در ماجرای تصویب لایحه CFT و اجرای استانداردهای مرتبط با گروه ویژه اقدام مالی یکی از نکات مهمی که توسط منتقدان اجرای این طرح در کشور نسبت به آن هشدار داده میشد، استخراج اطلاعات مبادلات مالی کشور و امکان سوءاستفاده دشمن از این ماجراست، البته این اعتقاد که اجرای استانداردهای گروه ویژه اقدام مالی میتواند سبب بهبود تبادلات ارزی کشور شود، سبب شده تا دولت با هر هزینه سیاسی فرآیند تصویب لوایح مورد نظر را جلو ببرد. از طرف دیگر اروپاییها تاکنون از هر گونه اقدام جدی در اجرای کانال ویژه تبادلات مالی یا SPV خودداری کردهاند. وضع به گونهای شده است که حتی ظریف در پاسخ به اروپاییها به بیان این نکته پرداخته که تا هنگام شنا کردن نمیتوان خیس نشد.
اشاره ظریف به این نکته مهم است که اروپاییها به هیچ عنوان به دنبال دادن هزینههای سنگین برای اجرای این کانال مالی نیستند. در کنار این درگیریهای هر روزه یکی از اتفاقات مهمی که به نظر میرسد تبعات جدی اجرای استانداردهای گروه ویژه اقدام مالی را روشن میکند، تحریم یک شبه انتقال کمکهای دارویی و نفتی از ایران و روسیه به کشور سوریه است.
امریکاییها مدعیاند ایران از طریق دو شخص حقیقی و به وسیله یک شرکت دارویی در منطقه آزاد کیش اقدام به انتقال پول به بانک «میر» در روسیه کرده و سپس از طریق یک شرکت واسطه روسی نفت در اختیار دولت سوریه و برخی از همپیمانان خود قرار میداده است.
وزارت خزانه داری امریکا در بیانیه خود تصریح کرده است: ما امروز با ساختار پیچیدهای که توسط ایران و روسیه برای تقویت رژیم بشار اسد طراحی شده، مقابله میکنیم. یکی از اهداف این طرح، تأمین منابع مالی برای فعالیتهای بدخواهانه ایران است.
روسها در واکنش اقدام امریکاییها را مورد شماتت قرار دادند و وزارت خارجه این کشور در بیانیهای تصریح کرد: «تلاش برای مجرمانه خواندن کمک به تأمین نفت سوریه به مثابه حمایت از گروههای تروریستی است. جلوگیری از تأمین نفت، در واقع جلوگیری از احیای یک کشور جنگ زده است که بسیاری از مردم آن بیخانمان و از گرما و برق محروم هستند. آیا امریکا چنین چیزی را میخواهد؟»
در حقیقت این ساختار پیچیده که امریکاییها از آن یاد میکنند، یک ساختار مهم برای رساندن کمکهای دارویی و غذایی به مردم سوریه است.
تحریم دارو در روز روشن
اینکه امریکا یک شرکت دارویی را به بهانه کمک به یک کشور جنگ زده تحریم کند، مسئله آشنایی است. در ماههای اخیر نیز یکی از مهمترین انتقاداتی که به امریکاییها حتی از سوی نهادهای حقوق بشری مطرح میشود، جلوگیری از انتقال دارو و مواد غذایی به ایران است، البته امریکاییها مدعی هستند این اقدامات کوچکترین تاثیری بر تجارت دارو نخواهد گذاست، اما نگاهی به ابعاد حقوقی تحریمها نشان میدهد این ادعا به هیچ عنوان صحیح نیست. از آنجا که بسیاری از بانکهای ایرانی با استفاده از قانون کاتسا مورد تحریم قرار گرفتهاند، هر شرکت غیر امریکایی که به دنبال معامله با بانکهای ایرانی باشد به صورت خود به خود مورد تحریم قرار میگیرد.
هم اکنون تنها چهار بانک ایرانی هستند که ریسکی کمتر از سایر بانکها از نظر قوانین تحریمی برای مبادله با دنیا دارند.
