در حالی این روزها خبر بازگشت ستارههای جدا شده استقلال در نیمفصل به گوش میرسد که جدایی بازیکنانی مانند تیام، ابراهیمی، جباروف و امید نورافکن نه برای این بازیکنان سودی داشت و نه برای استقلال. در این بین تنها سیدمجید حسینی بود که با رفتن به ترابوزان اسپور ترکیه عاقبت به خیر شد و با درخشش در لیگ این کشور حتی توانست مشتری لالیگایی نیز پیدا کند. با این حال با نتایج ضعیف آبیها در لیگ و حذف از جام حذفی مشخص شد که جدایی ستارههای مؤثر این تیم یک بازی دوسر باخت بوده است. حالا با شنیدن شایعه بازگشت برخی از این بازیکنان به استقلال در زمستان، این سؤال پیش آمده که چرا مسئولان استقلال پیش از شروع فصل اجازه رفتن به بازیکنانی را دادند که اسکلت تیم شفر را تشکیل میدادند.
پایگاه خبری فوتبالی در همین رابطه مطلبی به نگارش درآورده و نوشته است: پس از بازی با ذوبآهن و صعود آسیایی استقلال بود که هواداران آبیها به قهرمانی در آسیا امیدوار شدند. ستارههای این تیم در زمین حرف میزدند، شاید میشد روی قهرمانی در آسیا با آنها حساب باز کرد، اما تعلل مسئولان سابق استقلال در حفظ ستارهها با توجه به بالا رفتن دلار و درخواست پول بیشتر بازیکنان کلیدی یا هر دلیل دیگری به یکباره شاکله اصلی استقلال فرو ریخت.
شفر شرط کرده بود ستارههایش برای فصل جدید باید بمانند، اما شرطش که اجرا نشد هیچ، خودش هم حرفی نزد. او اعتراضی نکرد تا تیم خالی از ستارهاش این روزها با استقلالی که باید فاصله زیادی داشته باشد. آبیها نه تیام را حفظ کردند و نه جپاروف را. آنها نه توانستند مانع رفتن ابراهیمی شوند و نه هوای لژیونر شدن را از سر حسینی بپرانند. استقلال حتی نتوانست نورافکن جوان را هم حفظ کند تا آن رفتنها و این خالی شدنها بزرگترین ضربه را به تیمی بزند که این روزها ستاره بزرگ ندارد. تیمی که با از دست دادن ستارههای بزرگش ستاره میخواست، اما جانشینها یا مصدوم بودند یا نیمکتنشین، جانشینهای خارجی که از طریق اینستا
و coming soonهای تکراری بالاخره توانستند با جو فضای مجازی خود را به استقلال برسانند.
استقلال با از دست دادن ستارههای کلیدی فصل قبلش دیگر استقلال آماده فصل قبل نبود و روند سرد و تلخی را برای هوادارانش در پیش گرفت. نکته قابل تأملتر اینکه ستارههایش هم دیگر ستاره نبودند، نه تیام برای عجمان گلزن اول شد و نه جباروف در ژیتسو توانست حرفی برای گفتن داشته باشد. نه نورافکن بازیکن ثابت شارلوا شد و نه ابراهیمی در الاهلی ستاره بودن را تکرار کرد. شاید بتوان گفت: از این جمع تنها سیدمجید حسینی سربلند بود و بقیه نفرات پس از جدایی از استقلال کمتر روزهای خوشی را تجربه کردند، همانطور که روزهای خوش استقلال هم بدون آنها کمتر تکرار شد.
به هر حال امروز صحبت از آمدن بعد از خروج ستارههاست. امروز شنیده میشود شاید تیام، جباروف و نورافکن و حتی ابراهیمی برگردند. آمدنهایی که شاید در حد شایعه و شاید هم واقعیت باشد، اما سؤال این است که این نفرات میتوانند همان ستارههای سابق باشند یا بعد از افت خروج از استقلال، روزهای بد ناکامیشان را هم قرار است با خود به این تیم برگردانند؟ آیا میتوان امیدوار بود که استقلال دوباره با بازگشت آنها استقلال شود و ستارههای رو به افول هم دوباره بدرخشند؟
شاید هم حداقل این نفرات بهتر از الحاجی گرو و نیومایر و همان یکی، دو بازیکنی که قرار بود جانشین ستارهها شوند، اما به نیمکت و کلینیک چسبیدهاند، باشند. مسئله امروز این است که استقلال درگیر سردرگمیهای بزرگی شده که میخواهد از آن عبور کند، عبور برای رسیدن به روزهایی که هم مسئولانش میخواهند و هم هواداران منتظرش هستند.