کد خبر: 936558
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۸
نگاهی به آنچه امروز در صحنه احزاب می‌گذرد
اصولگرایان و اصلاح‌طلبان باید بدانند که اکنون جامعه در آرزوی آینده‌ای شیرین نشسته است که روزی فرارسد. به طور حتم در انتخابات‌های آینده جریان و گروهی قادر به حل مشکلات فعلی است که بتواند مشکل مهم کشور را که همان فقر ایده است به طور کامل حل کند
مهدی پورصفا
نگاهی به شرایط امروز گروه‌های سیاسی و جامعه نشان می‌دهد فقر ایده برای حل مشکلات متعدد در حوزه‌هایی همچون اقتصاد و فرهنگ بزرگ‌ترین بحران در صحنه سیاسی کشور است.
در سال‌های پس از جنگ تحمیلی رقابت میان اصولگرایان و اصلاح‌طلبان به عنوان اصلی‌ترین محور منازعات سیاسی در کشور مطرح بوده است. از یک سو اصلاح‌طلبان با بریدن از عملکرد خود در دهه ۶۰ و واگذار کردن انتخابات مجلس چهارم به سمت نوعی رفرم سیاسی بر اساس تحولات تئوریک و عملی در فضای بین‌المللی از جمله فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی حرکت کردند و از سوی دیگر اصولگرایان حفظ نظام سیاسی فعلی و حل مشکلات کشور بر اساس آن را اصل کار خود قرار دادند. این منازعه در برهه‌هایی از زمان به شدت بالا گرفته به گونه‌ای که امنیت و منافع کشور را نیز با خطر مواجه کرده است. اصلاح‌طلبان به زودی و پس از رسیدن به قدرت به سمت تقابل با حاکمیت حرکت کردند که نتیجه نهایی آن در فتنه سال ۸۸ به وضوح قابل مشاهده است.

هزینه‌های چنین راهبردی برای آنان چنان بالا بوده که از پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و سکوت ابتدایی پس از آن اصلاح‌طلبان به آرامی به سمت آشتی با حاکمیت حرکت کردند که شاید ترس از حاشیه نشینی دائمی اصلی‌ترین دلیل آن بود. با این حال و به رغم اینکه اصلاح‌طلبان توانستند با نگاه مثبت حاکمیت در انتخابات‌های مجلس و شورا‌های اسلامی شهر و روستا در سال ۹۶ به یک پیروزی نسبی دست پیدا کنند، اما عملکرد اجرایی آن‌ها به‌خصوص در شهرداری تهران نشان داد به رغم ایده‌های پرطمطراق آنچنان از نیرو‌های عملیاتی تهی شده‌اند که حضور آن‌ها در صدر مناصب سیاسی نمی‌تواند کوچک‌ترین تسهیلی در مسیر ایجاد شده داشته باشد. این نقطه ضعف در حالی خود را نشان داد که طرفداران اصلاح‌طلبان احساس می‌کردند می‌توانند در شرایط فعلی مدل جدیدی از مدیریت کشور را ارائه دهند.

از ظهور تا سقوط

در طرف دیگر اصولگرایان سرنوشتی متفاوت داشتند. اصولگرایان با تکیه بر ضعف‌های اصلاح‌طلبان در حوزه مدیریتی و خستگی جامعه از درگیری‌های مداوم سیاسی توانستند ابتدا شورا‌های شهر و روستا علی‌الخصوص در تهران و پس از آن مجلس شورای اسلامی را به کنترل خود دربیاورند.

در ادامه انتخابات سال ۸۴ و آغاز دولت نهم سبب شد تا این توان به طور کامل هم افزا شود که توانست ثمرات بسیار خوبی برای کشور در دوره چهار سال ۸۴ تا ۸۸ داشته باشد. با این حال تنش‌های ناشی از فشار‌های تحریمی مربوط به پرونده هسته‌ای ایران که از سال ۸۹ به صورت تصاعدی بالا رفت و همچنین شکاف ناشی از فتنه سال ۸۸ در سطح جامعه و حاکمیت سبب شد تا این هم افزایی کم‌رنگ شود. برخی حاشیه‌ها در داخل دولت دهم به خصوص از سال ۹۰ نیز به اختلاف‌ها در داخل مجموعه اصولگرایی دامن زد به گونه‌ای که در سال ۹۲ این جبهه سیاسی با چند نامزد وارد عرصه انتخابات شد و در نهایت میدان رقابت را به کاندیدای طرف مقابل واگذار کردند.
از سال ۹۲ تاکنون شکست اصولگرایان در انتخابات‌های گوناگون ادامه داشته و همین مسئله سبب شده تا این سؤال در ذهن فعالان شکل بگیرد که چاره تغییر این وضعیت چه می‌تواند باشد.

رنجی که اصلاح‌طلبان و اصولگرایان می‌برند

در شرایط فعلی اصلاح‌طلبان و اصولگرایان هر دو با مشکلاتی دست به گریبان هستند که به نظر نمی‌رسد راهی برای حل آن داشته باشند.

در این شرایط اصلاح‌طلبان در موضع بسیار ضعیف‌تری قرار دارند. عملکرد دولت در ماه‌های اخیر به گونه‌ای انتقاد آمیز بوده که صدای برخی از حامیان دولت را نیز درآورده است.
نمونه روشن چنین انتقاداتی را می‌توان در کنگره روز پنج‌شنبه حزب کارگزاران و انتقاد‌های تند لیلاز از اعضای اقتصاددان این حزب دید.