کار به آنجا کشیده که محمدجواد ظریف برای اثبات این ادعا نامههای شرکت دارویی خارجی را به ایران منتشر کرد که چگونه تحریمهای امریکا مانع انتقال دارو به ایران شده است. ظریف برای اثبات این موضوع به افکار عمومی نامههای دریافتی از چهار شرکت دارویی و تجهیزات پزشکی Roquette»، «JRS Pharma» «Recordati Industria Chimica e. Farmaceutica S. p. A» و «Getinge» را خطاب به مشتریان ایرانی آنها، در واکنش به ادعای دروغ پمپئو رئیس سابق CIA و وزیر امور خارجه کنونی امریکا منتشر کرد.
در تمام نامههای فوق شرکتهای دارویی به دلیل عدم توانمندی برای انتقال مبالغ در نظر گرفتهشده برای فروش دارو از طریق بانکها از معامله با شرکتهای دارویی ایرانی منصرف شده بودند، البته ایران با استفاده از راههای جایگزین به دنبال دور زدن تحریمها و واردات کالاهای ضروری برای مردم است، اما سؤال این است که چگونه میتوان در شرایط فعلی انتظار شفاف شدن تراکنشها را برای امریکاییها داشت.
بیماران عراقی چگونه شکنجه شدند
به طور حتم ایران برای مقابله با دور زدن تحریمهای امریکا نیاز به استفاده از واسطهها به منظور جلوگیری از اعمال مجازاتهای دفتر خزانهداری امریکا خواهد داشت و امریکاییها هم این نکته را میدانند که ایران هیچ گاه در مقابل بدون دارو ماندن بیماران خود کوتاه نخواهد آمد، از این رو به دنبال هر گونه اطلاعاتی از شرکتهای ایرانی هستند که به دنبال دور زدن تحریمها هستند.
در چنین شرایطی اجرای استانداردهای مرتبط با قوانین پولشویی تنها میتواند به لو رفتن این تلاشها کمک کند.
امریکاییها در ماجرای تحریم ثابت کردهاند به هیچ عنوان تفاوتی در تحریم دارو یا غذا با سایر محصولات قائل نیستند.
سخنان جان بولتون در خصوص فشار به ایرانیها نشان میدهد امریکاییها به دنبال نوعی تنبیه جمعی علیه ملت ایران هستند؛ تنبیهی که میتواند حتی بیماران و افراد عادی را نیز شامل شود؛ مطلبی که یکبار در تحریمهای قبلی در دوران عراق زمان صدام حسین نیز به خوبی خود را نشان داد.
این تحریمها با محوریت امریکا و کشورهای غربی ضمن جلوگیری از فروش نفت عراق منابع مالی این کشور را محدود کرده و جلوی ورود هر گونه دارو را به عراق گرفتند.
به این ترتیب با محدود شدن واردات داروهای ضدسرطان و تشعشعات ناشی از بمباران سلاحهای رادیواکتیو رشد تعداد بیماران سرطانی به شدت افزایش یافت به گونهای که تا سال ۲۰۰۳ و سقوط صدام حسین نزدیک به ۱۰۰ هزار کودک عراقی به انواع سرطانها مبتلا شدند.
طبق گزارش یونیسف که در سال ۱۹۹۸ منتشر شده است، بر اثر تحریمهای یکجانبه امریکا و غرب علیه عراق نرخ مرگ کودکان زیر پنج سال سن به بیش از ۴۰ هزار نفر در سال رسید که بیش از سه برابر سالهای قبل از تحریم بود.
نرخ بالای مرگ کودکان به خاطر اسهال سوءتغذیه روی داده بود و این در حال بود که سوءتغذیه قبل از تحریمها یک مشکل عمومی در عراق محسوب نمیشود. بعد از اعمال تحریمهای یکجانبه غرب صدها هزار کودک عراقی از تأمین نیازهای اصلی خود بازماندند.
خیانت آشکار
ایران برای اینکه بتواند از تحریمهای یکجانبه ایالات متحده که اتفاقاً تمام دنیا در خصوص غیرقانونی بودن آن متفق هستند، خلاص شود باید رازداری را سرلوحه کار خود قرار دهد و این مسئله با اجرای FATF امکانپذیر نخواهد بود، این تجربهای است که نمایندگان مجلس شورای اسلامی و حتی دولت در خصوص بررسی مجدد لایحه CFT باید مدنظر قرار دهند. شاید اجرای این لایحه نتیجهای جز به خطر افتادن جان صدها هزار بیمار ایرانی نخواهد داشت.