کد خبر: 940494
تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۳۹۷ - ۲۱:۵۲
روایت جانشین وقت فرماندهی قرارگاه ثارالله
سردار حسین نجات پس از اتفاقات تیرماه سال ۷۸ مدتی جانشین فرماندهی قرارگاه ثارالله و پس از آن مسئولیت فرماندهی سپاه ولی امر را تا سال ۱۳۸۹ برعهده گرفت. سردار نجات پس از فرماندهی سپاه ولی امر مدتی نیز عهده دار معاونت فرهنگی- اجتماعی سپاه پاسداران بود و پس از آن تاکنون در سمت جانشین سازمان اطلاعات سپاه در حال فعالیت است.
سرویس سیاسی جوان آنلاین: سردار حسین نجات پس از اتفاقات تیرماه سال ۷۸ مدتی جانشین فرماندهی قرارگاه ثارالله و پس از آن مسئولیت فرماندهی سپاه ولی امر را تا سال ۱۳۸۹ برعهده گرفت. سردار نجات پس از فرماندهی سپاه ولی امر مدتی نیز عهده دار معاونت فرهنگی- اجتماعی سپاه پاسداران بود و پس از آن تاکنون در سمت جانشین سازمان اطلاعات سپاه در حال فعالیت است. او در برهه‌ای پس از فتنه ۸۸ نیز مسئول سیاسی- اجتماعی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی بود. سردار نجات در گفت‌وگوی تفصیلی با فارس به بیان برخی خاطرات خود از نحوه حضور مقام معظم رهبری در شهر بم پس از زلزله تا مدیریت ایشان در کوران فتنه ۸۸ و دیدار‌های معظم‌له با خانواده شهدای مسیحی پرداخت.

زلزله بم در سحر روز جمعه اتفاق افتاد، صبح شنبه ساعت ۱۰ صبح یکی از برادران آمد و گفت: مقام معظم رهبری فرموده‌اند که من باید یا امروز یا حداکثر فردا به بم بروم. از آنجایی که ابعاد شهر بم برای ما ناشناخته بود، بعدازظهر همان روز ما یک اکیپ را توسط نیروی هوایی سپاه به بم منتقل کردیم. ایشان نهایتا در روز یک‌شنبه به بم رفتند و از اکثر نقاط شهر هم بازدید کردند. جلسه‌ای هم در یک چادر با حضور فرماندهان ارتش، سپاه و مسئولان دولتی برگزار شد و سفارش‌های لازم و دستورات لازم را صادر کردند. شاید یک ماه هم از حادثه زلزله بم نگذشته بود که مجدداً مقام معظم رهبری فرمودند: باید به بم بروم و از پیشرفت کار بازدید کنم و این دفعه، چون می‌خواستند با حوصله همه محله‌ها را بازدید کنند، فرصت بهتری داشتیم. معمولا جایی که مقام معظم می‌روند یکی از مسائل ازدحام مردم است چراکه مردم می‌خواهند ایشان را از نزدیک ببینند و مشکلاتشان را مطرح کنند و شخص مقام معظم رهبری هم به این کار علاقه‌مند هستند، اما این موضوع با یک بازدید باحوصله مغایرت داشت. تصمیم ایشان این بود که با لباس مبدل بروند، ما هم پیش بینی کار را انجام دادیم و به گونه‌ای تنظیم کردیم که کسی متوجه آمدن ایشان نشود و با پوشش بازدید جناب آقای محمدی‌گلپایگانی کار را انجام دادیم.

وقتی به فرماندار گفتیم که برای استقبال به فرودگاه بیاید، مقداری ناراحت شد که چرا برای استقبال باید به فرودگاه برود و می‌گفت: من وزیر کشور و سایر وزرا هم که می‌آیند برای استقبال به فرودگاه نمی‌روم. وقتی آقای محمدی گلپایگانی از هواپیما پیاده شدند با آقای سعیدی کیا مستقیما به داخل شهر رفتند و آنجا فرماندار بسیار ناراحت شده بود که چرا آقای محمدی گلپایگانی رفتند! در آنجا به او گفتیم که به داخل هواپیما بیاید و یک نفر منتظر اوست، خیلی عصبانی شده بود و حاضر نبود به داخل هواپیما بیاید. بعد که به او گفتیم مقام معظم رهبری داخل هواپیما هستند و می‌خواهند شما را ببینند، خیلی جا خورد و برای او صحنه عجیبی بود.

در آنجا با دو سه وانت‌بار دو کابین که آقا در کابین جلو و فرماندار در کابین عقب نشسته بودند از محله‌های مختلف بازدید کردند. آقا یک کلاه زمستانه که تا نزدیک گوششان را می‌پوشانید بر سر داشتند و در مسیر هم که می‌رفتیم دستشان را روی محاسن گذاشته بودند که کسی دیگر تشخیص نمی‌داد ایشان مقام معظم رهبری هستند. ایشان از محله‌های مختلف بازدید و با مردم صحبت می‌کردند، حتی از نانی که به مردم داده بودند می‌گرفتند و می‌خوردند و کسی هم متوجه نمی‌شد.

