کد خبر: 932820
تاریخ انتشار: ۰۸ آبان ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۲
۷۱ روز کابوس خانواده پرنیا شیروانی سه‌ساله سرانجام به پایان رسید و آن‌ها موفق شدند با به آغوش‌کشیدن گمشده‌شان به رنج‌هایشان پایان دهند.
۷۱ روز کابوس خانواده پرنیا شیروانی سه‌ساله سرانجام به پایان رسید و آن‌ها موفق شدند با به آغوش‌کشیدن گمشده‌شان به رنج‌هایشان پایان دهند. آدم‌ربا مردی دو زنه بود که با رهاکردن همسر و دو فرزندش با زنی ازدواج کرده بود که صاحب فرزند نمی‌شد، برای همین پرنیا را ربوده و با خودش به خانه برده بود!
به گزارش خبرنگار ما، پرنیا دختربچه سه‌ساله عصر روزشنبه ۲۷ مرداد امسال همراه مادر و برادران دوقلویش از خانه‌شان در خرمدشت کرج خارج شده و به شنبه بازار رفت که در شلوغی بازار ناپدید شد. مادر پرنیا خیلی زود شوهر خود و سپس پلیس را از ماجرا باخبر کرد. وی در شرح گم‌شدن پرنیا به پلیس گفت: همراه خواهرم بچه‌ها را برای خرید به شنبه‌بازار برده بودیم که ناگهان پرنیا در شلوغی گم شد. سراسیمه به دنبالش گشتیم، اما خبری از او نبود. به شوهرم خبر دادم و او لحظاتی بعد همراه آشنایان خودش را به محل رساند و جست‌وجو را ادامه دادیم، اما فایده‌ای نداشت. گفتند که سه دختربچه گمشده، در ایستگاه گمشدگان هستند، امیدوار بودم یکی‌شان پرنیا باشد، اما وقتی رسیدیم، بچه‌ام بین آن‌ها نبود.

تلاش فعالان رسانه‌ای
با انتشار خبر و تصویر پرنیا در شبکه‌های اجتماعی، تلاش پلیس از یک‌سو و تلاش فعالان رسانه‌ای از سوی دیگر برای پیداکردن پرنیا به جریان افتاد. کارآگاهان پلیس آگاهی کرج در جریان تحقیقات میدانی ابتدا به زوج جوانی که صاحب فرزند نمی‌شدند، مظنون شده و آن‌ها را دستگیر کردند، اما از آنجایی که بی‌گناهی‌شان اثبات شد، آزاد شدند. مظنون بعدی مجرمی سابقه‌دار به نام علی بود که در همسایگی خانواده پرنیا زندگی می‌کرد؛ او وقتی بازداشت شد شروع به تناقض‌گویی کرد. علی مدعی شد که طفل را به زنی جوان که صاحب فرزند نمی‌شد، رسانده است. کارآگاهان احتمال دادند که ربودن پرنیا کار او باشد، اما بررسی‌های بعدی نشان داد که حرف‌های علی دروغ است.
هر روز که می‌گذشت، تحقیقات پلیس با بن‌بست مواجه می‌شد. خانواده دختر بچه خصوصاً مادر پرنیا در انتظار خبری خوش لحظه شماری می‌کردند و افراد بسیاری برای دلداری و همدردی با این زوج جوان به خانه آن‌ها رفت و آمد می‌کردند، اما زمان برای خانواده پرنیا با دشواری زیادی سپری می‌شد؛ چراکه بسیاری از تماس‌های دروغ، این خانواده را با کابوس‌های بدی مواجه می‌کرد. بعضی‌ها تماس می‌گرفتند و می‌گفتند، حاضرند در قبال گرفتن پول محل نگهداری پرنیا را به آن‌ها بگویند؛ بعضی‌ها هم آدرس‌های غلط می‌دادند و زمانی که خانواده پرنیا به نشانی‌های داده شده می‌رفتند، می‌دیدند که همه چیز دروغ بوده است. با این حال با هر تماس، خانواده پرنیا امیدوار بودند که یکی از آدرس‌ها درست باشد.

روز موعود
بیم‌ها و امید‌های این خانواده به سرانجام رسید و انتشار عکس‌های پرنیا که دست‌به دست شده بود، بالاخره کار خودش را کرد. روز یک‌شنبه ششم آبان‌ماه یک نفر که به دیدار خانواده یکی از دوستانش رفته بود، پرنیا را در خانه آن‌ها دید. وی بار‌ها عکس‌های پرنیا را در شبکه‌های اجتماعی دیده بود و اخبار آن را دنبال می‌کرد. هر چند دختربچه موهایش رنگ شده بود، با این حال این شهروند باهوش احتمال زیادی داد که این طفل باید همان پرنیای گمشده باشد. او بعد از جداشدن از خانواده دوستش خیلی زود با خانواده پرنیا که شماره تماسشان روی عکس‌ها ثبت شده بود، تماس گرفت.
خانواده پرنیا هم در اولین فرصت با پلیس تماس گرفتند و کارآگاهان پلیس آگاهی ابتدا درباره این خانواده تحقیق کردند و متوجه شدند که زوج جوان از مدتی قبل در این محل زندگی می‌کنند. از قرار معلوم، مرد جوان همسر دیگری داشت که از او صاحب دو فرزند بود. او همسر و دو فرزندش را رها کرده و با دختری ازدواج کرده بود که صاحب فرزند نمی‌شد. آمدن دختربچه‌ای سه ساله به کانون این خانواده می‌توانست مشکوک باشد؛ چراکه آن‌ها هیچ کودکی را هم به فرزند خواندگی قبول نکرده بودند. همه‌چیز با واقعیت موجود مطابقت داشت. بعد از اینکه کارآگاهان مطمئن شدند دختربچه همان پرنیای گمشده است در جریان عملیاتی پلیسی موفق شدند زوج جوان را بازداشت و پرنیا را به آغوش خانواده‌اش بازگردانند و به کابوس‌های مادر و پدر او پایان دهند.

اعتراف‌های ربایندگان پرنیا
مردی که کودک را ربوده بود، در شرح ماجرا گفت: مدتی قبل با همسر دومم ازدواج کردم، اما او صاحب بچه نمی‌شد. روز حادثه در حال عبور از بازارروز بودم که دیدم بچه‌ای از خانواده‌اش جدا شده است. به او گفتم خانواده‌ات کجا هستند، گفت: از آن‌ها خبر ندارم، من هم او را با خودم به خانه بردم.
همسر متهم هم گفت: وقتی شوهرم طفل را به خانه آورد، تصمیم گرفتم تا از او نگهداری کنم. من ازدواج کرده بودم، اما بچه‌دار نمی‌شدم برای همین هم بود که طفل را پیش خودم نگه داشتم.

رئیس پلیس استان البرز
سردار محمدیان فرمانده انتظامی استان البرز گفت: از زمان ناپدیدشدن پرنیا، پلیس به صورت شبانه‌روز پیگیر پرونده بود و با تشکیل جلسات تخصصی و ویژه با حضور کارآگاهان خبره پلیس آگاهی استان، سرنخ‌هایی از چند مظنون پرونده شناسایی شد و با توجه به اینکه از سراسر کشور تماس‌هایی با پلیس مبنی بر اینکه کودک سه ساله را شناسایی کرده‌اند، گرفته می‌شد، بلافاصله مأموران با دریافت نیابت قضائی به آدرس‌های مورد نظر اعزام و پس از دستگیری چندین نفر مظنون از آن‌ها رفع اتهام‌شده و آزاد می‌شدند تا اینکه از طریق اقدامات فنی و گسترده به یک زوج جوان که اخیراً با یک کودک سه ساله مشاهده شده بودند، مشکوک شدند.
منزل این زوج جوان در جاده قزلحصار کرج به صورت نامحسوس تحت مراقبت و کنترل قرار گرفت و مأموران پس از اطمینان از صحت موضوع با هماهنگی قضائی وارد منزل نامبردگان شده و در بازرسی از آنجا دختربچه مورد نظر را که برای عدم شناسایی، ظاهر وی را تغییر داده و در یکی از اتاق‌های منزل پنهان کرده بودند، شناسایی شد. دختربچه سه ساله در صحت و سلامت کامل به آغوش خانواده بازگشت.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار