یکی از موضوعاتی که به شکلگیری قتلهای خانوادگی بین زوجین منجر میشود ادعای خیانت از سوی یکی از زوجین است. در پروندهای که روز گذشته در دادگاه کیفری یک استان تهران بررسی شد ادعا میشود که متهم اصلی آن که همسر مقتول است که از کشور گریخته است، اما همدست او جزئیات قتل را برای دادگاه شرح داد.
به گزارش خبرنگار ما، اواخر سال۹۲ مأموران پلیس پایتخت از مرگ مشکوک مرد ۳۵ساله به نام رضا در یکی از بیمارستانهای شهر باخبر و راهی محل شدند. با انتقال جسد به پزشکی قانونی در بررسیهای اولیه مشخص شد شب قبل زن جوانی همراه خواهرزادهاش، شوهرش را به خاطر مسمومیت دارویی به بیمارستان رسانده بود، اما مرد جوان به خاطر شدت مسمومیت فوت کرده است. تحقیقات ادامه داشت تا اینکه بنا به گزارش پزشکی قانونی مشخص شد رضا بهخاطر مصرف غیر عمدی قرص برنج فوت کرده است.
به این ترتیب پرونده با موضوع قتل عمد در دستور کار پلیس قرار گرفت و در اولین گام از تحقیقات کارآگاهان دریافتند که همسر آن مرد به نام مهتاب همراه دختر ۱۳سالهاش به کشور کانادا متواری شدهاند. با این فرضیه تحقیقات قوت گرفت تا اینکه خواهرزاده همسر مقتول به نام عاطفه که شب حادثه همراه مقتول به بیمارستان رفته بود، بازداشت شد. او در همان مراحل اولیه بازجویی به قتل شوهر خالهاش اعتراف کرد و گفت: «خالهام با مرد غریبهای رابطه داشت. او وقتی فهمید شوهرش از این موضوع باخبر شده است از من خواست در قتل رضا او را کمک کنم. این گذشت تا اینکه شب حادثه طبق نقشه وقتی به خانه مقتول رفتم خالهام مقداری قرص برنج در داخل آب پرتقال ریخت و به شوهرش خوراند. رضا بعد از خوردن آبمیوه حالش بد شد که بلافاصله او را به بیمارستان رساندیم، اما بیفایده بود.»
در حالیکه همسر مقتول به اتهام مباشرت در قتل تحت تعقیب مأموران قرار دارد، خواهرزاده وی به اتهام معاونت در قتل روانه زندان شد و پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
صبح دیروز زن جوان از زندان اعزام شد و مقابل هیئت قضایی همان شعبه به ریاست قاضی توکلی قرار گرفت. بعد از اعلام رسمیت جلسه، اولیایدم با پرداخت دیه اعلام گذشت کردند سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و خلاف اظهاراتش با انکار قتل گفت: «از اختلاف خالهام با شوهرش باخبر بودم، اما نمیدانستم شب حادثه، خالهام آب پرتقال را مسموم به قرص برنج کرده است و قصد کشتن شوهرش را دارد. حالا او در کانادا با فرزندش زندگی میکند و من گرفتار شدم.» در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.