بدگمانی یکی از ویژگی‌های مشترک در اختلاف‌های خانوادگی است. نداشتن مهارت در گفت‌وگو یا مراجعه به مشاور می‌تواند به وخامت رابطه زوجین منجر شود. مثل پرونده مردی جوان که بدگمانی او به همسرش به قتل خیاطی سالخورده منجر شد.
به گزارش خبرنگار ما، اوایل سال۹۰ مأموران پلیس از مرگ مشکوک مرد سالخورده‌ای در یکی از بیمارستان‌های پاکدشت باخبر و راهی محل شدند. جسد متعلق به مرد سالخورده‌ای به نام یعقوب بود که بر اثر اصابت جسم نوک تیز به سینه‌اش کشته شده بود. با انتقال جسد به پزشکی قانونی، در اولین بررسی‌ها مشخص شد مرد سالخورده خیاط بوده و در مغازه‌اش در جریان درگیری با شوهر یکی از مشتریانش بر اثر پرتاب قیچی نوک تیز به سینه‌اش مجروح و به بیمارستان منتقل شده‌است، اما به خاطر شدت جراحات فوت می‌کند. به این ترتیب پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد و در اولین گام از تحقیقات عامل قتل که مرد ۳۵ساله به نام اکبر بود شناسایی و بازداشت شد. وی با اقرار به جرمش در خصوص انگیزه قتل گفت: «مرد خیاط را به خاطر سوءظن کشتم» سپس در توضیح و شرح ماجرا گفت: «همسرم از مرد خیاط کار سردوزی لباس قبول می‌کرد و در خانه آن‌ها را انجام می‌داد. همین بهانه‌ای بود که او هرچند وقت یک‌بار به مغازه خیاطی برود و با آن مرد تماس داشته باشد. این رفت و آمد‌ها باعث شده بود به رفتار‌های صاحب مغازه و همسرم حساس شوم تا اینکه روز حادثه وقتی همسرم از خانه خارج شد پشت سر او راه افتادم و دنبالش کردم.» متهم ادامه داد: «نمی‌دانستم که به مغازه خیاطی می‌رود تا اینکه فهمیدم مسیرش به سمت خیاط خانه است این شد که او را تعقیب کردم تا اینکه همسرم وارد مغازه شد و من در خیابان ایستادم. مرد خیاط بعد از صحبت با همسرم او را در مغازه نگه داشته بود و خودش از مغازه بیرون آمد و به مغازه همسایه رفت. آنجا بود که وقتی همسرم را در مغازه معطل دیدم عصبانی شدم و یکباره به مغازه رفتم. همسرم با دیدن من شوکه شد و وقتی سؤال کرد خواستم ساکت باشد. بعد از دقایقی مرد خیاط به مغازه آمد و از سر عصبانیت با او درگیر شدم و در آن درگیری ناخواسته از دور قیچی را به سمت او پرتاب کردم. وقتی متوجه شدم که مقتول مجروح شده یک لحظه پشیمان شدم و بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم و خودم او را به بیمارستان رساندم. باور کنید قصد قتل نداشتم وگرنه برای کمک او تلاشی نمی‌کردم.» با اقرار‌های متهم پرونده کامل و مرد جوان به اتهام قتل شبه عمد روانه زندان شد و پرونده به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. صبح دیروز متهم از زندان اعزام شد و پرونده مقابل هیئت قضایی همان شعبه به ریاست قاضی قربان‌زاده قرار گرفت. ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را قرائت کرد سپس یکی از پسران مقتول به نیابت از دیگر خواهر و برادرانش که ساکن کشور هلند و افغانستان بودند در جایگاه قرار گرفت و برای متهم درخواست قصاص کرد. در ادامه ریاست دادگاه با توضیح چگونگی قتل و اینکه شبه عمد بوده است، از طرفی کمک متهم برای زنده ماندن مقتول، شاکی را به رضایت دعوت کرد. پسر مقتول بعد از این توضیحات، با اعلام گذشت برای جلب رضایت سایر اولیای‌دم از دادگاه درخواست مهلت کرد. با موافقت هیئت قضایی با درخواست پسر مقتول و از آنجائیکه وی نمی‌توانست از جانب سایر اولیای دم به لحاظ وکالتی اعلام نظر کند، این جلسه به جلسه بعد موکول شد.
