کمبود بودجه یکی از معضلات همیشگی ورزش ایران است، مسئلهای که تأثیر مستقیمی بر عملکرد و نتایج تیمهای ملی در رقابتهای مختلف دارد. در اوضاع کنونی مشکلات اقتصادی کشور را نیز باید به این معضل اضافه کرد و با توجه به در پیش بودن رویدادهای مهم ورزشی از جمله بازیهای المپیک توکیو باید از هماکنون چارهای اساسی برای جبران کمبودهای مالی اندیشید. در غیر این صورت نمیتوان منتظر درخشش نمایندگانمان در میادین ورزشی بود.
فدراسیونهای ورزشی بودجه خود را از وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک دریافت میکنند. این دو نهاد نیز براساس فاکتورهای مختلفی، چون میزان مدالآوری، محبوبیت و موفقیت رشتههای ورزشی به هر فدراسیون بودجه لازم را اختصاص میدهند. در شرایطی که هزینههای فوتبال هر روز نجومیتر میشود، کشتی ورزش اول ایران و چند رشته شناخته شده، بار اصلی مدالآوری را به دوش میکشند و قاعدتاً دست وزارت و کمیته برای کمکهای مالی بیشتر به سایر فدراسیونها بسته است. به همین خاطر است که معمولاً بسیاری از رؤسای فدراسیونها از نداشتن منابع مالی کافی گلایه دارند و در بسیاری از مواقع هم این مسئله را بهانهای برای کمکاریها و نتایج ضعیف خود میدانند، در صورتی که با تلاش و ممارست بیشتر میتوان راه را برای استفاده از سایر منابع مالی باز کرد.
اگرچه طبق قانون همه ساله بودجه ورزش بین فدراسیونهای مختلف تقسیم میشود و در نحوه تقسیم منابع مالی بحثهای زیادی مطرح است، اما باید بپذیریم که فدراسیونها میتوانند با کمک گرفتن از بخش خصوصی و حامیان مالی، بخش زیادی از چالشهایشان را برطرف کنند. برای رسیدن به این هدف توجه به دو نکته ضروری است؛ تلاش مدیران و حمایت حامیان مالی از ورزش. مشخص و قطعی بودن بودجه مصوب فدراسیونها نباید مانع از تلاش رؤسا شود. آنها باید با همکاری مدیران متبوع خود و تشکیل اتاق فکرهای قوی به بحث درآمدزایی ورود کنند. مذاکره با شرکتها، برندها و حامیانی که حاضرند در ازای همکاری با فدراسیونها و تأمین منابع مالی به اهداف تبلیغاتی خود برسند، یکی از راههای برطرف کردن مشکلات مالی است. سالهاست که موضوع اسپانسرینگ به بخشی جدا نشدنی از ورزش قهرمانی تبدیل شده و علاوه بر فدراسیونها ورزشکاران نیز از این مسئله سود میبرند. این روزها پیدا کردن حامی مالی و جبران کمبودهای اقتصادی را باید یکی از ملاکهای موفقیت رؤسای فدراسیونها خواند، چراکه جبران کسری یا حتی عدم پرداخت بموقع بودجه از سوی اسپانسر جانی دوباره به تیمهای ورزشی میدهد و به یاری ورزشکاران مدالآور میآید.
حامیان مالی نیز برای سرمایهگذاری در ورزش اهداف خاص خود را دارند و در صورتی که به هدفهای از پیش تعیینشدهشان نرسند، قطعاً برای همیشه قید همکاری با تیمهای ورزشی را میزنند. فوتبال به عنوان پرطرفدارترین رشته ورزشی در کشورمان اسپانسرهای پرتعدادی را جذب کرده است. به غیر از فوتبال، والیبال نیز با توجه به درخششهای سالهای اخیر خود توانست از کمک بخش خصوصی به خوبی استفاده کند تا جایی که فدراسیون والیبال به درآمدزایی رسید و اتکا به بودجه دولتی را به حداقل رساند. با این حال حامیان مالی علاقه زیادی به حضور در سایر رشتهها ندارند و به نظر میرسد فوتبال را به رشتههای دیگر ترجیح میدهند. بدقولی آنها در حمایت از تیمهای باشگاهی در لیگهای رشتههای غیرفوتبالی یکی از دلایل همین تفکر است.
با این تفاسیر، جذب منابع مالی باید یکی از اهداف مهم فدراسیونها باشد و برنامهریزیهای ویژهای را میطلبد. از طرفی هزینه سفرهای برونمرزی برای تیمهای ورزشی به شدت افزایش پیدا کرده و جذب اسپانسر راهکاری حیاتی محسوب میشود. باید پذیرفت که مشکلات اقتصادی ورزشمان را نیز درگیر خود کرده و علاوه بر صرفهجوییهای اقتصادی، مدیران ورزش باید برای درآمدزایی و تزریق پول به فدراسیونها عزمشان را جزم کنند. در چنین شرایطی چالش آمادهسازی ورزشکاران و تیمها به حداقل میرسد و کماکان میتوان به آینده امیدوار بود.