سرویس ایرانشهر جوان آنلاین: انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی ایران چندین سال است مطرح شده ولی اخیراً با سفر رئیسجمهور به استان سمنان به طور جدیتر دنبال میشود. آقای روحانی سیزدهم آذرماه در جمع مردم سمنان گفت: «از نظر دولت تمام مسائل بحث انتقال آب از شمال کشور به استان سمنان حل شده است. از قبل مشکلاتی در این زمینه مطرح میشد که پیشبینیهای لازم برای رفع آن انجام شد تا مردم این استان از آب سالم برای مصارف آشامیدنی، کشاورزی و صنعت برخوردار شوند و از نظر محیطزیستی نیز ضربهای به منطقه و سایر استانها وارد نشود. از فردا صبح اگر سرمایهگذاری بخواهد برای انتقال آب از شمال به مرکز ایران و استان سمنان اقدام کند، دولت آمادگی دارد تا در مدت کوتاه آن را واگذار کند و کارهای مطالعاتی این اقدام انجام شده است.» «بنیاد خزر» متولی کارهای مطالعاتی و عملیاتی پروژه انتقال آب خزر به فلات مرکزی ایران است. گفتوگوی «جوان» با احمد ربیعی مدیرعامل بنیاد خزر را میخوانید که به نکات جالبی در این رابطه اشاره کرده است.
جناب آقای دکتر ربیعی! از نگاه شما دلیل اصلی مخالفت برخی نمایندگان مجلس، اساتید، دانشگاهیان و مردم با اجرای طرح انتقال آب دریای خزر به استان سمنان چیست؟
نکته اول آن است که اغلب این اشخاص از جزئیات اجرای این پروژه اطلاعی ندارند و بیغرض اظهارنظر میکنند. اقلیتی هستند که به برخی اطلاعات و جزئیات پروژه دسترسی دارند لیکن منافع محلی و منطقهای آنان مانع پذیرش انجام پروژه میشود شامل تعداد اندکی از نمایندگان محترم مجلس که منطقهای فکر میکنند نه منطقی و عمدتاً رفتارشان سیاسی است و مردم نیز از آنان تأثیر میپذیرند، الناس علی دین ملوکهم.
نکته مهم اینجاست وقتی با نخبگان و اساتید استان مازندران صحبت میکنیم و نسبت به اهداف و جزئیات طرح توجیه میشوند به اردوگاه موافقین طرح میپیوندند.
غالباً اظهار میشود که دریاچه خزر با اجرای این طرح به سرنوشت دریاچه ارومیه دچار خواهد شد. دیدگاه شما در این ارتباط چیست؟
این سخن، تکیهکلام غالب مخالفان شده است و در واقع با این اظهارات با احساسات مردم بازی و از این عبارت برای تشویش افکار عمومی و فریب مردم استفاده میکنند. اولاً دریاچه خزر از طریق بزرگترین رود دنیا یعنی ولگا به دریای سیاه و آبهای آزاد دنیا متصل است. ورودی آب دریای سیاه و آبهای حوضه آبریز رود ولگا به وسیله روسها کنترل میشود.
سالانه ۲۷۵ میلیارد مترمکعب آب شیرین از رود ولگا و ۱۳۰ رودخانه دیگر وارد دریاچه خزر میشود. حجم آب دریای خزر برابر است با ۷۸ هزار میلیارد مترمکعب و حجم آب دریاچه ارومیه برابر است با ۳۲ میلیارد مترمکعب یعنی یک به ۳۲۰۰، بنابراین برداشت ۲۰۰ میلیون مترمکعب از یک مخزن ۷۸ هزارمیلیارد مترمکعبی قابل احساس نیست و به مثابه آن است که بخواهیم از یک مخزن تقریباً ۴۰۰ لیتری ظرف مدت یک سال یک سیسی آب برداشت کنیم.
