وی خاطرهای هم چاشنی سخنانش کرد و گفت: در سفر به تایلند نخستوزیر این کشور پیشنهاد کشت برنج از سوی ایران را در زمینهای کشاورزی این کشور ارائه کرد؛ کشت فراسرزمینی به معنای کاشت انواع محصول در دیگر کشورها و واردات آن به کشور متقاضی است. در دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ مسئولان تصور کردند که آزادی و قدرت کشور در خودکفایی گندم است و بدون هیچ برنامهای در کشاورزی، راه غلط را پیمودیم و با حمله به زمینها، خاک و مراتع را نابود کردیم و همان مسئولان اکنون بر سر کار هستند و بهجای تغییر در تفکراتشان چاره را در دیگر کشورها جستوجو میکنند. آییننامه کشت فراسرزمینی، پیشنهاد وزیر جهادکشاورزی بود که دو سال قبل در هیئتدولت تصویب شده است.
مجوزهایی برای برخی پشتیبانیها
به گفته قائممقام سازمان مرکزی تعاون روستایی کشور، در آیین نامه مذکور هیچزمان، مکان یا محصول خاصی برای کشت فراسرزمینی در نظر گرفته نشده است. در این آییننامه تمهیداتی پیشبینی شده که براساس آن، بتوان از کشت فراسرزمینی حمایت و مجوزهایی را برای برخی پشتیبانیها ارائه کرد. عباس علیآبادی، با بیان اینکه تلاش و پیگیریهای وزیر جهادکشاورزی در حال حاضر مجموعه بسیار خوبی از اراضی مرغوب در کشورهای مختلف در اختیار کشورمان است، افزود: «میتوان آنها را میان کسانی که متقاضی کشت فراسرزمینی هستند، توزیع کرد. مسئولیت ساماندهی کشت فراسرزمینی به مؤسسه جهاد استقلال سپرده شده است و این مؤسسه فعالیتهای این طرح را در سه کشور مورد بررسی قرار میدهد.»
کشاورزان در تله جهاد کشاورزی
در واقع دولت خود داعیهدار این کار یا حداقل بخشی از آن است و نمیتوان انتظار چندانی جز هدررفت بیشتر منابع و سرمایههای کشور داشت؛ چراکه عملکرد چندین ساله کشاورزی دولتی خود گویای واقعیتهای بسیاری است که جز خسران و تضییع منابع نتیجه محسوس و ملموسی نداشته است. سال گذشته اوکراین اولین کشوری بود که کشت فراسرزمینی در آن آغاز شد، ولی هیچ گزارش از نتایج آن موجود نیست. نبود برنامه سالهاست که کشاورزان ما را گرفتار کرده است. به طور نمونه سهسال پیش جهادکشاورزی در استان گلستان، کشاورزان را ترغیب کرد که جای برنج سویا بکارند، چون سویا آب کمتری میبرد، اما اصلاً محصول نداد، چون بذرش خوب نبود. یکسال کشاورزان به این شکل هدر رفت و آمدند، گفتند ذرت بکارید؛ دو سال ذرت کاشتند، بذرش خوب و محصولش هم خوب شد، اما مشتری نداشت و فروش نرفت و پول خودش را هم در نیاوردند. یعنی کشاورزان سه سال زمینهایشان به تشویق جهادکشاورزی، سویا و ذرت کاشتند سودی نکردند هیچ بدهکار هم شدند!
غفلت از استانهای مرزی
جالب اینکه استانهای مرزی کشور بهرغم داشتن مزیتهای نسبی در زمینه کشاورزی، بهعلت سیاستگذاریهای نامناسب مورد بهرهبرداری قرار نگرفتند. به طور کلی کشت فراسرزمینی مغایر با سیاست اقتصاد مقاومتی است و امروز با وجود دو سرمایه عظیم زمین و نیروی انسانی، کشاورزی که در ایران نتوانسته موجب پایداری صرفه اقتصادی در این بخش شود. وامهای کمرشکن با سودها و جریمههای نامعقول برای کشاورزی که تنها داراییاش زمین بایری است شاید روزی برای بازپرداخت وام مجبور به فروش آن شود و مهاجرتی تلخ را رقم بزند، همچنان باقی است. امروز کمر کشاورز زیربار این مشکلات خم شده و روزبهروز ادامه این روند ضربههای جبرانناپذیری را به بخش کشاورزی کشور وارد میکند، پس در پی رفع مشکلات کشاورزان برآیید.
قرص مسکن جایگزین جراحی
اکنون سالهاست که تعویق و عدم پرداخت خسارت کشاورزان، ناتوانى در مدیریت آب، نبود برنامه براى نوع و زمان تولیدات کشاورزى که منجر به نابودی بخشى از تولیدات شده، تبلیغ کشاورزى تراریخته بدون اطلاعات کافى، عدم ارائه برنامه در مورد امنیت غذایى و صادرات و واردات ناهماهنگ با نیاز ملى از مهمترین برنامههای جهاد کشاورزی بوده است. عجالتاً و فوریترین کاری که باید انجام دهیم، بازنگری در کل کشاورزی کشورمان است، چون ما کشاورزی ایران را در چهار دهه اخیر تا دو برابر افزایش دادیم و سدهای زیادی ساخته شد. این در حالی است که آن شیوه قدیمی کشاورزی حتی در شرایط نرمال اقلیمی، محیطزیست ما را داشت نابود میکرد، چه رسد به حالا. بنابراین کشاورزی ایران نیازمند بازنگری جدی است وگرنه کشت فراسرزمینی در بهترین حالت فقط یک قرص مسکن است.