جوان آنلاین: سیدیاسر جبرائیلی، کارشناس اقتصاد سیاسی در گفتوگو با «فرهیختگان» با توضیح ایده ایالات متحده آمریکا درخصوص ایجاد تنش یا تعامل با ایران گفت: «آمریکاییها در پی این امر هستند تا تمامی روابط اقتصادی ایران اعم از روابط و تبادلات مالی داخلی و همچنین تبادلات مالی خارجی را رصد کنند و اشراف کاملی بر آنها داشته باشند. آنها حاضرند برای به دست آوردن چنین دستاوردی، بازیهای پیچیده سیاسی- حقوقی را در پیش بگیرند تا بتوانند از این مسیر و پس از رصد روابط و تعاملات بانکی، تحریمهای نقطهزن و دقیق خود را اعمال و سطوح تاثیرگذاری آنها را افزایش دهند.»
وی ادامه داد: «با این اوصاف میتوانیم بخشی از دلایل کوتاه آمدن آمریکا در ایجاد یک مسیر تبادل مالی برای ایران با اروپاییها را هم تحلیل کنیم و همچنین در کنار آن این نکته را هم مفروض داشته باشیم که آمریکاییها امروز و در شرایط کنونی، مشکلی با فروش نفت ایران و هزینهکرد درآمد حاصل از آن در مسیرهای خاص مانند خرید اقلام مصرفی از اروپا که نسبتی با حوزههای صنعتی و دفاعی ایران نداشته باشد، ندارند؛ چراکه اولویت امروز آنها رصد اطلاعاتی از روابط و مراودات اقتصادی و مالی ایران و جلوگیری از انتفاع بخش تحریمی ایران از تجارت خارجی است.
سیدیاسر جبرائیلی هدف اول و دارای اولویت ایالات متحده آمریکا از ایجاد چالش با ایران و همچنین بازی با کشورهای اروپایی را جلوگیری از کسب درآمد ایران از فروش نفت و هزینهکرد آن مطابق میل مسئولان کشور دانست و خاطرنشان کرد: «جمعبندی ما از تفاهم اروپا با ایران و ایجاد آنچه تحت عنوان «صندوق مالی» یا «صندوق تهاتری» یا «سازوکار اروپایی» برای تامین منافع ایران در برجام خوانده میشود این است که این سامانه طراحی شده تا ایران در قبال فروش نفت خود تنها بتواند اقلام مصرفی وارد کند و البته این هدف تنها به اروپا ختم نمیشود، چراکه کشورهای اروپایی این روزها تلاش ویژهای دارند که چین و روسیه را هم وارد این سامانه کنند تا مراودات ایران با این دو کشور به خصوص چین که در گذشته بخش عمده نیازهای ما در شرایط تحریمی را تامین میکرده، برای غرب شفاف و قابل رصد و البته محدود شود.»
این کارشناس اقتصاد سیاسی با اشاره به اظهارنظر رئیس کل بانک مرکزی ایران درخصوص SPV که این سامانه را تنها یک پیمان پولی با کشورهای اروپایی عنوان کرده بود، گفت: «سوال ما از رئیس کل بانک مرکزی این است که اگر این مجموعه صرفا یک پیمان پولی است، پس تلاشها برای وارد کردن روسیه و چین به SPV چه معنا و مفهومی دارد؟ و اگر هدف ایجاد یک پیمان پولی فرای قوانین تحریمی آمریکاست، چرا پیمانهای پولی دوجانبه با روسیه و چین که هم به تنوع روابط مالی ما کمک میکند و هم ریسک مبادلات را پایین میآورد، پیگیری نمیشود؟»
وی در ادامه با توضیح اینکه اخیرا اخباری مبنیبر اینکه «آمریکا نتوانسته ایران را از سامانه سوئیفت خارج کند» منتشر شده، افزود: «ما بهعنوان کشوری که تحت تحریمهای ایالات متحده هستیم، باید بدانیم که این آمریکاییها تمام تلاش خود را جهت رصد روابط مالی ما برای تسهیل اثرگذاری تحریمها میکنند و چک کردن تمام روابط مالی ما با خارج از کشور که از مسیر سوئیفت انجام میشود هم از این قاعده مستثنی نیست و ایران باید تلاش کند مسیرها و نظامهای متفاوت، متعدد و حتی موازی با سوئیفت را برای پرداختهای مالی خود طراحی و ایجاد کرده و خود را محدود و منحصر به این کانال که از سال ۲۰۱۲ بهطور کامل در اختیار آمریکا قرار گرفته، نکند. در این مسیر البته ایران میتواند از تجربیات دیگر کشورها که توانستهاند نظام پرداخت مستقلی را برای خود ایجاد کنند بهره ببرد و با توسعه این نظامهای بینالمللی از اشراف اطلاعاتی دشمنان رهایی یابد.»
جبرائیلی در ادامه گفتوگوی خود با اشاره به خبر «معافیت هشت کشور از جمله هند، کره و ژاپن از تحریمهای نفتی چهارم نوامبر آمریکا» توضیح داد: «در سالهای ۹۰ و ۹۱ که گفته میشد بیسابقهترین و پرقدرتترین تحریمهای تاریخ علیه ایران از سوی ایالات متحده آمریکا اعمال شده است، باز هم فروش نفت ایران به صفر نرسید و در محدوده ۱ تا ۵/۱ میلیون بشکه نهایتا ثابت ماند، چراکه اقتضائات بینالمللی و شرایط کشورهای مختلف اجازه نمیداد خرید نفت از ایران به صفر برسد. علاوهبر این باید این را هم در نظر داشت که این میزان فروش زمانی به وقوع پیوست که دشمنیهای آمریکا با توجه به دولتی که در این کشور مستقر بود، بسیار پیچیده و سرسختانه پیگیری میشد، ولی خب نتیجه موثر و صد درصدی نداشت و هرگز فروش نفت ایران به صفر نرسید.»
وی گفت: «البته ما باید این نکته را هم در نظر داشته باشیم که معافیتهایی که خبر آن منتشر شده، اصولا معافیت نیستند و نباید آن را معافیت در نظر بگیریم، چراکه طبق برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ این هشت کشور، موظف به همراهی با ایران و خرید نفت ما هستند و نمیتوانند از تحریمهای یکجانبه ایالات متحده پیروی کنند و امروز هم که این خبر اعلام میشود، بیشتر به خاطر نگرانی از واکنش ایران و احتمال به سر رسیدن صبر ما و نهایتا خروج احتمالی از برجام است؛ نگرانی و بیم و امیدی که برخی اظهارنظرها مثل حرفهای اخیر سخنگوی وزارت امور خارجه که گفته «ایران نمیتواند بهای مصلحت جهان را به تنهایی بپردازد» آن را توسعه میدهد و میتواند به پیشبرد اهداف ایران کمک کند.»
این پژوهشگر اقتصاد سیاسی در تحلیل وجوه دیگر اعلام این خبر و معاف کردن برخی کشورها از «ممنوعیت خرید نفت ایران» بیان کرد: «نباید از این مساله غافل شد که آمریکا برای هر یک از اقدامات خود پیوست عملیات روانی و رسانهای هم دارد. ایالات متحده معافیتهایی را اعمال میکند که اولا مشروط هستند و دوما موقت؛ لذا باید این را هم مدنظر داشت که چنین رفتارهایی یک هدف ثانویه دارد و آن شرطی کردن ایران، افکار عمومی و بازارهای اقتصادی کشور است و نتیجه آن چشم دوختن داخل به تصمیمات آمریکاست، لذا دولت تا جایی که میتواند باید در مقابل این تلاش برنامهریزیشده بایستد و نقشه آمریکا را به هم بزند، از اینرو میطلبد که هم در عرصه نظارت و راهبردهای اقتصادی دولت فعالتر شود تا نبض بازار کنترل شود و هم در عرصه سیاست خارجی با ایدههای جدید راه را بر آمریکا ببندد.»
جبرائیلی در پایان با بیان اینکه دولت نباید اجازه دهد اروپا با به تعویق انداختن اجرای وعدههای خود پازل آمریکاییها را کامل کند، تاکید کرد: «اینکه گفته شده بسته اقدامات اروپایی در هفته جاری و همزمان با دور دوم تحریمها صرفا به صورت «نمادین» رونمایی میشود، در عمل کمک به تاثیرگذاری تحریمها و تضعیف ایران است، لذا نباید این مسیر با همراهی دولت ایران طی شود و اجرای وعدههای اروپایی هرچند محدود، تا زمانی نامعلوم مثل حالا که گفته شده «ابتدای سال میلادی جدید» به تعویق بیفتد. دولت باید خود را درگیر این خیمهشب بازی نکند و با اتخاذ تصمیمات قاطع به اروپاییها اولتیماتوم بدهد. مثلا با صدور بیانیهای قاطع هم زمان اجرا را مشخص کند و هم شروط احتمالی و محدودساز ایران در آینده و مکانیسم تعریفی را رد کرده و خروج از برجام را هم بهعنوان واکنش نهایی معرفی کند.»