فتنه ۸۸ شورش علیه قانون و دموکراسی بود

در فتنه ۸۸ افرادی آمدند و اقتداری را که برای نظام در انتخابات رقم خورده بود زیر سؤال بردند. در انتخابات ۸۸ بیش از ۸۰ درصد مردم در انتخابات شرکت کردند که این حضور در دنیا یک برند است چراکه حتی در کشور‌هایی که از آن‌ها به عنوان نهاد دموکراسی یاد می‌شود هم چنین مشارکتی وجود ندارد. در فرانسه که یک بار ۶۸ درصد شرکت کرده بودند، مانور زیادی روی آن می‌دادند. انتخابات ۸۸ را ما می‌توانستیم به یک وحدت علیه دشمنان و امریکایی‌ها که می‌خواستند ما را تحریم کنند، تبدیل کنیم. اگر بخواهم روی وقایع سال ۸۸ اسم بگذارم، شاید بهترین اسم «شورش علیه قانون و دموکراسی» باشد. در انتخابات‌های کشور ما همیشه یک جناح انتخابات را برگزار کرده و از دل آن انتخابات یک جناح دیگر پیروز شده است، مثلاً در سال ۷۶ انتخابات را وزیر کشوری برگزار کرد که علی القاعده در جناح آقای ناطق نوری بود، اما از دل همان انتخاباتی که آقای بشارتی برگزار کرد، آقای خاتمی پیروز شد.

تقلب در سیستم انتخاباتی ایران قابل اجرا نیست

در سال ۸۴ نیز وزیر کشوری که انتخابات را برگزار کرد، از دل آن انتخابات آقای احمدی نژاد انتخاب شد. درحالی که فاصله رأی احمدی نژاد و کروبی هم کمتر از یک‌میلیون بود. بعداً هم حزبی‌های آقای موسوی لاری به ایشان اعتراض کرده بودند و ایشان گفته بود که وزیر کشور در سیستم انتخابات دخالتی ندارد. در سال ۹۲ هم وزیر کشور وقت که آقای نجار بود، انتخاباتی برگزار کرد که از دل آن آقای روحانی با ۷/ ۵۰ درصد آرا انتخاب شد، در واقع در سیستم انتخاباتی ایران اینگونه نیست که این تقلب قابل اجرا باشد.

اعتراف نماینده میرحسین به عدم امکان تقلب در انتخابات

مقام معظم رهبری بلافاصله پس از انتخابات سال ۸۸ جلسه‌ای با نمایندگان آقایان موسوی، کروبی، رضایی و احمدی نژاد برگزار کردند و در آنجا خواستند که همه مسائل را بگویند. آقای میرحسین موسوی معتقد بود که با درصد بالای آرا پیروز انتخابات است، اما در جلسه نمایندگان نامزدها، نماینده آقای موسوی گفت که من دو دوره معاون وزیر کشور بوده‌ام و می‌گویم که امکان تقلب در انتخابات وجود ندارد. در همه دنیا طرفی که نتیجه را واگذار کرد، اگر به روند انتخابات اعتراض دارد باید به نهاد قانونی که مسئول بررسی است مراجعه کند. مانند کاری که آقای رئیسی در سال ۹۶ انجام داد و ایشان معترض بود که در برخی از حوزه‌ها تقلب شده که اعتراض‌شان را در شورای نگهبان مطرح کردند و اعلام شد که تخلف به اندازه‌ای نیست که بتوان انتخابات را ابطال کرد.

کسانی که در سال ۸۸ آن اتفاقات را رقم زدند در واقع علیه دموکراسی قیام کردند و با ظلم بزرگی که به نظام کردند، پای ضد انقلاب را به داخل کشور باز کردند و در کنار آن ده‌ها نفر کشته و شهید شدند و چندین میلیارد دلار خسارت به کشور وارد کردند.

دستور رهبر انقلاب به شورای عالی امنیت ملی پس از عاشورای ۸۸

فردای روز عاشورای ۸۸ مقام معظم رهبری از طریق دفتر پیامی را به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی دادند مبنی بر اینکه «این اهانت به سیدالشهدا (ع) کار ضد انقلاب بود، گرچه فتنه‌گران تخلف کردند، اما این کار را به فتنه‌گران نسبت ندهید.» در جریان فتنه ۸۸ کسانی که سابقه بعضاً انقلابی داشتند، متعرض سیاست‌های نظام شدند و از این اعتراض آن‌ها جریانات ضد انقلاب اعم از بهائی ها، مارکسیست ها، سلطنت‌طلبان و منافقین استفاده و به خیابان‌ها آمدند به همین دلیل مقام معظم رهبری می‌خواستند صف‌بندی‌ها با ضدانقلاب حفظ شود. اما فردای آن روز آقای مهندس موسوی به جای اینکه این کار را محکوم کند، در اطلاعیه‌ای اهانت کنندگان به ساحت سیدالشهدا (ع) را مشتی آدم خداجوی نامید که نیروی انتظامی آن‌ها را سرکوب کرد و در واقع از فرصتی که مقام معظم رهبری به آن‌ها داد تا صف خود را از ضدانقلاب جدا کنند، استفاده نکردند.

افرادی که از موسوی حمایت کردند هنوز عذرخواهی نکرده‌اند

زمانی که آقای موسوی این اطلاعیه را داد، مقام معظم رهبری ایشان را خواستند یا پیغامی دادند قریب به این مضمون که صف خود را از ضدانقلاب جدا کنند و به ایشان فرمودند: ممکن است شما شروع کننده باشید ولی معلوم نیست بتوانید قضیه را جمع کنید. در این فتنه بخشی از مقصران کسانی بودند که در آن جلسه از موسوی حمایت کردند و دلگرمی دادند. اگر در آن جلسه این افراد موسوی را نصیحت می‌کردند، این آشوب‌ها در کشور اتفاق نمی‌افتاد.

خودداری نظام در برخورد با موسوی و کروبی

با وجودی که موسوی و کروبی بعد از اتفاقات سال ۸۸ تا بهمن ۸۹ دائماً اطلاعیه صادر و مردم را دعوت به قیام علیه نظام می‌کردند، ظرف این ۲۰ ماه نه دستگاه قضایی با آن‌ها برخورد کرد و نه مقام معظم رهبری دستوری در تعرض به آن‌ها صادر کردند که آن را می‌توان نهایت خودداری نظام در برخورد با افرادی که به کشور جفا کردند برشمرد، اما، چون مدتی در کشور مسئولیت داشتند، نظام تصمیم گرفته بود تا خودشان دوباره برگردند، اما نهایتاً در بهمن سال ۸۹ زمانی که می‌خواستند فتنه جدیدی به راه بیندازند، شورای عالی امنیت ملی تصمیم به حصر آن‌ها گرفت.

ماجرای خانم بی‌حجاب در دیدار با خانواده شهید مسیحی

مقام معظم رهبری بنا دارند که هر سال در سالروز ولادت حضرت عیسی مسیح (ع) با خانواده شهدای مسیحی دیدار داشته باشند. آقا از میوه و شیرینی و وسایل پذیرایی که آن‌ها می‌آوردند حتماً مصرف کرده و ما را هم تشویق به استفاده از خوراکی‌های آن‌ها می‌کردند. در یکی از این دیدار‌ها تیم پیشرو به منزل یکی از شهدای مسیحی رفته و به آن‌ها گفته بودند که یک فردی از مسئولان نظام می‌خواهد به آنجا بیاید. پدر و مادر این شهید خود را آماده کردند. دختری داشتند که حجاب نداشت و محافظان از او خواهش می‌کنند به خاطر مهمانی که قرار است امشب به آنجا بیاید، حجاب را رعایت کند، اما او حتی با توصیه پدر و مادر و برادرش هم از این کار تمکین نمی‌کند، حتی گفته می‌شود رهبری می‌خواهند بیایند و باز تمکین نمی‌کند.
با بیسیم به ماشین حامل مقام معظم رهبری اطلاع می‌دهند که وضعیت این طوری است. مقام معظم رهبری می‌گویند، چون این خانواده متوجه شده‌اند که قرار است ما به آنجا برویم، دیگر نباید برگردیم و در هر صورت می‌رویم.

چند دقیقه قبل از اینکه مقام معظم رهبری به منزل این شهید برسند، این دختر خانم بدون اینکه کسی به او چیزی بگوید خودش رفت لباسش را تعویض کرد و با لباس و حجاب کامل حاضر شد و زمانی که آقا داخل منزل شدند، دیدند که همه با لباس و حجاب در آنجا هستند که باعث تعجب رهبری شد. بعد از اینکه آقا رفتند به او گفتیم چه شد حجاب کامل کردید؟ این دختر خانم گفت که یک ندای درونی به من نهیب زد که اگر نزدیک یک کشیش یا بزرگ مسیحی هم می‌خواستی بروی، باید احترام این فرد را حفظ کنی، اگر با این وضعیت حاضر شوم این یک بی‌احترامی به فردی است که حداقل به عنوان یک قدیس می‌شناسم و این باعث شد شرمنده شوم و لباسم را تعویض کنم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار