حسین غزالی*
کسانی که به عتبات عالیات مشرف میشوند، به هنگام اقامت در نجف اشرف به زیارت محراب امیرالمؤمنین (ع) در مسجد کوفه میروند و در کنار آن خرابههایی را مشاهده میکنند که بقایای دارالاماره یا قصر حکومتی بوده است. این ساختمان عظیم و مرتفع با معماری منحصربهفرد خود همراه با تزئینات خاص که نمای مختصری از آن در سریال مختارنامه به نمایش درآمد، روزگاری مقر فرمانروایی جانشین بحق پیامبر مسلمین جهان حضرت محمد (ص) یعنی علی ابن ابیطالب (ع) و امام اول مسلمین جهان بود.
در همین دارالاماره به سال ۶۷ هجری که عبدالله ابن زیاد فرماندار کوفه بود، فرمان قتل مسلم ابن عقیل فرستاده حضرت امامحسین (ع) را صادر کرد و بعد دستور داد سر مبارک این امام را از تن جدا کنند و نزد او بیاورند که شمر ابن ذیالجوشن پس از انجام این مأموریت در صحرای نینوا، سر مبارک سیدالشهدا (ع) را روی یک طبق گذاشته و با سرپوشی به نزد ابنزیاد آورد. کوفه دومین شهر ساخته شده، توسط مسلمانان است. این شهر به فرمان سعد ابن ابی وقاص ساخته شد و قصری در جنوب شرقی مسجد آن احداث شد که قصر طمار (به معنای بلند) نامیده شد که ابتدا اقامتگاه سعود و پس از آن محل زندگی خلفا و حاکمان کوفه بود و به همین مناسبت دارالاماره خوانده شد. این قصر دارای چهار دیوار هر کدام به طول ۱۷۰ متر با ارتفاع ۱۴ متر بوده که هر دیوار از ضلع خارجی به شش نیمدایره شکل تقسیم میگردیده است. فاصله هر برج بین ۲۴ متر و ارتفاع آنها حدود ۲۰ متر بوده، تنوع مهندسی این برجها و استحکام دیوارهها، آن را از هجوم خارجی مصون بدارد. حضرت علی ابن ابیطالب پیشوای شیعیان جهان در سال ۳۶ هجری قمری شهر کوفه را مرکز خلافت خود قرار داد و در مسجد همین شهر به شهادت رسید.
در روایات اسلامی هم گفته میشود که کوفه مرکز خلافت حضرت مهدی (عج) پس از ظهور خواهد بود، اما پیرامون سرگذشت عجیب و عبرتآموز دارالاماره کوفه باید اشاره کرد که در واقعه کربلا نقش مهمی داشت و درباره آن، شعرها سروده شده و رسالات زیادی به رشتهتحریر درآمده است. در همین دارالاماره بود که وقتی مسلم ابن عقیل فرستاده حضرت امام حسین (ع) به کوفه آمد تا در مورد دعوت کوفیان بررسی کرده و مقدمات سفر امام را به آن شهر فراهم کند، به دستور عبیدالله ابنزیاد از بالای آن که بسیار مرتفع بود به پایین انداخته شد. مختار در سال ۶۶ خروج کرد و در سال ۶۷ در جنگ بصره با مصعب بن زبیر که از طرف برادرش عبدالله بن زبیر در مکه بود کشته شد. مصعب هم به گمان فتح به موصل حمله برد که عبدالملک بن مروان که به خلافت نشسته بود، محمد بن مروان را برای جنگ با مصعب فرستاد.
مصعب از بصره، عبدالملک از موصل، هردو ابراهیم اشتر را تطمیع کردند به امارت کوفه. اولی میخواست با سکوت او به شام حمله کند تا عبدالله ابن زبیر هم از حجاز به شام حمله کند. دومی میخواست از موصل به بصره حمله و بعد کوفه را تصرف کند. خلاصه سخن این است که ابن زیاد، حاکم کوفه سر مبارک حسین را برید، روی تشت در سریر حکومت دارالاماره کوفه در معرض نمایش مردم گذاشت و بعد نزد یزید فرستاد. شش سال بعد، مختار سر ابن زیاد را برید، در همان قصر روی تخت در معرض نمایش گذاشت و بعد نزد حضرت سجاد و محمد بن علی در مکه فرستاد.
سال بعد مصعب در جنگ بصره فاتح شد و سر مختار را برید و در کوفه استقرار یافت و روی همان سریر در معرض نمایش گذاشت و بعد نزد برادرش عبدالله بن زبیر به مکه فرستاد. سال بعد عبدالملک بن مروان سر مصعب را در جنگ با شامیان برید و در کوفه استقرار یافت و در همان دارالاماره نشست. در آن اثنا که پسر مروان مفاخره میکرد به کشتن مصعب، مردی در گوشه مجلس خندان شد و چندین بار تکبیر گفت. عبدالملک سبب تکبیر را پرسید، گفت: خودم سر امام حسین را روی همین تخت و زیر همین قبه نزد ابنزیاد دیدم و به فاصله کمی سر ابن زیاد را نزد مختار مشاهده کردم و سالی نگذشت که سر مختار را نزد مصعب دیدم و امروز سر مصعب را نزد تو میبینم. پسر مروان سخت بر خود لرزید و بیدرنگ بیرون آمد و دستور داد قصر دارالاماره را ویران کردند که تا کنون ویرانههای آن آشکار است. درباره این واقعه شعر معروفی است که بد نیست در این روزها که سوگوار پیشوای شهیدان عالم حضرت امام حسین (ع) هستیم، آن را زمزمه کنیم تا بهعبرت روزگار پی ببریم.
نادره پیری ز. عرب هوشمند / گفت: به عبدالملک از روی پند
زیر همین قبه و این بارگاه / روی همین مسند و این جایگاه
بودم و دیدم بر ابن زیاد / آه چه دیدم که دو چشمم مباد
بر طبقی، چون سپر آسمان/ بود چو خورشید، سری خونچکان
سر که هزارش سر و افسر فدا / صاحب دستار رسول خدا
بعد ز. چندی سر آن بد سیر / بد بر مختار به روی سپر
بعد که مصعب سر و سردار شد/ دستخوش وی سر مختار شد
این سر مصعب به مجازات کار / تا چه کند با تو دگر روزگار
آه که یک دیده بیدار نیست / هیچکس از بعد خبردار نیست
مات همینم که در این بندوبست/ این چه طلسمی است که نتوان شکست
*روزنامهنگار و پیشکسوت رسانه ملی