از توصیههای مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی به جوانان در دیدار هفته گذشته با دانشآموزان و دانشجویان «ترویج و تبیین نظریه مقاومت» بود؛ گفتمانی که توانسته منافع ایالات متحده امریکا را به خطر اندازد و قدرت روزافزون جمهوری اسلامی ایران را با خود همراه داشته باشد. این مطالبهای است که ایشان طی سالهای اخیر بارها تکرار کردهاند و در دیدار با هیئتهای دولتهای یازدهم و دوازدهم یا در دیدار با مسئولان دستگاه سیاست خارجه از لزوم حمایت از محور مقاومت سخن به میان آوردهاند و نسبت به توطئههای دشمن در جهت نظاممندساختن رفتار بینالمللی کشور در عرصه روابط خارجی هشدار دادهاند.
اینکه معظمله در پنج سال اخیر از ضرورت حمایت از محور مقاومت سخن به میان آوردهاند نمایانگر تشدید تلاشهایی است که در داخل و خارج از کشور در جهت تضعیف محور مقاومت البته با ابزار تعهدتراشی برای کشور صورت میگیرد. این دست مطالبات رهبرمعظم انقلاب اسلامی همواره با مقتضیات و مسائل اولویتدار کشور همخوانی داشته است، کمااینکه اولویتهایی مانند مبارزه با فقر و فساد و تبعیض، سازندگی و مقابله با اشرافیت، تهاجم فرهنگی، نوسازی معنوی و عدالت اجتماعی، جنبش نرمافزاری و تولید علم، نهضت آزاداندیشی، جنبش عدالتخواهی، الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت و دهه پیشرفت و عدالت، اقتصاد مقاومتی، سبک زندگی، مقابله با جنگ نرم دشمن در تغییر محاسبات مردم و مسئولان و... از جمله مباحثی بوده که با نگاه فعال ایشان تبدیل به مسائل اصلی و اولویتدار کشور شده است. معظمله در این دیدار خطاب به جریان سازشکار با امریکا میفرمایند: «بیهوده نقشه بیاساس و بیپایه نکشید، زوال امریکا یک واقعیت است.» ایشان عوامل افول شیطان بزرگ را بلندمدت و مربوط به عملکرد سلطهطلبانه آن در طول تاریخ این کشور دانستند و تأکید کردند: «براساس سنت الهی، امریکا محکوم است که از صحنه قدرت جهانی زایل بشود... در سمت دیگر این چالش میتوان بدون مبالغه و بزرگنمایی نشانههای پیشرفت و قویتر شدن را در طول ۴۰ سال اخیر مشاهده کرد.»
۲ عنصر مهم سخنان رهبری
دو عنصر مهم بیانات مورد اشاره ۱- دلبستگی جماعتی در داخل کشور به وعدههای امریکا و ۲- قدرتزدایی از محور مقاومت است که هر دو میتواند قدرتگیری روزافزون جمهوری اسلامی ایران در عرصه منطقهای و فرامنطقهای را با موانعی روبهرو سازد و سیر دامنه دار نفوذ گفتمان انقلاب اسلامی را در بلاد اسلامی به چالش بکشاند. برای درک مناسب مطالبه معظمله مبنی بر «ترویج و تبیین نظریه مقاومت» باید خواستههای ایشان را حداقل طی پنج سال اخیر از دستگاه سیاست خارجه مورد بررسی قرار دهیم تا درک مناسبی از شرایط منطقهای کشور و آینده حاکم بر طیف غربزده داخلی به دست بیاوریم. رهبر معظم انقلاب اصول حاکم بر سیاست خارجه جمهوری اسلامی ایران را منبعث از «مبانیاسلام» میدانند و میفرمایند: «در قانوناساسی، اسلام معیار سیاستخارجی است بنابراین موضعگیری در مقابل کشورها و مسائل مختلف، باید مختصات دینی داشته باشد.» معظمله ضرورت «دفاع از ملت و دولتهای مظلوم» را وظیفه دولتمردان در هر دوره زمانی میدانند.
