کد خبر: 940493
تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۳۹۷ - ۲۲:۱۲
حامد هدائی
سرویس اقتصادی جوان آنلاین: پروفسور کانمن می‌گوید: در زبان رایج انسانی، فرد معقول به یقین منطقی است. اقتصاددانان رفتاری بر این باورند که تنها آزمون معقول بودن این نیست که عقاید و تمایلات فردی منطقی باشد، بلکه این است که آیا این عقاید و تمایلات انسجام درونی دارند یا خیر براساس این تعریف، ریچارد تالر معتقد است: اقتصادی‌ها معقول هستند، اما شواهد بسیار وجود دارد که انسان‌ها نمی‌توانند اینگونه باشند.

تعریف عقلانیت به تأیید قوانینی از منطق نیاز دارد که ذهن محدود قادر نیست آن‌ها را به کار گیرد. با این تعریف، افراد منطقی نمی‌توانند معقول باشند، اما نمی‌توانند نامعقول نیز در نظر گرفته شوند.

اگرچه انسان‌ها نامعقول نیستند، اما بیشتر اوقات برای انجام قضاوت‌های دقیق‌تر و گرفتن تصمیم‌های بهتر به کمک نیاز دارند. پژوهشگران دانشگاه شیکاگو بر این باورند که اعتقاد به عقلانیت انسان به‌طور دقیق با ایدئولوژی گره خورده است. در مقابل افراد معقول باید آزاد و خودشان مسئول محافظت از خود باشند. میلتون فریدمن این دیدگاه را در عنوان یکی از کتاب‌های مشهورش بازگو می‌کند: آزادی برای انتخاب. این فرض که فاعل‌های مختار، معقولند، اساس عقلانی برای رویکرد آزادی‌خواهی درباره سیاست‌های عمومی را ایجاد می‌کند. در حق افراد برای انتخاب دخالت نکنید؛ مگر آنکه آن انتخاب‌ها ضرری برای دیگران داشته باشند. سیاست‌های آزادی‌خواهانه با پشت‌گرمی بازار‌هایی ایجاد می‌شوند که افراد حاضرند مبلغ بیشتری صرف آن‌ها کنند. گری بکر می‌گوید: وقتی می‌بینیم افراد عجیب رفتار می‌کنند، ابتدا باید این احتمال را در نظر بگیریم که شاید دلیل خوبی برای این کار داشته باشند. تعبیر‌های روانشناختی فقط باید زمانی مورد‌استفاده قرار بگیرند که دلایل نپذیرفتنی باشند.
در گفت‌وگوی میان مکتب شیکاگو و اقتصاددانان رفتارگرا اختلاف‌نظر‌های بسیار وجود خواهد داشت. هر چند میان این دو مکتب آزادی، ارزشی مورد اختلاف نظر نیست و همه خواهان آن هستند، اما از نظر اقتصاددانان رفتارگرا زندگی پیچیده‌تر از آنی است که افرادی که به‌راستی به عقلانیت بشر اعتقاد دارند، گمان می‌کنند.

در سال ۲۰۰۸ میلادی (۸۷- ۱۳۸۶خورشیدی) «ریچارد تالر» و «کاس سانستین» در کتاب مشترکشان به نام «ترغیب» راه‌حل‌هایی برای این مشکل ارائه کردند که چگونه به افراد کمک کنیم تا تصمیم خوبی بگیرند، بدون اینکه آزادی‌هایشان را محدود کنیم. آن‌ها از جایگاه آزادی‌خواهی پدرسالارانه پشتیبانی می‌کنند که در آن مؤسسه‌ها اجازه دارند افراد را ترغیب کنند، تصمیم‌هایی بگیرند که برای خودشان منافعی طولانی‌مدت دارد. چارچوب تصمیم‌های افراد که تالر و سانستین آن را معماری انتخاب می‌نامند، تأثیر بسیار زیادی در نتیجه دارد. تالر می‌گوید: انسان‌ها بیشتر از اقتصادی‌ها به محافظت در برابر افرادی نیاز دارند که به عمد از ضعف‌های آنان بهره‌برداری می‌کنند. فرض بر این است که فاعل معقول تصمیم‌های مهم را با دقت می‌گیرد و از همه اطلاعاتی که فراهم است، استفاده می‌کند. فرد اقتصادی پیش از آنکه قراردادی امضا کند، همه مفاد آن را با دقت می‌خواند و درک می‌کند، اما انسان‌ها به‌طور معمول این کار را انجام نمی‌دهند. یک مؤسسه غیرمسئول که قرارداد‌ها را به شیوه‌ای طراحی می‌کند که مصرف‌کنندگان بدون خواندن امضا کنند، انحراف‌های قانونی چشمگیری در پنهان کردن اطلاعات مهم از دید عمومی ایجاد کرده است. یکی از کاربرد‌های مخرب مدل فاعل معقول در شکل افراطی آن، این است که فرض شود مصرف‌کنندگان فقط تا حدی باید مورد محافظت قرار بگیرند که اطلاعات مربوط افشا نشود. جهانی که شرکت‌ها با عرضه محصولات بهتر در آن به رقابت می‌پردازند، شرکت‌هایی را ترجیح می‌دهد که پیچیده نشان دادن مطالب در آن جدی گرفته می‌شود. ویژگی بارز پدرسالاری آزادی‌خواهانه، توسل به حوزه‌های سیاست‌گذاری گسترده است. بهترین مثال سیاست رفتارگرا، با عنوان «فردا بیشتر پس‌انداز کن» که یک برنامه‌ریزی مالی است که شرکت‌ها می‌توانند به کارکنان خود پیشنهاد دهند. آن دسته از افراد که آن را امضا کنند، کارفرما را مجاز می‌کنند هرگاه اضافه حقوق بگیرند، مشارکت آنان را در برنامه پس‌انداز به‌میزان ثابتی افزایش دهند و نرخ پس‌انداز افزایش یافته به‌طور خودکار اجرا می‌شود تا زمانی که کارمند احساس کند می‌خواهد از آن کناره بگیرد. پروفسور دانیل کانمن می‌گوید: انسان‌ها برعکس اقتصادی‌ها، برای گرفتن تصمیم‌های خوب نیاز به کمک دارند و روش‌های آگاهانه و بدون مزاحمتی برای این کمک‌ها وجود دارد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار