سفر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، به عمان که پنج شنبه گذشته انجام شد، آنقدر محرمانه بود که تا زمان بازگشت او به سرزمینهای اشغالی، هیچکدام از دو طرف حرفی در این مورد نزد و بعد از این بود که حاضر شدند خبر مربوط به این سفر را اعلام کنند. دلیل این پنهانکاری را میتوان در نبود رابطه رسمی بین دو طرف دانست جدای از اینکه آخرین سفر در این سطح ۲۲ سال قبل و زمان نخستوزیری شیمون پرز انجام شد و دفتر تجاری رژیم صهیونیستی در عمان هم ۱۸ سال قبل و به دنبال انتفاضه دوم فلسطینیها مشهور به انتفاضه مسجدالاقصی تعطیل شد. با وجود این، شکی نیست که شرایط منطقهای هم انگیزه این سفر و هم دلیلی بر پنهانکاری بوده و به همین جهت هم گمانهزنیها پیرامون آن بیشتر از توضیح محدودی است که یوسف بن علوی، وزیر خارجه عمان، در گفتوگو با الجزیره گفته یا از سوی دفتر نتانیاهو مطرح شده است.
اولین گمانهزنیها پیرامون مذاکرات سازش است به ویژه اینکه سفر نتانیاهو درست چند روزی بعد از سفر محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی، به عمان انجام شده و بنعلوی هم در مصاحبه با الجزیره و هم در سخنرانی روز شنبه خود در کنفرانس سالانه امنیتی گفتوگو منامه در بحرین این موضوع را تأیید کرده است. هرچند که بنعلوی مدعی شده نمیخواهد در مقام یک میانجیگر در مذاکرات سازش نقشی داشته باشد و تنها به نقش فراهم کننده شرایط لازم اکتفا میکند، اما باید توجه داشت که همین نقش هم دستکمی از میانجیگری ندارد و در عمل، کشور او کار میانجیگری بین رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان را به کار بسته است. این کتمان بنعلوی با توجه به شکست مذاکرات سازش قابل توجیه است چرا که محمود عباس تحت فشار گروههای فلسطینی اعلام کرده که دیگر امریکا را به عنوان طرف میانجی در مذاکرات قبول ندارد و حتی دیدار با هیئت عالیرتبه امریکایی به ریاست جرد کوشنر، داماد و مشاور ارشد دونالد ترامپ رئیسجمهور امریکا را رد کرد. وجه دیگر کتمان بنعلوی ارتباط به چشمانداز نامعلوم مذاکرات سازش دارد که عمان با این چشمانداز نامعلوم نمیتواند کاری از پیش ببرد و مخالفت صریح و بیپرده حماس و جهاد اسلامی با سفر نتانیاهو به این کشور هم نشان داده که جبهه مقاومت فلسطینی روی خوش به ورود عمان به این عرصه نشان نداده است. در هر صورت، به نظر میرسد که عمانیها قصد طبعآزمایی در این عرصه دارند به خصوص اینکه سعودیها بعد از جریان جمال خاشقجی به طور کامل در لاک دفاعی فرو رفتهاند و این تصور برای عمانیها پیش آمده که میتوانند با این وضعیت در مقابل سعودیها خودی نشان بدهند و حتی در قضیه معامله قرن از ضعف فعلی سعودیها استفاده کرده و جای آنها را در این ماجرا بگیرند.
شکی نیست که نتانیاهو بدون توجه به موضوع ایران عازم مسقط نشده و هرچند که در گزارش دفتر او یا سخنان بنعلوی حرفی از ایران به میان نیامده، اما گمانهزنیها حول این موضوع نیز مطرح شدهاند. یک وجه از این گمانهزنیها به کارزار نتانیاهو علیه ایران ربط دارد، آن هم بر مبنای ادعایی که نتانیاهو دارد و میگوید قصد تشکیل اجماع منطقهای بر ضد ایران دارد. با توجه به سابقه روابط عمان با ایران بعید به نظر میرسد که نتانیاهو بتواند در این زمینه کاری از پیش ببرد، چنان که سعودیها هم قبل از این و در چارچوب شورای همکاری خلیج فارس و به همراهی امارات و بحرین فشارهایی بر مسقط آورده بودند، اما مسقط حاضر نشد رابطه سنتی خود را با ایران به هم بزند. به این جهت است که برخی موضوع ایران را در سفر نتانیاهو از جهت دیگری تعبیر کردهاند، به این معنا که نتانیاهو به دنبال کانال قابل اتکایی است که بتواند از طریق آن پیامش را به ایران برساند. این تعبیر با توجه به شکست نتانیاهو از کانال روسیه در چند ماه قبل قابل توجیه است چرا که نتانیاهو در سفرهای مکرر اخیرش به مسکو سعی میکرد از روسیه برای ارسال پیامهای خود به ایران به ویژه در مورد حضور نظامیاش در سوریه استفاده کند و ایران را با این کانال مجبور به تغییر در سیاستش کند که بعد معلوم شد نتیجهای نگرفت و شکست خورد. حالا او قصد دارد این کانال را از طریق عمان ایجاد کند و یکی از مقامهای ارشد رژیم صهیونیستی در مصاحبه با روزنامه امریکایی نیویورکتایمز این موضوع را تأیید کرده بلکه به برقراری ارتباط با سوریه از طریق عمان هم اشاره کرده است. در این میان، نباید به وضعیت داخلی رژیم صهیونیستی هم توجه کرد که به قول یوئل گوژانسکی، تحلیلگر امور ایران و خلیج فارس در مؤسسه مطالعات امنیت ملی دانشگاه تلآویو، نتانیاهو این سفر را در مقابل اتهامات فساد مالی و مخالفانش علم میکند تا درستی سیاستهایش را تأیید کرده باشد و جوابی به آنها داده باشد.