در این جلسه لیلاز با اشاره به شرایط فعلی اقتصاد کشور آن را نتیجه مستقیم نحوه مدیریت کشور دانست و گفت: رذیلانه‌ترین دروغ این است که بگوییم تورم ۴۰ درصدی امروز حاصل تحریم است، در حالی که چنین نیست. شبکه بانکی کشور به‌عنوان مرکز فساد در کشور مقصر است. نرخ تورم در شش ماه گذشته بیش از مجموع نرخ تورم در سال‌های گذشته دولت روحانی بوده و بی‌عملی دولت روحانی در این مورد عجیب است.

لیلاز با بیان اینکه بعد از تحریم‌ها، مجموعه عملکرد نظام اقتصادی کشور به‌گونه‌ای ناشیانه عمل کرد، گفت: انگار ما یک مشت بچه دبیرستانی را از پشت میز بیرون کشیده و خواستیم مسئولیت داشته باشند، انگار نه انگار که ما مجرب‌ترین ملت جهان در برخورد با تحریم‌ها هستیم. عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران تصریح کرد: همین الان اوضاع اقتصادی ما نسبت به دو ماه پیش خیلی بهتر شده است. اقتصاد ایران را اگر به‌صورت طبیعی رها کنیم عملکردی بسیار بهتر از آنچه امروز دارد، خواهد داشت. اقتصاد ایران دچار بحران دخالت‌های بیجاست. همین بارش‌های اخیر به‌نظر من تا نیم درصد سرانه تولید داخلی را افزایش می‌دهد که بخشی از کمبود فروش نفت ایران را جبران خواهد کرد.

جالب این است که سخنان لیلاز به طرز جالبی با سخنان برخی اصولگرایان همپوشانی دارد که نقاط ضعف موجود را نتیجه عملکرد دولت می‌دانند.
این سخنان لیلاز یادآور سخنان چندی پیش سعید حجاریان بود که به صراحت ناامیدی آنان را از دولت روحانی نشان می‌دهد؛ ناامیدی‌ای که نشان می‌دهد در نهایت مهم‌ترین دستاورد دولت کنونی چیزی جز حفظ وضعیت موجود نخواهد بود؛ دقیقاً همان نکته‌ای که اصولگرایان بار‌ها و بار‌ها به آن اشاره کرده‌اند. به نظر می‌رسد در روز‌های آتی انتقادات اصلاح‌طلبان به دولت به شدت فزونی بگیرد. در حقیقت اصلاح‌طلبان چاره‌ای ندارند تا هر طور که می‌توانند خود را از شر عملکرد بد دولت رها کنند، اما سؤال این است که این امر تا چه اندازه امکانپذیر است. آیا اصولگرایان توانسته‌اند خود را از بار تحریم‌ها و دست انداز‌های آخر دولت دهم خلاص کنند که اصلاح‌طلبان بتوانند در شرایط فعلی آن را عملی کنند، آن هم در شرایطی که صندوق بین‌المللی پول از رکود سنگین‌تری خبر می‌دهد که در سال ۹۸ در انتظار کشور است و مهم‌تر آنکه انتخابات سال ۹۸ نیز نزدیک است.

فقر ایده؛ بزرگ‌ترین بحران امروز گروه‌های سیاسی کشور

هر دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا امروز با مسئله‌ای روبه‌رو هستند که شاید بتوان آن را فقر ایده برای حل مشکلات کشور عنوان کرد. به رغم اینکه جهت‌گیری‌های اصلی کشور در هر حوزه به دقت برای رسیدن به اهداف تشریح شده است، اما کوچک‌ترین ایده‌ای برای عملی کردن ارائه نمی‌شود. بخش مهمی از این مشکل به ساختار کهنه و سالمند گروه‌های سیاسی برمی‌گردد. این مشکل در اصلاح‌طلبان بیشتر از اصولگرایان به چشم می‌خورد و عملاً تئوری‌پردازی سران آنان کهنه، نامرتبط با مطالبات نسل امروز و برآمده از دانش کلاسیک و تجربه فرومانده در دهه ۶۰ است. در میان اصولگرایان هم به رغم اینکه تلاش‌های جدی برای حل این مشکل صورت گرفته، اما هنوز میدان به اندازه کافی برای جوانان باز نشده و ما شاهد هستیم همچنان جوان نقش مهمی در تصمیم گیری‌های اساسی ندارند.

اصولگرایان و اصلاح‌طلبان باید بدانند که اکنون جامعه در آرزوی آینده‌ای شیرین نشسته است که روزی فرارسد و تحقق این آینده شیرین و تحقق اهداف کشور جز با ایده‌های نو برای اجرای آن‌ها امکانپذیر نیست.
به طور حتم در انتخابات‌های آینده جریان و گروهی قادر به حل مشکلات فعلی است که بتواند مشکل مهم کشور را که همان فقر ایده است به طور کامل حل کند، البته در این میان جریان انقلابی به دلیل ماهیت سدشکن خود شانس بیشتری برای حل این مشکل دارد، اما استفاده از این فرصت به شریطی امکانپذیر است که فقر ایده به عنوان بزرگ‌ترین بحران سیاسی موجود در کشور پذیرفته شود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار