استفاده از خاطرات شخصیتها و کسانی که در عرصه فعالیتهای سیاسی نقش آفرین بوده یا از نزدیک شاهد وقایع بودهاند برای بررسیهای تاریخی، ضرورتی اجتنابناپذیر است؛ از این رو در اینگونه تحقیقات و خاطرات، نقش و جایگاه ویژهای دارد. این موضوع به ویژه درباره وقایعی که عمر چندانی از آنها نمیگذرد و بسیاری از افراد جامعه تحولات و وقایع آن را به یاد دارند، از ضرورت بیشتری برخوردار است. در همین زمینه خاطرات آقای علی جنتی از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی تدوین و در اختیار خوانندگان قرار گرفته است. علی جنتی در سال ۱۳۲۸ در خانوادهای فقیر و مذهبی به دنیا آمد. علایق مذهبی پدر موجب مهاجرت خانواده وی از اصفهان به قم شد و به این ترتیب زندگی وی و خانوادهاش وارد مسیر مبارزه با رژیم پهلوی گردید. آقای جنتی از زمان تحصیل علوم حوزوی، در حوزه علمیه قم و سپس مدرسه حقانی، از طریق دوستان همحجرهای و اساتیدی مانند شهید بهشتی، شهید قدوسی و آیتالله خزعلی در فضای سیاسی و فرهنگی حاکم بر کشور قرار گرفت.
در آغاز نهضت اسلامی امام خمینی، راوی این خاطرات ۱۵ سال بیش نداشت، اما به دلیل فضای مبارزاتی خانواده و نیز فضای حوزه علمیه، با اشتیاق تمام اخبار مخالفت امام با لوایح ششگانه را دنبال میکرد، به گونهای که در سخنرانی حضرت امام در عاشورای ۴۲ و مراسم پس از آن که مرجع شیعیان سخنرانی کرده بود، حضور داشت. خاطرات ایشان درباره وقایع یاد شده با مهارت تمام از زاویه دید نوجوانی بازگو شده، به طوری که برای شناخت نوجوانان مذهبی و احساسات آنها در آن ایام مفید خواهد بود. برخی اطلاعات راوی، درباره وقایع سالهای ۴۲ و ۴۳ در بسیاری از منابع این دوران نیست که از این جنبه برای محققان تاریخ چند دههای اخیر ایران جالب توجه خواهد بود. برای نمونه باید به آزادی امام و مراسم استقبال از ایشان پس از دستگیری ۱۵ خرداد اشاره کرد. همچنین وضعیت قم و حوزه علمیه، در این دو سال به خوبی در این نوشته توصیف شده است.
از دیگر نکات جالب توجه در این کتاب، توصیف و تحلیل جریانهای سیاسی و فرهنگی حوزه پس از تبعید امام (ره)، گسترش فعالیتهای فرهنگی نیروهای مذهبی علیه رژیم در این سالها، شهادت آیتالله سعیدی، شروع جنگهای مسلحانه گروههای آن زمان از قبیل: مجاهدین، فدائیان و... است. آقای علی جنتی، پس از آنکه ساواک موفق به کشف فعالیتهایش شد و از آنجا که دیگر مجال و امکان مبارزه در آن فضا را نمیدید، به دو منظور در آغاز دهه ۵۰ از پاکستان به سوریه، سپس به لبنان سفر کرد: اول برای استمرار فعالیتهای سیاسی و دوم برای مصون ماندن از تهدیدات ساواک. با برقراری رابطه با شهید محمد منتظری، فصل جدیدی را در زندگی خود گشود و به این ترتیب چشم انداز جدید و جذابی در برابرش باز شد. ایشان در لبنان در کنار شهید محمد منتظری و افراد دیگر، هستهای از افراد مبارز را تشکیل دادند و بدین ترتیب، هم در کنار فلسطینیها و لبنانیها با اسرائیل و نیروهای فالانژ میجنگیدند و هم در اندیشه تجهیز و بسیج نیروهای مسلمان ایرانی برای مبارزه با رژیم محمدرضا پهلوی بودند. بسیاری از نیروها و گروههایی که در اواخر عمر رژیم، جبهه مسلحانهای علیه ساواک تشکیل دادند و با ترور امریکاییها و انفجار مراکز حساس رژیم، ناقوس مرگ پهلوی دوم را نواختند، تعلیم یافته همان هستهای بودند که در لبنان از سوی علی جنتی و شهید محمد منتظری بنیان نهاده شده بود. علاوه بر این خاطرات ایشان با شهید محمد منتظری برای شناخت بهتر ایشان، منبعی مستند و جالب به حساب میآید.
در فصل سوم این کتاب نیز وقایع پس از پیروزی انقلاب شرح داده شده است. آقای جنتی ضمن بیان مسئولیتهای خود در حزب جمهوری اسلامی در زمان شهید بهشتی از جمله: سرپرستی صدا و سیمای خوزستان، عضو شورای سرپرستی صداوسیما، استانداری خوزستان و رئیس دفتر آقای هاشمی رفسنجانی در زمان جانشینی فرماندهی کل نیروهای مسلح، بخشی از وقایع و رخدادهای سالهای انقلاب و ایام دفاع مقدس را به خوبی بازگو کرده است. تدوین نهایی خاطرات آقای جنتی مراحل مختلفی داشت، در سال ۱۳۷۵ نخست ۱۷ جلسه مصاحبه در مرکز اسناد با ایشان انجام شد، سپس متن مصاحبه پیاده و بازنویسی گردید، آن گاه محقق محترم آقای سعید فخرزاده، خاطرات فوق را تدوین کردند. امید است این خاطرات بخشی از تلاش نیروهای مذهبی و سربازان نهضت اسلامی امام خمینی (ره) را بازگو نماید.