با گذشت ۱۴ روز از اجراییشدن دور دوم تحریمهای ضدایرانی ایالات متحده امریکا و به رغم کارشکنی اروپاییها، اجماع گذشته علیه جمهوری اسلامی ایران وجود خارجی ندارد و امریکاییها به صرافت افتادهاند تا هفت ماه بعد از روز خروج از برجام بتوانند برخی از کشورهای آسیایی را با اهداف تحریمی خود همراه کنند، البته این بدان معنا نیست که کشورهای اروپایی یا کشورهای آسیایی از دستورات تحریمی امریکا سرپیچی کرده و خود را ملزم به تبعیت از خواستههای بینالمللی امریکا نمیدانند، اما کیفیت اجماعسازی جهانی علیه ایران بنا به دلایلی کاهش یافته است.
اجرای تمام و کمال تعهدات برجامی توسط جمهوری اسلامی ایران حتی بعد از خروج ایالات متحده امریکا از برجام و در شرایطی که کشورهای اروپایی و امریکا حاضر به اجرای حداقلی تعهدات خود نبودهاند، شاید عامل کاهش کیفیت اجماعسازی ضدایرانی است. از جمله آخرین تلاشهای امریکا برای همراهسازی کشورها با اهداف ضدایرانی میتوان از خبری که سفارت امریکا در ارمنستان منتشر کرد سخن به میان آورد. بر اساس این خبر هیئت اعزامی واشنگتن به «ایروان» پنجشنبه و جمعه هفته گذشته با مقامها و شرکتهای ارمنستانی درباره تحریمهای ایران رایزنی کرده است. بنا بر اعلام واشنگتن هیئت اعزامی امریکا متشکل از اعضای وزارت خارجه و خزانهداری این کشور در ارمنستان به تشریح مواضع ایالات متحده در زمینه تحریمهای ایران پرداخته است.
سفارت امریکا در ارمنستان در بیانیهای اعلام کرد که کارشناسان وزارت خارجه و خزانهداری امریکا ۲۴ و ۲۵ آبان در سفر به ایروان با نمایندگان دولت ارمنستان و شرکتهای ارمنستانی دیدار و سیاست واشنگتن در قبال تحریمهای ایران را بررسی کردند.
رؤیای غیرقابل تحقق امریکا
امریکا قطعا به اهداف خود برای تقابل با ایران بعد از خروج از برجام نرسیده است؛ هدفی که نقطه محوری آن ایجاد انفعال در طرف ایرانی برای پذیرش شروط امریکا و آغاز دور جدید مذاکرات موشکی و منطقهای بوده است.
از سوی دیگر امریکا برای دستیابی به اهداف درجه دوم خود برای حفظ رویکرد «فشار به ایران با ابزار اقتصادی» همچنان در تلاش است و به همین دلیل برای هشت کشور معافیت صادر کرده (جلوگیری از رشد قیمت نفت) و از سوی دیگر تور لابیگری را برای متقاعد ساختن برخی از کشورهای منطقهای و آسیای میانه آغاز کرده است. امریکا برای دستیابی به دو هدف مذکور تاکنون موفقیت آنچنانی به دست نیاورده است، کمااینکه مجله فارین پالیسی در یادداشتی به قلم فیلیپ گوردون و رابرت ملی (دو دستیار سابق دولت اوباما در امور خاورمیانه) در همین باره مینویسد: «زمانی که دونالد ترامپ، در ماه میخروج از توافق هستهای ۲۰۱۵ را اعلام کرد، یکی از چند دلیل او این بود که رفتار ایران را در خاورمیانه بهتر کند.
مقامات بلندپایه دولت ترامپ گفتند ایران «مسبب همه مشکلات» منطقه است و قطع صادرات نفت آن، باعث توقف درآمدهایی میشود که از آنها برای بیثباتی استفاده میکند. اوایل ماه جاری میلادی، تحریمهای امریکا اجرا شد. این رسانه ادامه میدهد: «از دیدگاه ترامپ، تحریمها شبهجادویی و ابزاری چندمنظوره هستند و ایران را به پذیرش یک توافق اصلاحشده مجبور خواهند کرد. علاوهبر این، تحریمها ممکن است باعث ناآرامی در ایران شود، اما خواستههای ترامپ آرزوهایی است که «مطلقاً قابلتحقق نیستند» چراکه چیزی در تاریخ وجود ندارد که نشان دهد ایران در برابر خواستههای امریکا، حتی با وجود فشار سنگین اقتصادی تسلیم میشود.
