آنگونه که باید و لازم است، درد و رنجشان فریاد زده نمیشود و حتی در مقابل برخی رسانههای حامی دولت با ادعای تحقیقات محلی اقدام به رد آمارهای مربوط در حوزه افراد بیشناسنامه منطقه سیستان هم میکنند. ساکنان منطقه، پنجشهر شمالی سیستان و بلوچستان را کلکسیونی از مصائب و مشکلات میدانند که لاینحل باقی مانده است. از طبیعت نامهربان سراسر غبار آلود گرفته تا بیکاری و فقدان شغل و نیز سادهترین مشکلات مثل گازرسانی و تأمین سوخت در فصل سرما که باعث شده روز به روز بر تعداد روستاهای خالی از سکنه افزوده شود. افراد باقیمانده هم به دلیل کهولت سن به همان مبلغ اندک کمیتهامداد بسنده کرده و به دلیل میهنپرستی و حفظ خاک آبا و اجدادی ترجیح دادند در همان روستاها باقی بمانند. مرزداران و مرزنشینان سیستانی این روزها سختیها را به جان خریدند، شهر و دیار خود را ترک نکردند تا شاید طرحهای بزرگ به اجرا در آید و آیندهای درخشان برای منطقه رقم بخورد.
«آقای نماینده به جای دریاچه ارومیه، هیرمند و هامون را دریابید»، «ایران فقط تهران نیست»، «ما گاز نداریم، آب نداریم، هوا نداریم، شغل نداریم، حتی رسانه هم نداریم»، «چرا این شهرها باید محروم و محل تبعید باشد؟!» این بخشهایی از گفتههای یک شهروند ساکن منطقه سیستان است که در گفتوگو با «جوان» پنجشهر شمالی این منطقه را از جمله هیرمند، هامون، زهک، نیمروز و زابل کلکسیونی از مشکلات لاینحل میداند.
وعده بر زمین مانده دولت
علی ملایی میگوید: فصل سرما است، اما مردم حتی نفت هم ندارند، طبق وعده دولت قرار بود تا مهر۹۷ گاز به منطقه سیستان بیاید، اما تاکنون این اقدام اجرایی نشده است. خشکسالی و بیکاری و طوفان و ... بسیاری از مردم منطقه را مجبور به مهاجرت برای امرار معاش به سایر مناطق کشور کرده است.
بیکاری معضل بزرگ ساکنان
این شهروند توضیح میدهد: کارخانه که هیچ حتی کارگاههای تولیدی هم برای اشتغال خرد وجود ندارد. همه میدانند که پیشه اصلی مردم سیستان از دیرباز فعالیتهایی بوده که بهطور مستقیم و غیرمستقیم با دریاچه هیرمند و هامون ارتباط داشته از جمله کشاورزی، دامپروری، صیادی و مانند آنها، اما با خشکی دریاچهها این فعالیتها نیز از منطقه رخت بربست و جای خود را به برخی کارهای دیگر از جمله فعالیتهای غیررسمی مرزی داد که آن هم پس از انسداد مرز توسط دیوار امنیتی به طور کلی تعطیل شده است. در عوض نماینده مردم شهر به جای رفع مشکلات مردم شهر خود دغدغه دریاچه ارومیه دارد.
ناملایمتی طبیعت با ساکنان سیستان
طبیعت نامهربان سیستان و مشکلات ریزگردها در ۹ماه از سال جزو دیگر مشکلاتی است که این شهروند به آن اشاره میکند و در ادامه تأکید دارد: ما برابر حد مجاز ریزگرد داریم در حالی که همواره از خوزستان و مشکلات آنها در اینباره سخن گفته میشود.
گورخوابهای بیپناه
ملایی که خود از کارمندان دانشگاه شهر زابل است در ادامه به تعداد زیاد گورخوابهای شهرهای سیستان اشاره میکند. گورخوابهایی که به دلیل وجود نداشتن گرمخانهها به خصوص برای بانوان کمکم شهر را مبتلا به معضلات اجتماعی هم کردهاست. از سوی دیگر مدیریت درستی هم در کمپهای ترک اعتیاد برای آقایان وجود ندارد.
عشایر بیشناسنامه
دکتر ناصر چاری، هیئت علمی دانشگاه سیستان دیگر فردی است که در گفتوگو با «جوان» به معضل بیشناسنامهها اشاره میکند و میگوید: جمع کثیری از این بیشناسنامهها مربوط به پرونده گروه عشایری در سال۶۴ است که حتی بهرغم پرداخت یکمیلیون تومان به پزشکی قانونی، اما همچنان شناسنامهای ندارند. از آنجایی که تردد نیز برای آنها ممکن نیست، زنان مجبور به روی آوردن به دستفروشی و شغلهای کاذب شدند. این عضو هیئت علمی بیکاری را معضل بزرگ ساکنان شهر میداند و معتقد است هکتار هکتار زمین به دلیل تأمین نشدن آب بلا استفاده باقی مانده است. شاید اگر مسئولان فریاد مردم سیستان را بشنوند روستاها خالی از سکنه نشود و محرومیت از این شهرها فاصله بگیرد.