رقابت کند، باعث میشود مستندساز جایگاه جدیتری از خود پیدوای کند واین باعث رشد سینمای مستند میشود. من از اقدام داوران جشنواره ناراحت بودم که مستند را داوری نکردند. اقدام ابراهیم داروغهزاده کار ساختارشکنانه و رو به جلویی بود. در نظرسنجی سال گذشته از مخاطبین سینما، مستند «زنانی با گوشوارههای باروتی» در نیمه جدول ارزشگذاری جشنواره فجر بود، یعنی یک مستند از نظر منتقدان سینما بالاتر از ۱۰ فیلم سینمایی بود که در جشنواره حضور داشتند.
امسال دبیر جشنواره تغییر نکرده، اما وضع مستند به جای اینکه بهتر شود، چرا اوضاع بدتر شد؟
امسال جشنواره فجر در موضوع فیلمهای مستند دچار تحول عجیبی شده است از سویی بخش مستقل مستند را به فجر بازگردانده است واز سویی حرکت موفق گذشته را حذف کرده است و فقط آثار سینمای داستانی در رقابت سودای سیمرغ قرار گرفتند. بخشی از جامعه مستندسازها اصولاً با حضور در جشنواره فجر مخالفند، اما من موافق حضور هستم، حتی اگر در بخش سودای سیمرغ هم حضور نداشته باشند.
ما بخوبی میبینم که در جشنوارههای برلین، کن، لوکارنو و همه جشنوارههای «الف» دنیا، مستند را در بخش اصلی نمایش میدهند، در آلمان سالانه بالای ۵۰ تا ۶۰ جشنواره مستند برگزار میشود، اما وقتی صحبت از برگزاری جشنواره برلین میشود، همه سینما در آن حضور دارند و هیچ کس نمیگوید مستندها بروند در آن جشنوارههای تخصصی شرکت کنند
به هر حال جشنواره فجر، مهمترین رویداد سینمایی ایران است است و هر چقدر هم موافق یا مخالف آن باشیم، این جشنواره بستر مناسبی برای دیده شدن آثار سینمایی است و شاید کمتر فیلمساز ایرانی وجود داشته باشدکه بتواند جشنواره فجر را به طور کامل از ذهن خود پاک کند. انتظارم این بود که حرکت سال گذشته ادامه پیدا کند..
در ایران میگویند برای مستند جشنواره سینما حقیقت وجود دارد و لزومی به حضور در جشنواره فجر نیست!
اگر این طور است چرا نمیگویند برای سینمای داستانی این همه جشن و جشنواره است، مگر جشن خانه سینما و جشن حافظ برای سینمای داستانی نیست؟ خب چرا در فجر حضور پیدا میکنند، بروند در همانها شرکت کنند! هویت جشنواره فجر هویت تمام و کمال سینمای ایران است، مخصوصان که بخش عمده آن را مخاطب مردمی تشکیل میدهد، اما ما هر سال این دعوا را داریم که مستند باشد یا نباشد.
به عنوان مستندساز به این روند اعتراضی نداشتهاید؟
خوب بسیار واضح است که نگاه جشنواره فجر به مرور زمان اصلاح خواهد شد، همچنین که در سال گذشته دچار تحول بزرگی شده بود، حال اینکه یک هیِت داوری نخواهد خود را هماهنگ با این تحول رشد دهد برای من بسیار واضح است که فشارهای بسیار جدی بر هییت سیاستگذاری فجر در موضوع حرکت بسیار خوب سال گذشته وجود داشت، اما بهرصورت این مدیریت وجود داشت و مشکلات تا حدی حل شد، چه بسا که اکرانهای مردمی امسال در بخش مستند بعدها اضافه شد و این بمعنای این است که حرفها ودغدغههای مستند سازان شنیده میشود از سوی دیگر هم این صبر میباید در مستندسازان وجود داشته باشد وبپذیرند که به نتیجه رسیدن یک دغدغه فرهنگی برای جامعه مخاطبین مردمی میباید با آرامش وصبر به سرانجام برسد
رهرو آن نیست که گه تند و گه آهسته رود
رهرو آن است که آهسته وپیوسته رود.