سرویس ایران جوان آنلاین: تا همین چند وقت پیش بود که در قصهای که بزرگترها برای بچهها تعریف میکردند، همیشه انسان فرزند طبیعت معرفی میشد و در لابهلای قصه بارها تأکید میشد که اگر طبیعت و محیطزیست آسیب ببیند حتماً این انسانها هستند که اول از همه عوارض آن را حس خواهند کرد. شاید آن روزها خیلی معنی فرزند طبیعت را نمیدانستیم، اما حالا وقتی میبینیم این فرزند، بزرگ و ناخلف شده و به جان طبیعت افتاده، خوب میدانیم آنها چه میگفتند. کافی است اخبار مرتبط با محیطزیست را مرور کنیم تا شاهد باشیم هر آنچه میبینیم دستدرازی، تخریب، سوزاندن و از بین بردن طبیعت به دست انسان است.
دیگر فرقی نمیکند در کجای زمین باشیم. کوه و دشت، جنگل و ساحل یا کویر و دریا. هر جا که میرویم ردپایی از این دوپای ویرانگر به چشم میخورد. موجودی که میتواند در کمترین زمان هر منطقه بکری را به خرابهای کثیف و متعفن تبدیل کند. مثلاً در همین مازندران که به خاطر موقعیت جغرافیایی و آب و هوایی، مستعد کشت انواع گیاهان دارویی به ویژه در مناطق بالادست و اراضی شیبدارش است هم میتوان این تخریبها را به عینه دید. این مخربان نامهای گوناگونی دارند. از زمینخوار و متجاوزان به اراضی گرفته تا سوداگران زمین و گردن کلفتان. هر چه باشد آنها آنقدر پول و زور دارند که بتوانند قانون را هم بخرند و حالا این سوداگران اراضی در برخی مواقع با تصرف مناطق کوهستانی مازندران، اراضی آن را مورد هجمه خود قرار دادهاند. مناطقی که کشت گیاهان دارویی در آن برای کشاورزان علاوه بر تداوم اشتغالشان بسیار درآمدزا و مهم است. در سالهای اخیر از سطح جنگلهای مازندران به شدت کاسته شده و حالا هم نوبت به اراضی کوهستانی رسیده است.
وضعیت تخریب جنگلهای مازندران به گونهای پیش رفته که دیدن جنگلهای مخروبه به یک امر عادی تبدیل شده است.
گویی جنگلتراشی یک شغل است، جایی که تخریب جنگل و از بین بردن درختان، درختچهها و رویشهای گیاهی جنگلی به راحتی صورت میگیرد. به واسطه جنگلتراشی، عرصههایی که قبلاً از پوشش گیاهی متناسب با اقلیم منطقه برخوردار بودند در اثر این عامل از بین رفته و کاربری اراضی تغییر یافته است.
جنگلتراشی و کوهتراشی عواقب بسیار بدی برای طبیعت به همراه دارد که تغییر وضعیت آب و هوایی در شمال کشور یکی از آنهاست.
جنگلتراشی و پاکتراشی جنگلها یکی از مهمترین مؤلفههایی است که سبب افزایش ضریب هرزآب در بالادست حوزه آبخیز میشود. در واقع هر نوع تغییر کاربری در مناطق سرآب یا کوهستانی حوزه آبخیز، منجر به بر هم ریختن نظام هیدرولوژیکی منطقه شده و در بروز سیل مؤثر است.
همچنین یکی از عوامل مؤثر در فرسایش خاک و بروز سیلاب، اختصاص اراضی جنگلی به اراضی کشاورزی و همچنین ساختوسازها در اراضی جلگهای و کشاورزی است. بهرهبرداری از جنگلها به عنوان یک سرمایه ملی در همه کشورهایی که دارای جنگل هستند رواج دارد، اما بر اساس اصول و قوانین خاص این امر انجام میشود.
در ایران هم مانند سایر کشورها، بهرهبرداری از جنگلها انجام میشود، اما به عقیده کارشناسان و مسئولان ذیربط، نگاه حاکم در بهرهبرداری موجود در کشور، نگاه اقتصادی است و موجب برداشت بیرویه و در نتیجه تخریب جنگلها به خصوص در سالهای اخیر شده است.
در سالهای اخیر هم از سطح جنگلهای مازندران کاسته شده و هم این جنگلها به لحاظ کیفی بسیار آسیب دیدهاند و وضعیت تخریب جنگلهای این منطقه به گونهای پیش رفته که با جنگلهای مخروبه نیز مواجه هستیم.
نباید فراموش کنیم که آگاهی از چگونگی تغییرات پوشش طبیعی اراضی به کاربریهای انسان ساخت برای کنترل، پیشگیری یا کاهش بلایای طبیعی، مدیریت منابع طبیعی و پیش بینی تغییرات کاربری ضروری است. با این تفاسیر نوع مدیریتی که برای بهرهبرداری از جنگلها و اراضی کوهستانی قابل کشت میتواند اعمال شود، مدیریت تلفیقی حفاظت، بهرهبرداری، احیا و توسعه است. به منظور جلوگیری از برداشتهای غیرمجاز از این اراضی میتوان از واحدهای حفاظت از جنگل از نظر امکانات و نیروی انسانی تجهیز و تقویت شده بهره برد و راهکارها و تمهیدات نوینی در این جهت اندیشید.