سرویس ایران جوان آنلاین: وقتی میخواهیم کمبود آب و بحرانی شدن این وضعیت در بسیاری از نقاط ایران را شرح دهیم از بیش از ۲ دهه کاهش نزولات آسمانی و خشکسالی حاکم بر کشور حرف میزنیم. اما با چند روز بارش باران و برف، گویی همه چیز رفع و تمام مشکلات و معضلات و کمبودها شسته شده و اوضاع به حالت عادی باز میگردد. ولی واقعیت چیز دیگری است و اخبار خوبی از استانهای مرکزی و جنوبی به گوش نمیرسد. حالا بحران آب موجب شده تا گروهی از مردم مهاجرت از محل سکونتشان را به ماندن و از دست دادن همه چیزشان ترجیح دهند. البته این تغییر مکانها برای ادامه زندگی نیز به نوبه خود مشکل ساز است و به خاطر اجباری بودنش، مشکلات و معضلات زیادی به همراه دارد. هم اکنون بخش شمالی کشور مقصد بسیاری از مهاجران مرکز و جنوب ایران است که این مهاجرتهای بیرویه به خصوص به شهرهای شمالی باعث از بین رفتن زمینهای کشاورزی و تغییر کاربری آنها و به خطر افتادن امنیت غذایی شده است.
مسئله تغییر اقلیم در ایران خود را به دو شکل نمایان کرده است، یکی کاهش بارش و دیگری افزایش دما که این وضعیت در مرکز و شرق کشور بیش از سایر مناطق خود را نشان داده است. این موضوع باعث شده در این مدت آب از مناطقی، چون خوزستان به مناطق مرکزی انتقال یابد و این منطقه را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
کاهش بارشها اکثر استانهای ایران را با چالش کم آبی مواجه کرده است و از آن بدتر اینکه وقتی بارشهای خوبی هم انجام میشود، هیچ برنامهای برای مهار آبها و هدایت آنها در جهت مصارف درست و حفظشان صورت نمیگیرد.
اما نکته حائز اهمیت این است که برخی مسئولان برای رفع کم آبی یک منطقه، آب نقطه دیگری را به آنجا انتقال میدهند که همین امر در کوتاه تمام نقاط را با چالش سختی مواجه میکند. به عنوان مثال انتقال آب از سرشاخههای کارون باعث کاهش آب ورودی به خوزستان شده و این منطقه را در معرض ناامنی آبی قرار داده است. این موضوع در کنار کاهش آب دجله و فرات مشکلات این منطقه را دوچندان کرده است.
وقتی آب نباشد یعنی زندگی نیست. یعنی معاش افراد به خطر افتاده و باید فکری به حال خود و خانوادههایشان بکنند. به همین دلیل بسیاری از افراد به دلیل کم آبی به فکر مهاجرت میافتند و بار سفرشان را به سمت مناطق مرکزی میبندند. حالا تهران، کرج، قزوین و شهرهای کرانه دریای خزر مقصد اکثر خوزستانیهایی است که به دلیل مشکلات آبی دست به مهاجرت زدهاند. اما این جابهجاییها فقط منحصربه خوزستان نیست و مناطقی، چون اصفهان، فارس و کرمان هم با این وضعیت مواجهاند. کاهش بارشها در این مناطق باعث از بین رفتن کشاورزی شده و کشاورزان امیدی به بازگشت به شرایط قبلی ندارند.
شاید بحرانیترین نقطه ایران در جنوب شرق واقع شده باشد. استانی که با بیآبی و خشکسالی عجین شده.
در سیستان و بلوچستان دیگر امکان تأمین آب برای کشاورزی وجود ندارد به همین دلیل ساکنان این منطقه از ایران هم ناچار به مهاجرت شدهاند. البته سالها قبل هم این اتفاق برای کویر نشینان رخ داده بود و حالا مثل همان زمانها، بیشتر شهرهای شمالی را به عنوان مقصد انتخاب میکنند. مهاجرتها وقتی غیر اصولی و بیحساب و کتاب صورت گیرند در گام اول به خاطر ساختن مسکن موجب تغییر کاربری زمینهای کشاورزی شده و آنها را از بین میبرند و سپس امنیت غذایی را به خطر میاندازند. هر چند بروز اختلاف فرهنگها نیز آسیبهای اجتماعی زیادی به همراه دارد. با اینکه در کنار تمام کم آبیها و کاهش نزولات آسمانی بارها و بارها اعلام شده که سوء مدیریتها در بحث آب ضربات بیشتری به محیطزیست وارد کرده است، اما طی سالهای اخیر هیچ تحولی در این زمینه رخ نداده و بدون کمترین طرح و برنامه و تغییری در عملکردها، همچنان آش همان آش است و کاسه، همان کاسه! درست است که رفع کم آبی طی یک دوسال امکانپذیر نیست، اما اگر در قواعد و قوانین و عملکرد مسئولان بازنگری نشود و برای بهبود اوضاع گامی برداشته نشود، بیثباتیها در ابعاد مختلف افزایش پیدا کرده و در ۱۰ الی ۱۵ سال آینده بحرانهای زیستمحیطی به اوج خود میرسد.