دولت ترامپ با اعمال طیف کاملی از تحریمها علیه ایران و با بیان اینکه رفع این تحریمها فقط منوط به پایبندی به ۱۲ شرط مطلوب، اما غیرواقعبینانه، خود را از هرگونه اهرم قابلاستفاده محروم کرده است. به طور کلی، الان تهران هیچ دلیلی برای همکاری ندارد و دلایل زیادی برای کارشکنی دارد»، البته امریکاییها در اهداف دیگر ضدایرانی خود نیز شکست را تجربه کردهاند؛ امریکاییها به کمک ضدانقلاب و جریان غربزده داخلی (به عنوان طراحان اصلی جنگ روانی علیه جامعه ایرانی) با به کارگیری ابزارهای عملیات روانی تلاش کردهاند از طریق روشهای روانشناسی اجتماعی و متناسب با شرایط روز، اوضاع داخلی کشور را «بحران نمایی» ساخته و آن را در تمام لایههای جامعه به عنوان یک باور تبدیل کنند آن هم در حالی که به گواه اسناد و آمار متقن پیشرفتهای علمی، دفاعی، پزشکی، هستهای، نظامی، عمرانی و... صورت گرفته در این چهار دهه غیرقابل قیاس با دوران رژیم شاهنشاهی است.
ترس از انتقام ایران
امریکاییها به شدت از اقدامات متقابل جمهوری اسلامی ایران نیز هراس دارند و اگر چه تلاش میکنند با اتهامزنی به نظام اسلامی اقدامات تقابلی ایران را با محوریت «تروریسم» معرفی کنند، اما آنچه مهم مینماید این مسئله است که اصل ترس آنها از جمهوری اسلامی ایران کمافیالسابق بر قوت خود باقی است. فارین پالیسی در همین باره مینویسد: «رویکرد کنونی دولت ترامپ به منافع امریکا در عراق هم آسیب میزند.
با انتخاب رئیسجمهور و نخستوزیر جدید و عملگرا در عراق، چشماندازها برای تشکیل یک دولت فراگیر و مؤثر بیشتر شده است؛ امری که میتواند هم منافع امریکا و هم منافع ایران را تأمین کند، اما اگر ایران متقاعد شود امریکا قصد دارد اقتصادش را نابود کند، ممکن است در جایی انتقام بگیرد که بیشترین نفوذ را دارد. احتمالاً این انتقام در عراق اتفاق بیفتد؛ جایی که نیروهای شیعی نزدیک به ایران، ممکن است به راحتی نیروهای امریکایی را هدف قرار دهند، حتی اگر این امر اتفاق نیفتد، تحریمهای ایران، تاثیر ویرانگری بر اقتصاد ضعیف عراق خواهند گذاشت. عراق در زمینه گاز طبیعی، برق، آب و غذا به ایران وابسته است. نهایتاً تحریمهای جدید ترامپ هر چه به اقتصاد ایران فشار بیشتری وارد کنند، ممکن است تاثیر غیرسازنده بیشتری هم بر منطقه بگذارند.»
امریکاییها امروز بعد از گذشت هفت ماه از روز خروج از برجام در مجموعه اهدافی نظیر «تزریق آشوب به خیابانهای ایران»، «به صفر رساندن فروش نفت ایران»، «شکل دهی به توطئه تابستان داغ در ایران»، «همراهسازی ایدهآل کشورها با اهداف ضدایرانی» و «وادار کردن ایران به مذاکرات موشکی و منطقهای» شکست خورده و برای جبران بخشی از اهداف تحقق نیافته به لابیگری با کشورهای آسیای میانه روی آوردهاند.