حواشی و اتفاقات ناخوشایند نقض کننده قوانین مبنایی کشورمان از حجاب وعفاف تا محتوای ضد ملی برخی آثار به یک روند و پروسه تسلسل وار تبدیل شده است. هنوز زمان زیادی از صحبتهای برخی نمایندگان مجلس در واکنش به اتفاقات تحت مدیریت این معاونت در حوزه تئاتر نگذشته که غفلتهای بعدی منجر به هنجارشکنیهای متعدد شده است و اخبار تلخ دیگری در حوزههایی، چون موسیقی و موسسات آموزشی به گوش میرسد.
پارهسنگی برای معاونت هنری
چند روز پیش بود که سیدمجتبی حسینی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در جلسه مدیران و مشاوران معاونت با تأکید بر صیانت و حمایت از فضای هنر گفت: «با توجه به شرایط کشور و میزان اعتبار و بودجه که پاسخگوی ضرورتها و نیازهای جامعه هنری نیست، معاونت امور هنری تلاش میکند از فضای هنر صیانت کند، الگوسازی کند، به اقتصاد هنر توجه کند و از سوی دیگر مورد نقدهایی نیز قرار بگیرد. تعداد برنامههای هنری در حوزههای تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی بسیار گسترش یافته است، در مواردی که ممکن است تئاتر یا نمایشگاهی اندکی مورد انتقاد باشد، فریادها بلند میشود، اما آن حجم از فعالیتها و برنامهها دیده نمیشود. بسیاری از مسائلی که درباره اجراهای موسیقی و تئاتر مطرح میشود، به حواشی اجراها برمیگردد و مربوط به ساحت موسیقی و وظایف دفتر موسیقی نیست، اما باز هم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را مورد نقد قرار میدهند.».
اما واقعیت تلخ این است که یا جناب معاون هنری از اتفاقات زیرمجموعهاش بیخبر است که امری برخلاف شأن جایگاه معاون وزیر است یا اینکه میداند و سعی میکند با تساهل یا تسامح از آنها عبور کند که امری بعید به نظر میرسد. محض اطلاع معاون محترم هنری ارشاد عرض میشود که به فاصله اندکی پس از حواشی تئاترهای لاکچری که منجر به واکنش وزیر ارشاد در فضای مجازی گردید، انتشار موزیک ویدئوی «پاره سنگ» مهدی یراحی و هجمه و تخریب برخی از المانها و در هم شکستن خطوط قرمز جامعه تازهترین شاهد مثال در مورد اتفاقات مشکوک در حوزه معاونت هنری ارشاد است.
ابتدا مجید فروغی مدیر روابط عمومی معاونت هنری در واکنش به این کلیپ، اظهار کرد: «کلیپ منتشر شده «پاره سنگ» در فضای مجازی با کلیپی که دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز داده، مغایرت دارد و تحریف شده است. همچنین بخشی از شعر منتشر شده در این کلیپ، متفاوت با شعری است که برای درخواست مجوز ارائه شده است، بنابراین کلیپ «پاره سنگ» آن چیزی نیست که دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به آن مجوز داده و غیرمجاز است...»
میپذیرم شیطنت کردم
پس از اقامه این بهانه که سابق بر این در حوزههای سینما و تئاتر هم نمونههای مشابهی از آن را دیدهایم مهدی یراحی در خلال اجرای کنسرت شنبه شب خود و در پاسخ به این موضوعات گفت: «در یکی دو روز گذشته خیلی از مخاطبان عزیز در اینباره از من میپرسند که من ترجیح دادم سکوت کنم، البته از آنجا که این سکوت شاید حمل بر شوآف بشود که اهلش نبودم و نیستم، ترجیح میدهم توضیح دهم. چهارشنبه از دفتر موسیقی وزارت ارشاد به ما زنگ زدند و تأکید کردند من و شرکت جام سبز تا اطلاع ثانوی ممنوعالکار هستیم و باید شنبه با حضور در دفتر موسیقی توضیح دهیم... البته خودم هم نمیدانم ممنوعالکار هستم یا نه؟ هرچند کار بدی نکردم که ممنوعیت شامل حال من شود.»!
یراحی گفت: همه ما درگیر جنگ بودیم، اما حال همه ما بعد از جنگ یکسان نبود. همه ما صدایمان به یک اندازه قدرت ندارد. چندی پیش یک هنرمند کاری نژادپرستانه و ضدعرب را بدون مجوز بیرون داد، اما چون مستقل نبود، وزارت ارشاد به سادگی از کنارش گذشت! من در این مورد شیطنت کردم و هر تصمیمی که ارشاد بگیرد، کاملاً میپذیرم.
اشاره یراحی احتمالاً به ترانه یکی از آثار محسن چاووشی است که اتفاقاً درباره آن نیز باید به بخش نظارتی معاونت هنری ارشاد و دفتر شعر موسیقی این وزارتخانه ایراد وارد کرد که چرا درباره انتشار آن تسامح به خرج داده است. هر چند این غفلت نمیتواند مستمسکی برای آن باشد که خوانندهای دیگر با انگشت گذاردن بر قومیت خود در یک مصاحبه ترانه حاشیهسازش را توجیه کند. در واقع بیدقتی وزارت ارشاد درباره مسائل قومیتی میتواند به مسائلی از این دست دامن بزند.
سیاستگذاری و نظارت
در بین ۳۲ سرفصل اصلی که به عنوان شرح وظایف معاونت هنری وزارت ارشاد در پورتال این معاونت بارگذاری شده، در سرفصل اول و دوم آن آمده است: «اول: سیاستگذاری در جهت شناساندن مبانی، مظاهر و اهداف جمهوری اسلامی با بهرهگیری از وسایل و امکانات هنری در داخل و خارج از کشور. دوم: سیاستگذاری به منظور هدایت، رشد و توسعه فعالیتهای هنری در سطح جامعه.» متأسفانه تعدد و تکرر اتفاقات ساختارشکنانه و ناقض قانون از سوی برخی بخشها که تحت نظارت این معاونت فعالیت میکنند در حال زیاد شدن است و به نظر میرسد معاون هنری وزیر ارشاد باید در نظارت بر مؤسسات مختلف و نیز اعطای مجوزهایش دقت نظری و عملی بیشتری داشته باشد.
کلاسهای آموزشی بدون حجاب
یکی دیگر از اتفاقات عجیب دیگر این روزها مربوط به تبلیغات یک آموزشگاه هنرهای تجسمی در فضای مجازی است که بدون کمترین نگرانی چند عکس از دختران بیحجاب در کنار پسران و مردان جوان به منظور معرفی و تبلیغ قرار داده شده است. نکته قابل توجه ماجرا هم این است که برگزارکنندگان این کلاسها نه تنها ابایی از انجام این کار ندارند که حتی به راحتی با به اشتراک گذاشتن تصاویر و عکسهای مربوط به این دورهها در فضای مجازی، روی این حرکت غیرقانونی مانور میدهند و از آن به عنوان یک مزیت مثبت در جهت تبلیغ استفاده میکنند تا شما را به این نتیجه برسانند که اگر تا قبل از این، بیقانونیهای مرسوم شکلی مخفیانه به خود داشته در حال حاضر به خاطر نبود هیچ نظارتی صورت علنی به خودش پیدا کرده است! اما سؤال یا به عبارت دیگر ابهام این است که «چگونه ایندست از موسسات میتوانند در شهر تهران مجوز فعالیت بگیرند، در حالی که به وضوح فعالیتهای غیرقانونی دارند؟» آیا این همه اتفاق خلاف قانون و ناقض مباحث شرعی به صورت اتفاقی در حال ازدیاد و تکرارشدن هستند؟!