معظمله تلاش میکنند تا جامعه را نسبت به واقعیتهای صحنه بینالملل آگاه سازند و سقوط امریکا را با توجه به مجموعه اسناد و دلایلی که وجود دارد قطعی نشان دهند، برخلاف جریان غرب باور داخلی که تلاش میکند با سیاهنمایی وضعیت امروز جامعه اسلامی وضعیت رژیم فاسد پهلوی را بسیار ایدهال نشان دهد تا جامعه نسبت به آینده انقلاب اسلامی دچار یأس و تردید شوند. حال اگر چه نظام سلطه با تجهیز نظامی رژیم پهلوی در تلاش بود تا ایران را ژاندارم منطقه غرب آسیا کند و در برخی صنایع محدود خط مونتاژ در ایران راهاندازی کند، اما به لحاظ تکنولوژیک ایران را همواره در مسیر یک کشور جهان سومی نگه داشت تا این کشور رشد درونزای اقتصادی را تجربه نکند، به همین دلیل زمانی که آمارهای رسمی در حوزه علم و فناوری را در دوران رژیم پهلوی مرور میکنیم، آمارها بسیار تأسفبار است. در این دوره نزدیک ۷۰ درصد بزرگسالان کشور بیسواد بودند و کمتر از ۴۰ درصد کودکان میتوانستند به مدرسه بروند. از این دست آمار و ارقام فراوان وجود دارد که نشان میدهد جریان غربگرا با سفیدنمایی دوران پهلوی در تلاش جهت وابسته کردن کشور در حوزههای مختلف اقتصادی، علمی، سیاسی و فرهنگی است و برای رسیدن به چنین هدفی تصویری کاملاً غیرواقعی از قدرت و توانمندی امریکا پیش روی جامعه ایرانی قرار میدهد. این جریان یکی از موانع بازگشت به دوران پهلوی! را حمایت ایران از محور مقاومت و تن ندادن به خواستههای ایالات متحده در عرصه روابط خارجی عنوان میکند!
محور مقاومت و ارتقای روحیه خودباوری ملی
در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب، حمایت از جنبشهای مردمی منطقه و دفاع از آنها در مقابل نظام سلطه یکی از عناصر مهم «حفاظت از عظمت و هیبت کشور» به شمار میرود و در شرایطی که نهضتهای مردمی در کشورهای لبنان، عراق، سوریه، یمن، بحرین و برخی دیگر از کشورها، انقلاب اسلامی ایران را الگوی خود قرار دادهاند، توقع این است که دستگاه سیاست خارجه حمایتهای قانعکنندهتری از جنبشهای مردمی در بحرین، حزبالله در لبنان، انصارالله یمن و سایر نقاط به عمل بیاورد. موضع شفاف و رفتار روشن و انقلابی در عرصه منطقهای و بینالمللی رشد اعتمادبهنفس ملی را در کشور رقم زده و از احساس خودکوچکبینی ملی در لایههای مختلف اجتماعی جلوگیری میکند، به همین دلیل است که معظمله «تعهدات برادرانه به همه مسلمانان جهان و حمایت بیدریغ از مستضعفان» را یک اولویت برای وزارت امور خارجه برمیشمارند. برهمین اساس حمایت از جنبشهای مردمی منطقه و دفاع از آنها در مقابل نظامسلطه یکی از عناصر مهم «حفاظت از عظمت و هیبت کشور» به شمار میرود و در شرایطی که نهضتهای مردمی در کشورهای لبنان، عراق، سوریه، یمن، بحرین و برخی دیگر از کشورها، انقلاب اسلامی ایران را الگوی خود قرار دادهاند، توقع این است که دستگاه سیاست خارجه حمایتهای قانعکنندهتری از جنبشهای مردمی در بحرین، حزبالله در لبنان، انصارالله یمن و سایر نقاط به عمل بیاورد. تجربه برجام نشان داد انعطاف در مقابل غرب و کاهش حمایت از جنبشهای آزادیبخش ملی نه تنها به کاهش تحریم- تهدید ختم نمیشود بلکه حجم و گستره آن را نیز افزایش خواهد داد. انعطاف در مقابل غرب نه تنها جمهوریاسلامیایران را در مرزهای سرزمینی خود محدود میکند بلکه زمینه تضعیف برگهای اقتدار ایران را در حوزههایی از جمله موشکی و منطقهای فراهم میکند.