آیا این مقدار برداشت قابل احساس است؟ اگر یک میلیارد مترمکعب هم برداشت کنیم میشود پنج سیسی از یک مخزن ۴۰۰ لیتری ظرف یک سال. در حالی که ۲۷۵ میلیارد مترمکعب سالانه ورودی آب به دریاچه خزر است و در این رقم نزولات آسمانی محاسبه نشده است.
برخی معتقدند با نمکزدایی و شیرینسازی آب دریا، به سواحل دریا یا سطوحی از آب دریا آسیبهای زیستمحیطی جدی وارد میشود. نظر شما در اینباره چیست؟
علاوه بر این موضوع، عدهای شایعه کردهاند که در ساحل نزدیک نیروگاه نکا، تعاونیهای صیادی و مناطق صید آنان آسیب میبیند، در حالی که ابداً چنین نیست. اولاً با تکنولوژی جدید با فاصله ۱۰۰۰ متر و بیشتر، از ساحل دریا، لولههای آبگیر به وسیله دستگاه H.D.D در عمق ۴۰ متری به صورت افقی تا ۵۰۰ متر زیر بستر دریا عبور داده میشوند و در سه یا چهار متری زیر بستر دریا نصب میشوند.
آب دریا با عبور از لایههای شنی بستر که نقش فیلتر را دارند از طریق این لولهها که دارای درزها و سوراخهای پانچ شده میباشند، طبق قانون ظروف مرتبطه به سطح دریا منتقل شده و در دستگاههای آبشیرینکن عملیات نمکزدایی و شیرینسازی انجام میگیرد، بنابراین برای صیادان، ساکنان و تأسیسات ساحلی هیچگونه فعالیت آبگیری و عملیات انتقال، قابل احساس نیست.
در این روش همچنین به هیچ وجه آبزیان، اشیا و آلودگیها به داخل لولهها نفوذ نخواهند کرد.
نکته مهمتر اینکه سیستم جدید آبشیرینکنها که به روش E.C.R کار میکنند اساساً پسابی ندارند که به دریا برگردد بلکه نمک دریا و سایر عناصر محلول در آن به صورت خشت خشک یا کیک قهوهای از سیستم آبشیرینکن خارج میشود که محصولی ارزشمند و قابل فرآوری است و از آن عناصر مفیدی به دست میآید.
استحصال چه عناصری از این طریق امکانپذیر است و چه کاربردهایی برای آنها درنظر گرفتهاید؟
سدیم، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، برم و ۸۵ عنصر مفید دیگر. سدیم یا همان نمک که هم مصارف خوراکی دارد و هم صنعتی و تولید کلر از آن امکانپذیر است که مصارف بالایی در کشور دارد. از پتاس، کود زراعی برای بارورسازی خاک به دست میآید که کشور به آن نیاز جدی دارد. پتاس همچنین ماده اولیه شویندهها، داروهای بهداشتی و آرایشی و انواع سرمها و داروهای پزشکی است.
عنصر کلسیم هم به همین نحو ماده اولیه بسیاری از داروهاست. منیزیم نیز به عنوان یک ماده ارزشمند، مصارف نظامی دارد.
بنابراین برای تصفیه و فرآوری عناصر، تأسیسات و کارخانجات زیادی باید در محل ایجاد شود؟
بله؛ با اجرای این طرح زمینه برای سرمایهگذاریهای سنگین فراهم میشود. هزاران شغل پایدار ایجاد خواهد شد و برای صادرات این حجم از فرآوردههای ارزشمند قطعاً باید ظرفیت اسکلهها و بنادر در سواحل خزر افزایش یابد.
برخی معتقدند مسیر خط انتقال آب دریا به استان سمنان، مزارع، باغات و بخشهایی از جنگلهای هیرکانی را تخریب خواهد کرد. در این باره چه توضیحی دارید؟
اولاً خط انتقال آب دریا در کنار خط انتقال نفت اجرا خواهد شد. مردم مازندران میدانند برای انتقال نفت کشورهای حاشیه خزر، شامل روسیه، قزاقستان و ترکمنستان در دولت مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی و دولت هفتم، خط انتقال نفت از بندر امیرآباد نکا تا پالایشگاه نفت تهران احداث شده و هزاران هکتار از جنگلها و مراتع پاکتراشی شده و این خط هماکنون به عنوان جاده دسترسی به عرض ۲۰ تا ۳۰ متر توسط روستاییان عزیز ما در حال استفاده است.
در این طرح قرار است دو رشته لوله به قطر ۱۶۰۰ میلیمتر در کنار لولههای نفت نصب و با هشت ایستگاه پمپاژ، ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب منتقل شود. ثانیاً مقرر گردیده در برخی مسیرها چنانچه درختان یا مزارع یا تأسیسات شهری وجود داشت با استفاده از دستگاه H.D.D لولهها از عمق زمین عبور داده شوند.
ثالثاً در این طرح، از لب ساحل به طول ۸۱ کیلومتر از خط نفت استفاده خواهد شد یعنی مسیر موجود، از ضلع شرقی شهرهای ساری، شیرگاه، زیرآب و پل سفید تا دوآب و از دوآب از کنار جاده دوآب- خطیرکوه استفاده خواهد شد. سپس از چشمه روزیه خطیرکوه از خط انتقال آب روزیه- سمنان و تونل موجود استفاده خواهد شد و از تونل یک رشته لوله به سمت دامغان و شاهرود و میامی خواهد رفت و یک رشته به سمت سمنان و گرمسار که عمدتاً از کنار خط نفت و گاز موجود استفاده خواهد شد.
آیا این مقدار آب برای مصارف کشاورزی توجیه اقتصادی دارد؟ آیا برای پوشش کویر یا ایجاد دریاچهها استفاده خواهد شد؟
این آب صرفاً برای مصرف شرب مردم استان خواهد بود و ممکن است بخشی برای صنعت مورد استفاده قرار گیرد. قیمتتمام شده این آب در مقصد کمتر از ۵ هزار تومان نخواهد بود لذا برای کشاورزی سنتی و غرقابی توجیه اقتصادی ندارد مگر در کشت گلخانهای و کشاورزی مدرن و صنعتی. ایجاد دریاچه یا انتقال به کویر متأسفانه شایعاتی است که برخی با اهداف سیاسی و به طور مغرضانه مطرح میکنند.
واقعاً کدام عقل سلیمی قبول میکند که آب گران و ارزشمند در کویر رها شود.
برخی عنوان میکنند که انتقال آب دریای خزر، تنها برای توسعه استان سمنان است. نظر شما درباره این دیدگاه چیست؟
این نوع اظهارات ناشی از همان تلاشهای مغرضانه برای ممانعت از انجام پروژه است. البته ممکن است برخی از روی ناآگاهی این سخن را بیان کنند. متأسفانه هنوز برخی از مسئولان پدیده خشکسالی و روند رو به تزاید مهاجرت و تخلیه سرزمین را جدی نگرفتهاند. حیات مردم حاشیه کویر و فلات مرکزی به مخاطره افتاده است. اکنون همه تدابیر لازم برای مصرف بهینه و صرفهجویی در حوزه کشاورزی و صنعت و شرب مردم اجرایی شده است ولی با این حال مردم استان با جیرهبندی آب روبهرو شدهاند.
برای آگاهی بیشتر توصیه میکنم حتماً به آمار و ارقام و اقدامات مسئولان استان توجه کنید. میتوانید همه اطلاعات لازم در این زمینه را با جستوجو در اینترنت از زبان مسئولان استان بشنوید. حقیقتاً فاجعه بزرگی فراروی مردم قرار دارد. اکنون نگهداشت جمعیت مهاجر از استان مازندران جزو دغدغههای مدیران استان سمنان است. بدیهی است با انتقال این مقدار آب، هم ثبات جمعیتی خواهیم داشت و هم ظرفیت مهاجرپذیری استان از مازندران و حاشیه تهران افزایش پیدا خواهد کرد.