کد خبر: 934019
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۷ - ۲۳:۰۳
سه عضو یک خانواده که به اتهام ضرب و جرح دامادشان بازداشت شده‌بودند، روز گذشته جرمشان را انکار کردند.
سه عضو یک خانواده که به اتهام ضرب و جرح دامادشان بازداشت شده‌بودند، روز گذشته جرمشان را انکار کردند.
به گزارش خبرنگار ما، سی‌ام فروردین‌سال‌۹۶ مردی با مراجعه به اداره پلیس ورامین از همسر، برادر و برادرزاده همسرش به اتهام ضرب و جرح شکایت کرد و گفت: «بعد از جدایی از همسرم با زنی به نام نیره ازدواج کردم، اما مدتی که گذشت با هم اختلاف پیدا کردیم و قرار شد از هم جدا شویم. من مهریه او را دادم، اما او به قولش عمل نکرد و حاضر به جدایی نشد. بعد از آن من با زن سومم ازدواج کردم. مدتی بعد از آن یک روز که به خانه آمدم، دیدم برادر و برادرزاده همسر دومم مقابل خانه منتظرم هستند. آن‌ها با چاقو حمله کردند و ضربه عمیقی به سرم زدند. از آنجائیکه خانه‌ام نزدیک ریل راه‌آهن بود مرا روی ریل رها کردند تا قطار از رویم رد شود و کشته شوم. خودم را از روی ریل به کنار کشیدم. فردای آن روز آن‌ها به سراغم آمدند و زمانی که متوجه شدند زنده‌ام مرا به بیمارستان بردند.» شاکی ادامه داد: «بعد از مداوا به خاطر شدت جراحات چند درصد از جمجمه‌ام را از دست دادم و یک دست و پایم نیز چند درصد فلج شد به همین دلیل از آن‌ها شکایت دارم.»
با اعلام این شکایت همسر، برادر و برادرزاده شاکی دستگیر شدند، اما همگی جرمشان را انکار کردند. پرونده صبح دیروز روی میز هیئت قضایی شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی توکلی قرار گرفت. متهمان که با قرار وثیقه آزاد بودند در دادگاه حاضر شدند و ابتدای جلسه شاکی در جایگاه قرار گرفت و برای متهمان درخواست اشد مجازات کرد. سپس برادرزاده همسر شاکی که ۲۴ ساله بود به اتهام مباشرت در ضرب و جرح ایستاد و گفت: «اتهام را قبول ندارم. صبح روز حادثه ما او را خونین مقابل خانه‌اش پیدا کردیم و به بیمارستان رساندیم. باور کنید او را کتک نزدیم و نمی‌دانیم کار چه کسی بوده است.» بعد از آن برادر همسر شاکی هم اتهامش را انکار کرد.
سپس همسر دوم شاکی هم به اتهام معاونت در ضرب و جرح با تأیید توضیحات دو متهم دیگر گفت: «همسرم کارمند بود که خودش را بازخرید کرد و یک اتوبوس ترانزیت خرید. چند سال قبل برای زندگی همراه او به ترکیه رفتیم و در آن سال‌ها با خانواده‌ای ایرانی آشنا شدیم. شوهرم به زن آن خانواده که چند سال از خودش کوچکتر بود علاقه‌مند شد و همین باعث شد زن جوان از شوهرش طلاق بگیرد و صیغه شوهرم شود.» متهم ادامه داد: «من از این شرایط ناراحت بودم، اما حاضر به طلاق نبودم. تا اینکه روزی همسرم مرا به بهانه‌ای به محضر برد و من هم ناخوانده برگه‌ای را امضا کردم که بعد‌ها فهمیدم آن برگه مربوطه به پرداخت نقدی مهریه‌ام بوده است.»
متهم در حالیکه به شدت گریه می‌کرد، گفت: «مهریه‌ام را بخشیدم و در این سال‌ها دو فرزند شوهرم که از همسر اولش بود را بزرگ کردم و حالا آن‌ها عروس و داماد فامیل خودم هستند. او دروغ می‌گوید و همه این نقشه‌ها برای پایمال کردن حق و حقوقم است. حاصل ازدواج ما یک دختر ۱۲‌ساله است که حالا به خاطر استرس تحت معالجه است. شوهرم حتی پول درمان دخترم را نمی‌دهد و خودم با کار خیاطی مخارجم را تأمین می‌کنم. در این مدت منزل برادرم و خواهرم هستم و از روی آن‌ها شرمنده‌ام.»
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار